اقلیم

مقدمه

شاید اهمیت اقلیم به عنوان یکی از واقعیت های زیستی بشر هیچ  وقت  به  اندازه امروز در مباحث  کلان  اقتصادی – اجتماعی  مطرح  نبوده  و حتی  اکنون  نیز بسیاری از تصمیم گیران مسائل کلان اقتصادی –اجتماعی ،به ویژه در ایران زیاد با اهمیت تاثیر گذار این موضوع آشنا نیستند . کشور ما دارای اقلیم های  متنوع و سنت های متنوع می باشد  که هر کدام از آن ها  هنرها  و صنایع  دستی  مختلفی  را داراست . برخی از این هنرها قابلیت ثبت  جهانی را  دارد .  اما  متاسفانه از امکانات کافی و لازم برخوردار نیستند در حالی که  افراد  این  مناطق  به عنوان طرفیت های انسانی بسیار توانمند ،  می توانند با  فعالیت  در حوره  سنت  و هنر خود نقش موثری در پیشرفت اقتصادی شهر  و کشور خود  ایفا  کنند  لذا اگر این مناطق بتوانند به اینترنت دسترسی داشته  باشند  می توانند از آن  طریق  هنرهای خود را در عرصه  ملی و بین المللی به نمایش بگذارند. بدیهی است که فعال شدن نیروهای انسانی مستعد این مناطق می توانند موجی از تحول را در بخش  اقتصاد و توسعه کسب و کارها به همراه داشته باشند .

مطالعات تجربی گوناگونی در کشورهای مختلف نیز نشان  داده  است  که ارتباط مثبتی بین تراکم جمعیت در یک  سو و شکل  گیری  شرکت های  جدید  در سوی دیگر وجود داشته است .  به  عبارتی  شهرها  مرکز دانش ، نوآوری ،تولیدات و خدمات خاص هستند و هم زمان با افزایش جمعیت شهرهای جهان ،اقتصاد جهانی نیز به شهرها وابسته تر می شود. به طوری که طبق گزارش  سازمان بین الملل متحد  شهرها مزایای بهره وری بزرگی داشته  و دستاوردهای  بی  سابقه ای در رقابت و بهره وری ار ائه داده اند.

یکی از عوامل موثر در راستای فراهم آوردن زمینه های رسیدن  به چنین جایگاه و  شرایطی  در سایر  شهرها ،  تقویت   کار آفرینی  و کسب و کارهای  کوچک  و متوسط است که به عنوان عاملی در  راستای  اشتغال و رونق  اقتصادی  ، در بعد نظری و علمی می باشد .کسب وکارهای  کوچک به  منادی  نوآوری  تاکنون برای اندازه گیری کار آفرینی شهری معیارهای مختلف و متنوعی معرفی شده اند که هنوز توافقی قطعی در این باب صورت نگرفته است .

ادوراد ال گیسر در تحقیق  خود  از دو  شاخص  خود  اشتغالی  و  متوسط اندازه شرکت برای اندازه گیری کارآفرینی شهرها استفاده کرده است . وی در این راستا بیان  می دارد   که  شاید  نرخ  خود  اشتغالی  طبیعی  ترین  معیار فردی  جهت  اندازه گیری  کار آفرینی  باشد  که  شامل  مردمی  که  خودشان  هدایت  شرکت  و موسسه شان را بر عهده دارند می شود.  براساس  سر  شماری  سال2000در امریکا  به  میزان  8.5 میلیون نفر خود اشتغال هستند  . وی حضور شرکت های کوچک در صنایع تامین کننده را معیاری مهم در انتزه گیری می داند و نرخ خود اشتغالی به شدت با حضور شرکت های کوچک مرتبط است و نرخ خود اشتغالی قوی ترین ارتباط را با تامین کننده ورودی دارد.

در ادبیات  موضوع  نیز غالب  از میانگین  اندازه   تاسیس   برای  اندازه  گیری کارآفرینی در شهرها استفاده شده  است .  از  آن  جایی  که  اکثر  کارآفرینی  در ارتباط با کسب و کارهای کوچک است  متوسط  اندازه  تاسیس ها  را  به  عنوان بروکسی منطقی برای کارآفرینی  شهرها  به  کار می گیرند  گرچه  ممکن  است اطلاعات  دیگری را  مثل درجه  رقابت در مناطق  دربر گیرد.  در اندازه گیری کارآفرینی بر  معیارهای  هدایت کننده زیادی مانند : تولد کسب و کارهای کوچک در شهرها متمرکز شده و تحقیقات جدید اهمیت کسب و کارهای جدید  را در رشد اقتصادی نشان می دهد.

مطالعات متعدد نشان می دهد که در قرن 21 ، کسب و کارهای کوچک و متوسط منشا اصلی مولد ، تمهید محیط  کارآفرینی ،  تسریع  در  خلاقیت  و  نوآوری  و گشایش فرصت های نوین تجاری بوده اند . و این  واحدها  فضای   مناسبی برای اجرای ایده های کارآفرینان را فراهم می کند .

در واقع افراد خلاق عموما به استقلال و بخصوص  به  استقلال  اقتصادی  تمایل بیشتری دارند و به نظر می رسد این مسئله پذیرفتنی باشد که آن ها تمایل بیشتری به راه اندازی شرکت نسبت به افراد کمتر خلاق  را دارند .  نهایتا  و با  در نظر گرفتن همه جانبه ها ، مناطق برخوردار از سهم بالای  استارت آپ ها و  کسب و کارهای کوچک و متوسط مشخص شوند  . جاکوب  در  کتاب  (اقتصاد شهرها ) استدلالی آورده که با گذشت حدود 40 سال از نشر آن  ،  هنوز  با قاطیعت مورد قبول است : او بیان می دارد که شدت زیاد رقابت دروت منطقه ای بین شرکت ها ،  نشانگر  رشد  بالای   اقتصاد   شهری  است  ،    او  استدلال   می کند که در   نتیجه افزایش تعداد شرکتها ، ناشی از راه اندازی زیاد استارت آپ ها ،  رقابت افزایش خواهد یافت و در نتیجه اقتصاد منطقهای به رشد دست خواهد یافت .

طبق  تحقیقات  صورت   گرفته  یک  رابطه  منفی  قوی  بین  رشد  اشتغال  در مادرشهرها و میانگین اندازه شرکت ها وجود دارد ، این رابطه منفی هم در محیط های شهری که بوسیله صنعت ایجاد شده اند دیده می شود .  نتیجه  اینکه هرچقدر کارآفرینی بیشتر تکرار می شود (سقوط اندازه شرکت ها) ،  اشتغال  رشد  سریع تری پیدا می کند و یک رابطه مثبت و قوی بین رشد اشتغال  شهری  و نرخ خود اشتغالی در نواحی مختلف شهری وجود دارد ، گرچه این رابطه در سطح صنعتی به وضوح دیده نمی شود . اکثر شرکت هایی که در نواحی وابسته به  اقتصاد  کل قرار گرفته اند از  شرکت هایی  که  در  نواحی  احتمالی  دیگر  قرار  گرفته اند کارآفرینانه تر هستند . از این رو، ممکن است این استنباط بشود  که هر چقدر در یک ناحیه متوسط اندازه شرکت ها ، کوچکتر باشند  به  همان  میزان  کارآفرینی بیشتر باشد .

در این جا این  نکته  حائز اهمیت است  که  با  در اختیا ر قرار دادن  امکانات و تجهیزات و حمایت های دولتی برای آن دسته از اقلیم ها که استعدادها  و هنرهای مختلفی که متناسب با منطقه ی خاص خود را دارند می توان باعث  توسعه  انواع کسب و کارهای کوچک و یا حتی کسب و کارهای جدید در آن مناطق شد .

کار خوبی به نام پویش کارآفریتی  که توسط اداره کل امور کارآفرینی  و  مراکز رشد انجام گرفته که هدف از طرح پویش کارآفرینی در مرا کز رشد :

ایجاد و توسعه کسب و کارهای فناورانه در راستای صنایع کوچک  و اقلیم منطقه است . امروزه بخش عمده ای از کسب و کارهای کوچک   است .  در  این طرح مدیران  مراکز رشد  جهت تهیه نظام موضاعات فناوری  اقدامات  ذیل  را  انجام می دهند :

1.برگزاری جلسات  مشترک  با  اعضا  هیات  علمی  فناور  جهت  جمع  آوری ایده هایی که منجر به کسب و کارهای کوچک می شود .

2.برگزاری جلسات مشترک با شرکت های موفق و دانش بنیان منطقه

3.برگزاری جلسات مشترک با صنایع مختلف منطقه ، شهرک صنعتی و کارخانجات

4.بررسی ظرفیت اقلیم منطقه بطور مثال در حوزه های کشاورزی ، دامپروری محیط زیست ، تولید انرژی های نوع و ... .

نتیجه گیری

مطالعات متعدد نشان داده که کسب  و  کارهای  کوچک  و  متوسط  منشا  اصلی اشتغال مولد ، تمهید محیط کارآفرینی ، تسریع در خلاقیت و  نوآوری  و  گشایش فرصت های نوین تجاری بوده اند . و این واحدها فضای مناسب برای اجرای ایده های کارآفرینان را فراهم می کنند .  حضور  یک  نیروی  کار  مناسب  قویترین پیشبینی کننده تولد  شرکت  جدید  و  شرکت  کوچک  می باشد  .  طبق  تحقیقات صورت گرفته به نظر می رسد کارکنان یک ورودی حیاتی  ، درون یک کسب و کار جدید باشند ،  اما  د ر تحقیق  گلسیر  ارتباطی  بین  ترکیب  کارگر  و  نرخ خوداشتغالی وجود ندارد . یک اقلیم شهری کارهای زیادی بوسیله غنای  فرهنگی ، تنوع اقتصادی ، ارتباطات بین المللی ، و مزیت های زیرساختی  (آموزش حمل و نقل ) برای انجام دادن دارد که این ها در هر شهری وجود ندارد .

1.اهمیت اقلیم در کسب و کار را بیان نمایید؟

2.چه عواملی در راستای اشتغال و رونق اقتصادی نقش دارند ؟

3.یکی از معیارهای فردی جهت اندازه گیری کارآفرینی چه چیزی می باشد ؟

4.برای اندازه گیری کارآفرینی در شهرها از چه غالبی استفاده شده است ؟

5.هدف از طرح پویش کارآفرینی در مراکز رشد کدامند ؟