«او را زن نتوان گفت!»
سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۲۸ ب.ظ
«او را زن نتوان گفت!»
رابعه زنی که در حق او گفته شده «در معاملت و معرفت مثل نداشت و معتبر جمله بزرگان عهد خویش بود و بر اهل روزگار حجتی قاطع بود»
زنی که از آسمان آواز میشنود «غم مخور که فردا جاهیت خواهد بود که مقربان آسمان به تو نازند»
زنی که «یک شب در صومعه نماز میکرد. ماندگی در او اثر کرد. در خواب شد... دزدی درآمد چادری داشت برگرفت خواست که بیرون آید راه در بازنیافت چادر بنهاد و برفت راه باز دید. برفت و باز چادر برگرفت بیامد باز راه نیافت باز چادر بنهاد همچنین چند کرّت تا هفت بار از گوشه صومعه آواز آمد که ای مرد خود را رنجه مدار که او چندین سال است تا خود را به ما سپرده است. ابلیس زهره ندارد که گرد او گردد دزدی را کی زهره آن بود که گرد چادر او گردد. برو رنجه مباش ای طرار اگر یک دوست خفته است یک دوست بیدار است و نگاه دارد»
زنی که جلالش به جایی رسیده بود که گاه حسن بصری، از عرفای بنام و یلان و شیران دنیای تصوف، را پند میداد و حسن بصری آدمی در حق او گفته: «یک شبانروز در بر رابعه بودم و سخن طریقت و حقیقت گفتم که نه در خاطر من برگذشت که مردیام و نه بر خاطر او بگذشت که زنی. آخر الامر چون برخاستم نگاه کردم خویشتن را مفلسی دیدم و رابعه را مخلصی»
زنی که...
حال ببینیم عطار زنی چنین پرشوکت و جلال را در آغاز کلام چگونه معرفی میکند و چگونه آسمانریسمان بههم میبافد تا آوردن نام او را کنار نام رجال توجیه کند!!
«آن مخدّرۀ خدر خاص آن مستورۀ ستر اخلاص آن سوختۀ عشق... رابعه العدویه رحمه الله علیها اگر کسی گوید ذکر او در صف رجال چرا کردهای گویم که خواجۀ انبیا علیهم السلام میفرماید کار به صورت نیست به نیت است. اگر رواست دو ثلث دین از عایشۀ صدیقه رضی الله عنهما فرا گرفتن هم روا بود از کنیزکی از کنیزکان او فایدۀ دینی گرفتن. چون زن در راه خدای مرد بود او را زن نتوان گفت»
رابعه کودک یتیمی بود که در خاک سیاه فقر و بیکسی چون گیاه سرسختی ریشه کرد، رویید، سر برافراشت، قد کشید، بالابلند شد و به خورشید رسید.
که چه؟ او بدین بلندا رسید که چه بشود؟ هیچ! از ننگ زن بودن رها شود، نامش کنار رجال بنشیند و به مقامی برسد که در حقش گفته شود:
«او را زن نتوان گفت!»
من نمیدانم آنکه به زن ستم کرد خدا بود یا طبیعت بود یا انسان. همین میدانم که ما زنان از دل همین گذشته بیرون آمدهایم از شکم همین دالان تاری تنگوترش شرمناک زادهایم که اکنون برای دست یافتن به حقی چنین نازل، رفتن به ورزشگاه و تماشای فوتبال! این طور ذوقمرگ میشویم...
ای دریغ ای دریغ ای فریاد!
#عاطفه_طیه
@atefeh_tayyeh
۹۷/۰۸/۲۲