حقیقت عبودیت چیست؟
قسمتی از حدیث عنوان بصری:
گفتم: ای بزرگوار! (امام صادق (ع)) فرمود: ای اباعبد الله بگو. گفتم: ای ابا عبد الله حقیقت عبودیت چیست؟ (امام صادق (ع)) فرمود: سه چیز است: 1. این که عبد برای خود در مورد آنچه که خدا به وی سپرده است مالکیتی قائل نباشد؛ چرا که بندگان مالکیتی ندارند؛ بلکه همه اموال را مال خدا می بینند و آن را در جایی می نهند که خدا امر کرده است. 2. عبد برای خود تدبیری نمی کند (چرا که تدبیر عبد به دست رب او است). 3. تمام مشغولیت عبد معطوف به انجام دادن کاری است که خدای تعالی به او امر نموده است و پرهیز از آنچه که او را نهی کرده است. پس آنگاه که عبد در آنچه که خدا به او واگذار کرده احساس مالکیتی نداشته باشد، انفاق در آنچه که خدا امر کرده است برای او آسان خواهد شد و چون عبد تدبیر خود را بر مدبر خود واگذار کند، سختی های دنیا بر او آسان می شود و چون عبد مشغولیت و اهتمامش منحصر در امر و نهی خداوند باشد دیگر مجال و فرصتی برای خود نمایی و مباهات به مردم نخواهد یافت. پس اگر خداوند به کسی این سه چیز را عطا کند امر دنیا و ابلیس و مردم برایش سهل و آسان می شود و برای زیاده اندوزی و مفاخرت خواهان مال دنیا نمی شود و آنچه در دست مردم است را برای عزت و برتری طلب نمی کند و روزهای عمر خود را در پی اموری عبث به هدر نمی دهد. این اولین درجه از تقوا است. همچنان که خدای تبارک و تعالی می فرماید: "آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین نداردند و عاقبت نیکو از آن پرهیزکاران است".(1)
حالا نکاتی درمورد این حدیث که در کتاب «نگاهی به رابطۀ عبد و مولا» اثر استاد پناهیان(2) آمده است:
اولین رکن عبودیت که مالک ندانستن خود است باعث میشود صبر در ما تقویت شود و وقتی خدا صاحب اختیار توست آرامش به تو دست میدهد. عبد باید گدایی خدایش را بکند و این باعث می شود هیبت مولایش را بهتر درک کند.
برای خدا نقشه نکشیم و در تقدیرات دخالت نکنیم؛ پس باید جبر تقدیری را تحمل کرد و تسلیم مولا شد وگرنه غم دنیا داشته باشی یعنی از قضای خدا نارحت هستی! تمام تقدیرات به نفع مومن هست. البته تدبیر نکردن منافاتی با برنامه ریزی کردن نداره. شما با توکل بر خدا برنامه را میریزی دیگه عملی بشه، نشه، همه چی دست اوست!
زمانی که عبد درگیر امر و نهی خدا شد دیگر به چیز دیگر فکر نمی کند؛ فقط به دنبال دستور می گردد چون وظیفه ی مولا امر کردن و وظیفه عبد اجرای دستور است. عبد کار به این ندارد که این کار از نظرش خوب است یا بد فقط امر خدایش را اطاعت میکند چون میداند مولایش میداند چه کاری خوب است چه کاری بد. اینها باعث میشه عبد نزد صاحب خود ذلیل شود؛ اگر ذلیل خدا نشد؛ ذلیل غیر خدا می شود؛ ذلیل هوای نفس خود می شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
1- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج1، ص 224، موسسه الوفا، بیروت، 1404هـ ق (متن کامل حدیث - اسلام کوئست)