آداب و رسوم کلی شب یلدا و رسومات خاص شهرهای ایران
آداب و رسوم کلی شب یلدا
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آیندهگویی میکنند. در زمان حال خوراکیهای مرسوم در شب یلدا هندوانه، انار، آجیل مخصوص یلدا (آجیل شیرین) و ... است و کارهایی مثل حافظخوانی و تعریف قصه توسط بزرگ فامیل مثل مادربزرگ یا پدربزرگ رایج است. معمولا در این مناسبت نوعروسان از طرف داماد خود هدایایی به عنوان پیشکش شروع زندگی توام با آسایش و خوشبختی دریافت میکنند. کمی قبلتر رسم بر آن بوده که دور تا دور کرسی کنار هم نشسته خوش و بش و وقتگذرانی میکردند.
فال حافظ در شب یلدا تقریباً پای ثابت است. معمولاً در شب یلدا رسم بر این است که صاحبخانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل که سواد دارد، میدهد. سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، این جمله را میگوید و تفألی به گنجینه حافظ میزند: «ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری...» یا هر چیزی شبیه به این. این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلداست. رسم دیگر متلگویی است که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشده، به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند. آیین شب یلدا یا شب چله، همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبه نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
رسومات خاص شهرهای ایران
آداب آن دسته از اعمال و رفتاری است که مردم یک منطقه از خود نشان میدهند. مثلاً در خطه شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچه ای تزیین شده به خانه تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانه عروس میبرند. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامه فردوسی در این شب مرسوم است. در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد. مردم کرمان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.
در کردستان نیز خانوادههایی که عروس به خانه بخت فرستادهاند خوانچههایی حاوی هندوانه و آجیل و همچنین هدیه را به خانه نو عروس و داماد میفرستند.
به عقیده مادربزرگهای قزوینی اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحافش بیرون بریزد برف میبارد و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود تگرگ میآید.