کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

از لحظات لذت ببریم. لحظه لحظه ها، دقایق و ساعت زندگی مان را می سازند
زندگی را زیبا نقاشی کنیم
راه های ارتباطی با ما
Telegram: @CnHamid
Instagram: mddrngiprnd
Www.CnHamid.ir

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

کردند تو را دور از این میان‌ات
گه چشم و گهی حلق و گه مثانه

#تلنگر

تاکنون برای‌تان اتفاق افتاده است بعد از خوردنِ مایعاتِ زیاد، یا در سرما وسطِ جاده در یک اتوبوس بین‌شهری گیر کرده باشید و مثانه‌تان از فشارِ پرشده‌گی در حال ترکیدن باشد؟ در آن لحظات تمام ذهن، فکر، آرمان و آرزوی‌ انسان خالی شدن مثانه‌ است. هیچ‌چیز مهم نیست و به چشم نمی‌آید، هیچ آرزویی وجود ندارد جز توقف اتوبوس تا محتویات مثانه را برون‌ریزی کنید.
پس از تخلیه چه احساس راحتی‌‌یی دست می‌دهد، احساس سبُکی. آن‌وقت است که رها شده و دوباره به چیزهای دیگر می‌توان فکر کرد.

روان ما هم یک مثانه دارد که در مسیر زنده‌گی مدام پر و خالی می‌شود. آن‌ها که فرازونشیب بیش‌تر و زنده‌گی پرتلاطم‌تری دارند، مثانه‌شان زودتر پُر می‌شود و آن‌گاه عصبیت می‌آید، به‌هم‌ریخته‌گی و کلافه‌گی و اخلاق سگی بروز می‌کند و بدل‌شده‌گی به انسانی که قابل‌تحمل نیست حتا برای خودش.

روان نیز نیاز به بیرون‌روی دارد. نیاز به خالی شدن از فاضلاب مشکلات زنده‌گی؛ تا بتواند دوباره به چیزهای خوب فکر کند و خلاقانه‌تر بیاندیشد و به‌تر سرمایه‌گذاری کند. روان هم نیاز به رهایی از فشار دارد. وگرنه وامی‌ماند، گیر کرده و رشد نمی‌کند. نمی‌تواند قدم از قدم بردارد. تمام فکر و ذکرش درگیر چیزهای پست و حقیر می‌شود.

بایستی به روان‌ نیز استراحت داد. استراحت از روزمره‌گی؛ از دویدن‌های بی‌هدف؛ از تنش‌های بیهوده؛ از کَل‌کَل کردن با خود و دیگران؛ از گیر دادن به چیزهایی که ارزش‌اش را ندارد؛ استراحت از حرص و طمع، استراحت از کینه؛ استراحت از نقاب‌ها و پرستیژهای مزخرفی که سینه‌ی آدم را تنگ می‌کند؛ استراحت از تقلب و دورویی؛ استراحت از احساس قبض و گرفته‌گی؛ استراحت از چیزهایی که درون‌ریز می‌شوند و کسی نمی‌فهمد: به‌خصوص در فرهنگ ما که از همان بچه‌گی یاد می‌گیریم آدمِ خوب یعنی کسی که هیجانات‌اش را سرکوب کند و نشان ندهد: فاضلابی از هیجانات جنسی و عاطفی بروزنکرده.

برون‌ریزی روان یعنی داشتنِ کسی که با او همان‌طور حرف بزنید که با خودتان حرف می‌زنید. اگر ندارید به‌ترین کسی‌که می‌توانید فاضلاب روان را روی آن خالی کنید یک قلم و کاغذ است. بنویسید. هرچه دلِ تنگ‌تان می‌خواهد. آزاد و رها، سپس نابودش کنید. اما اسیرِ آن نوشتن هم نشوید: این‌که چه می‌نویسید و چه‌گونه می‌نویسید و برای چه می‌نویسید. فقط و فقط بنویسید.
حتا اگر حال نوشتن ندارید شروع کنید به حرف زدن با یک ضبط صوت. بدون هیچ قیدی حرف‌های‌تان را بزنید. بی هیچ آداب و ترتیبی. در مورد همه‌چیز. بی‌هیچ هراس و قیدوبندی. سپس گوش‌ کرده و حذف‌ و فراموش‌اش کنید. فقط باید برسید به آن‌جای که رها شوید.

برون‌ریزی یعنی ورزش؛ یعنی گاهی کوه و طبیعت‌گردی. یعنی کودکانه جست‌وخیز کردن. یعنی با بچّه‌ها فوتبال و عروسک بازی کردن. یعنی فریاد کشیدن؛ بلند خندیدن؛ بلند گریه کردن. تفریح کردن: سینما، تئاتر و ... یعنی لحظاتی را مثل دیوانه‌ها زیستن. یعنی آن لباس قشنگ‌تان را در خلوت خانه پوشیدن و خود را تحویل گرفتن. یعنی در خلوتِ خویشتن همراه با یک آهنگ دل‌خواه، یک لیوان چای با بیسکویت خوردن و سپس برای خود رقصیدن. برای لذّت خود بودن. یعنی لحظاتی بی‌خیال همه‌چیز شدن. و سپس سیفون را کشیدن.

بیرون نریختن هیجان‌های اصلی در مسیر زنده‌گی، و سرکوبِ مداوم آن‌ها در خانواده و جامعه، کم‌کم به تجمعِ درونی‌ی خشم منجر خواهد شد که روزی در جایی همانند یک مثانه‌ی پر گند می‌زند به تن و پوش‌ انسان یا عصری چونان یک دُمل چرکین سر باز کرده و آن می‌کند که نباید.

این مهم را نیز به خاطرتان بسپارید.
این مهم یادتان باشد.
این مهم را رعایت کنید:
فاضلاب روان‌تان را روی کسی خالی نکنید.
قرار نیست با راحتی‌ی شما، زخمی بر دلِ کسی بنشیند یا باری بر دوشی.
@nevisandbdonya

با ویرایش از "محسن زندی"

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۴
حمید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">