ذخایر نمک و چگونگی تشکیل آن
ذخایر نمک و چگونگی تشکیل آن :
تولید
تجاری نمک از 5 منبع : ذخایر لایه ای رسوبی – آبهای شور محدود – آب دریاها
- ذخایر نمکی سطحی و گنبدهای نمکی صورت می گیرد . لایه های نمکی ممکن است از ضخامت
چند اینچ تا چند صد فوت دیده شوند . نمک معمولاً توام با لایه ها یا بلورهای
ایندرید , ژیپس و دولومیت و همچنین حامل مقداری موارد شیل دار می باشند . آبهای شور ممکن است
بصورت محدود ( دریاچه ارومیه ) و یا دریاهای آزاد بوده و برای استخراج نمک مورد
استفاده قرار گیرند . گاهی نیز در اثر تبخیر و محدود شدن دریاچه ها ذخایر نمک سطحی
مانند اطراف دریاچه قم تشکیل می شود . گنبدهای نمکی از نظر مقدار نمک حاوی ذخیره ی قابل
ملاحظه ای بوده و نمک در این منابع معمولاً باژیپس و ایندریت همراه است . ذخایر
نمک هر شکل و حالتی که در طبیعت داشته باشند عامل تبخیر در پدید آمدن آنها نقش
اساسی دارد .
نمک ابتدا به صورت لایه های
ضخیمی در اعماق وجود دارد که ضخامت آنها زیاد و ممکن است بیش از 1000 متر باشد .
بعضی عقیده دارند که اگر در بالای یک طبقه نمکدار تاقدیسی با شیب ملایم وجود داشته
باشد همانند حرکت مواد هیدروکرین , نمک خود را در آن امتداد به بالا می کشاند و
نمک از لایه های تغذیه کننده به بیرون کشیده می شود این عمل ممکن است آنقدر ادامه
یابد که قدرت تغذیه از بین برود . دراینحال لایه های نمکدار اولیه نازک شده و
طبقات رویی فرو می نشیند و به این ترتیب در اطراف گنبد ناودیسی با شیب ملایم بوجود
می آید . عواملی که آرایش و پراکندگی فعلی گنبدها را کنترل کرده اند دقیقاً مشخص
نیست اما احتمال دارد این پراکندگی از اثر ناهمواریهای اولیه سطح فوقانی لایه های
نمک یا چین های قرار گرفته در پایین لایه های نمکی یا گسلها بوجود آمده باشد که
زون های ضعیفی را در لایه های روی نمک برای این کار حاصل کرده باشند . اثراتی که
در بعضی از نقاط نمکها در معادن باقی مانده است این مسئله را روشن نموده که حرکت
نمکها به سمت بالا در حالت جامد و با تناوب حرکت و سکون بطوریک در میان
بوده است . نیروی محرکه توده نمک احتمالاً وزن استاتیکی لایه های کمر بالای نمک
بوده است . وزن مخصوص نمک 2/2 در صورتی که سنگهای محاصره کننده نمک وزن مخصوص
بالاتری برابر 8/2 تا 6/2 را دارا می باشند و عامل کنترل کننده این حرکت نیز سبکی
نسبی نمک بوده است . در واقع نمک خاصیت شکل پذیری دارد . وقتی نمک تحت فشار باشد
ملکولهای سازنده آن خرده شده , شکل آن تغییر می کند و خود را از زیر بار فشار رها
می نماید . مسلماً در اعماق مثلاً 5000 متری که درجه حرارت آن 150 درجه بیشتر از
سطح زمین است نمک مانند سیال غلیظ به حرکت در می آید و بنا به نوشته گاسو
(Gassov ) به
صورت خمیره ای نمکی از گنبد خارج شده و ضمن سرد شدن حرکت آن کند می شود در این حال
حرکت آن به حالت جامد و به صورت لغزش ولی بسیار کند صورت می گیرد . با این توضیحات
مساحتی که گنبدهای نمکی در سطح زمین اشغال می کنند همیشه معادل قطر ساقه اصلی خود
گنبد نمی باشد زیرا با جریان یافتن نمک در اطراف ساقه گنبد مساحت گسترش سطحی خیلی
بیشتر از قطراست . گاهی نیز نمک در هنگام حرکت دچار چین خوردگی می شود . این مسئله
به خاصیت پلاستیک نمک و مقاومتی که در حین حرکت با آن مواجه می شود در ارتباط است
. در فشار معمولی نمک در درجه حرارت 960 درجه سانتی گراد ذوب می شود . با توجه به
مقدار آب تبلور که در ساختمان آن وجود دارد با افزایش فشار درجه حرارت ذوب آن کاهش
می یابد . بنابراین اگر نمک در عمق 10 کلیومتری در زیر
رسوبات قرار داشته باشد که فشار در این عمق معادل 2700 بار و درجه حرارت تقریباً
300 درجه خواهد بود , که خود نقش مهمی در سیال شدن و به حرکت در آمدن نمک خواهد
داشت .
فرو نشستن
لایه های فوقانی بر روی نمک , لغزندگی واحدهای ساختمانی
را بیشتر می کند و به این ترتیب جریان افقی همانند مایعات غلیظ بوجود می آید که
بطرف نقاط کم فشار متمایل می شود . بهم خوردگی و بی نظمی ها در طبقات نمک و لایه
های زیرین و فوقانی آن که در ایجاد مناطق کم فشار موثر می باشد در حرکت نمک به سمت
بالا موثر است اصولاً ضخامت روی لایه های نمک باید به اندازه ای باشد که بتواند
نیروی محرکه ای در نمک بوجود آید بنابراین سرعت حرکت نمکها در همه جا یکسان نیست .
بدیهی است که با حرکت نمک به سمت بالا نیروی محرکه فوق کاسته می شود بنابراین تنها
با افزایش رسوبات بعدی ممکن است نمک به حرکت خود به سمت بالا ادامه دهد . لذا سرعت
حرکت نمک به سمت بالا کند و غیر یکنواخت است .
در قله
گنبدهای نمکی , با انحلال تدریجی نمک و شسته شدن آن , لایه ای به صورت پوششی بر جا
می ماند , مسلماً هر قدر جریان آب و شستشو زیادتر باشد ضخامت لایه های پوششی بیشتر
می شود لذا بخشی از لایه های پوششی از قطعاتی بوجود می آیند که در داخل نمک وجود
داشته اند .