چگونه عاشق خدا شویم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
عیسى علیه السلام :
رسیدن به حب الله سخته یعنی برای اینکه عاشق خدا بشیم باید حب دنیا نداشته باشیم. طبیعی هست از کسی که معصیتی میکند بپرسیم خدا را بیشتر دوست داری یا فلان معصیت؟ اگر صادق باشه میگه فلان معصیت؛ چون که حب دنیا داره و به حب الله نرسیده. حالا چه کار کنیم؟ تا بخواهیم حب دنیا از دلمون بیرون کنیم طول میکشه تا اون موقع چه کار کنیم؟ عزیزم شما که امام حسین (ع) را دوست داری؟ محبت اهل بیت (ع) در دلت هست ان شاء الله؟ محبت امام حسین (ع) را نمیتونید انکار کنید.
رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند:
محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) وسیله ای است برای رسیدن به حب الله. قربون امام حسین (ع) آن همه بلا دید تا ما هدایت بشیم.
خدایا! حب دنیا از دل ما خارج کن!
میخوای بفهمی خدا چقدر دوستمون داره؟ نمیتونیم بفهمیم. محبت خدا به بندگانش از محبت مادر به فرزند بیشتر است.
در یکى از جنگها که رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز در آن شرکت داشت ، تابستان بود و هوا بسیار گرم ، کودکى از خانه بیرون آمده بود و در بیابان در برابر تابش شدید آفتاب ، بر اثر گرماى بسیار، سخت مى گریست ، مادرش (که گویا براى کمک به رزمندگان آمده بود) در میان آنها بود، ناگهان به یاد بچه اش افتاد و به اطراف نگاه کرد و او را دید، با شتاب به سوى او رفت ، او را در آغوش گرفت ، و بعد روى ریگهاى سوزان جزیرة العرب خوابید و بچه اش را روى سینه اش گرفت ، تا از رسیدن شدّت گرما به فرزندش بکاهد، و مادر در این حال گریه مى کرد و مى گفت:
آخ کودکم ، آخ کودکم.
منظره بقدرى جانسوز بود که همه حاضران ، بى اختیار گریستند، رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى آنها آمد، آنها جریان را به آن حضرت ، عرض کردند. پیامبر صلى الله علیه و آله مهر و دلسوزى آنها را ستود، و از اینکه اظهار دلسوزى کردند، خوشحال شد، سپس به آنها فرمود:
آیا شما از محبّت و مهر شدید این مادر نسبت به فرزندش ، تعجب مى کنید؟
عرض کردند:
آرى.
فرمود:
حتما بدانید خداوند متعال به همه شما مهربانتر است از این زن ، نسبت به فرزندش.
مسلمانان از این بشارت ، بسیار شاد شدند و سپس دنبال کار خود رفتند.3
حب دنیا چه کارها که نمی کنه: (نصیحت های امام حسین (ع) به ابن سعد)
ابتدا امام(علیه السلام) آغاز سخن کرد و فرمود:
واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست.
ابن سعد گفت:
اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند.
امام(علیه السلام) فرمود:
من آن را براى تو مى سازم.
ابن سعد گفت:
من بیمناکم که اموالم مصادره گردد.
امام فرمود:
من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم.
ابن سعد گفت:
من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند].
امام حسین(علیه السلام) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، فرمود:
تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى.
ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت:
جو عراق مرا کافى است!.4
خیلی هست امام زمانت (ع) نفرینت کنه!
3. صحیح بخارى : ج 8، ص 9 - صحیح مسلم : ج 8، ص 97 (پایگاه اطلاع رسانی حاج آقا صفری)
4. فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 164-166 و بحارالانوار، ج 44، ص 388-389 (پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)
5. سوره مبارکه توبه - آیه 24