روش های ارزیابی موجودی کالا
یک شرکت بازرگانی و یا تولیدی دارای یک یا چند محصول مشخص است که از طریق فروش آنها کسب درآمد می کند. شرکتهای تولیدی علاوه بر محصولات خود دارای انبارهای مواد اولیه نیز می باشند.
برای اینکه واحد حسابداری یک شرکت بتواند صورتهای مالی مانند ترازنامه و صورت سود و زیان خود را تهیه کند بایستی به ارزش ریالی کل موجودی کالای شرکت، دسترسی داشته باشد. برای اینکه ارزش موجودی کالا بدست آید ابتدا بایستی تعداد کالا و سپس قیمت کالا مشخص گردد.
به طور کلی روش های انبارداری را می توان به دو نوع روش ادواری و روش دائمی تقسیم کرد. در روش ادواری، موجودی کالا و مواد در دوره های زمانی مشخص مثلا پایان هر ماه شمارش می شوند. اما در روش دائمی، با هر ورود و خروج جدید، موجودی کالا بروز می گردد.
پس از تعیین تعداد موجودی کالا، بایستی قیمت آنها مشخص شود. اما مشکل آنجاست که مواد و کالای خریداری شده در طول یک بازه زمانی مشخص، یکسان نیستند. اگر همه کالاها با یک قیمت واحد خریداری شده باشند، ارزش ریالی کل موجودی کالا برابر با حاصل ضرب تعداد کالا در قیمت آن خواهد بود.
استانداردهای حسابداری برای حل این مشکل چندین روش معرفی کرده اند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
انواع روش های ارزیابی موجودی کالا کدامند؟
یک شرکت چه از روش انبارداری دائمی استفاده کند و چه از روش انبارداری ادواری، به 4 روش می تواند ارزش ریالی موجودی کالای خود را محاسبه کند. این چهار روش به شرح زیر می باشند.
- اولین صادره از اولین وارده (FIFO)
- اولین صادره از آخرین وارده (LIFO)
- میانگین موزون
- شناسایی ارزش ویژه
در ادامه به جزئیات و نحوه کار هر یک می پردازیم.
روش اولین صاده از اولین وارده (FIFO)
در این روش، فرض بر این است کالاهایی که به منظور فروش یا جهت ارسال به واحد تولید از انبار خارج می شوند مربوط به اولین (قدیمی ترین) خریدها می باشند. بنابراین هر چه در انبار باقی می ماند مربوط به آخرین خریدها است. بدین ترتیب، ارزش کالاهایی که در انبار باقی مانده است ضرب در جدیدترین نرخ ها می شود.
همچنین می توان با ضرب تعداد فروش در نرخ کالاهایی که زودتر خریداری شده اند، بهای تمام شده کالای فروش رفته را بدست آورد.
فرض کنید یک شرکت بازرگانی به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده و موجودی انبار آن صفر می باشد. این شرکت در زمینه الوار چوبی فعالیت دارد. خلاصه خرید و فروش های این شرکت در طی فرودین ماه که اولین ماه شروع فعالیت آن است به شرح زیر می باشد.
01/03- خرید 50 متر مربع به قیمت هر متر 180 تومان
01/05- خرید 150 متر متربع به قیمت هر متر 210 تومان
01/13- خرید 300 متر مربع به قیمت هر متر 190 تومان
01/21- خرید 200 متر مربع به قیمت هر متر 170 تومان
01/28- فروش 270 متر مربع الوار چوبی
انبار گردانی این شرکت به روش فایفو (اولین صادره از اولین وارده) می باشد و ارزش موجوی انبار در انتهای هر ماه ارزشیابی می شود. ارزش ریالی موجودی این شرکت برای فروردین ماه به شرح زیر محاسبه خواهد شد.
ابتدا تعداد کل موجودی آماده برای فروش را محاسبه می کنیم.
700 = 50+150+300+200
سپس تعداد فروش رفته را از آن کم می کنیم.
430 = 700-270
حال می دانیم که 430 متر مربع موجوی شرکت در پایان فروردین همگی مربوط به آخرین خریدها می باشد. زیرا در روش فایفو فرض بر این است که خروج کالا از قدیمی ترین موجودی ها صورت می گیرد. بدین ترتیب ارزش ریالی موجودی کالا به شرح زیر خواهد بود.
77،700 تومان = (190 تومان * 230 متر)+(170 تومان * 200 متر)= ارزش موجودی کالا در پایان فروردین
به همین ترتیب می توانیم بهای تمام شده کالای فروش رفته را نیز بدست آوریم. تعداد فروش 270 متر مربع بوده است که این تعداد ضرب در قیمت های کالا در ابتدای دوره می شود.
53،800 تومان = (190 تومان * 70 متر)+(210 تومان * 150 متر)+(180 تومان * 50 متر) = بهای تمام شده کالای فروش رفته
همچنین می توان بهای تمام شده کالای فروش رفته را از تفاضل موجوی کالای پایان دوره و کالای آماده برای فروش (کل خرید+موجودی ابتدای دوره) بدست آورد.
روش اولین صادره از آخرین وارده (LIFO)
روش لایفو برعکس روش فایفو می باشد. در روش لایفو، فرض بر این است که فروش کالا یا مواد ارسالی به خط تولید، مربوط به خریدهای اخیر است. بنابراین هر چه در انبار باقی می ماند مربوط به قدیمی ترین فاکتورهای خریدهای خرید می باشد.
روش میانگین موزون
در این روش فرض می شود که موجودی کالا بصورت مخلوطی از همه خریدها از انبار خارج می شود.
اطلاعات مثال قبلی را در نظر بگیرید. این بار فرض کنید که شرکت جهت ارزیابی موجودی کالای خود از روش میانگین موزون استفاده می کند. بدین ترتیب، موجودی مواد پایان دوره به شرح زیر خواهد بود.
ابتدا میانگین موزون بهای خرید یک واحد کالا را محاسبه می کنیم. بدین منظور مبالغ همه فاکتورها جمع می شود و بر تعداد کل خرید، تقسیم می گردد.
188 تومان = 700 / [(170*200)+(190*300)+(210*150)+(180*50)] = میانگین بهای خرید یک واحد
حال، تعداد باقیمانده را ضرب در میانگین بهای هر خرید می کنیم.
80،840 تومان = 188 تومان * 430 متر مربع = موجودی کالا در پایان فروردین ماه به روش میانگین موزون
البته در نظر داشته باشید که همه این محاسبات و کنترل موجوی به صورت سیستماتیک انجام می شود. در گذشته، کنترل موجودی کالا از طریق صفحه گسترده ها و کارت انبارها صورت می گرفته است و امروزه این کار با نرم افزارهای حسابداری و انبارداری انجام می شود.
روش شناسایی ارزش ویژه
ارزیابی موجودی کالا به روش شناسایی ارزش ویژه، یک رویکرد فراگیر نیست و فقط در شرکتهای خاصی کاربرد دارد. شرکت ها و تولیدی هایی از این روش استفاده می کنند که تعداد موجودی آنها کم و یا گران بها است. همچنین در انبار آنها هر کالا با کالای دیگر متفاوت می باشد. برای این مورد می توان به اتیقه فروشی اشاره کرد. علاوه بر این، تولیدی هایی که محصولات آنها بصورت سفارشی است این روش را مورد استفاده قرار می دهند. بعنوان مثال می توان به یک کارخانه کشتی سازی اشاره کرد که هر مشتری بنا به نیازهای خود، سفارش ویژه ای دارد و هر کشتی کاملا متفاوت از دیگری است.
در روش ارزش ویژه، هر واحد از موجودی کالا دارای بهای خرید و یا بهای ساخت متفاوت از دیگر کالاهای انبار است. بنابراین با خروج آن از انبار، بایستی صرفا بهای تمام شده منحصر به فرد همان کالا کسر گردد.
کدام روش ارزیابی موجودی کالا بهتر است؟
اینکه کدام روش بایستی جهت ارزیابی موجودی کالا انتخاب شود تا حدود زیادی بستگی به شرایط آن شرکت دارد.
برای مثال، برخی از شرکت ها مانند شرکتهایی که در زمینه کشاورزی فعالیت می کنند ممکن است در طول یک دوره، موجوی کالای قابل توجهی به عنوان نمونه از تامین کنندگان خود دریافت کنند. در این شرایط، استفاده از روش میانگین موزون می تواند مناسب باشد. زیرا در صورتی که از روش های فایفو و یا لایفو استفاده شود ممکن است سود در دوره هایی بسیار بالا شناسایی شود. چرا که فروش ها مربوط به کالای نمونه بوده و بهای تمام شده آن کالاها صفر می باشد. این موضوع قابلیت مقایسه صورت سود و زیان شرکت و ارتباط دوره های مختلف را از بین می برد.
علاوه بر این بایستی در نظر داشت که در اغلب کشورها استفاده از روش لایفو ممنوع است. زیرا در روش لایفو فرض بر این است که کالاهای تازه خریداری شده زودتر از کالاهای قدیمی از انبار خارج می شوند. در شرایط تورمی، خریدهای آخر دوره معمولا گران تر از خریدهای اول دوره می باشند. بدین ترتیب، بهای تمام شده کالای فروش رفته، همگی مربوط به خریدهای اخیر است که گران تر هستند. بنابراین، سود در صورت سود و زیان، کمتر نمایش داده شده و شرکت، مالیات کمتری پرداخت می کند.
علاوه بر موارد بالا، بایستی در نظر داشت که صورتهای مالی جهت تصمیم گیری های مالی مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین بایستی صورتهای مالی تا حد امکان نشاندهنده واقعیت باشند. اما در هنگام استفاده از روش های ارزشیابی موجودی کالا، یک تناقض بین صورت سود و زیان و ترازنامه به وجود می آید. اگر از روش فایفو استفاده شود، موجودی کالا در ترازنامه شرکت به قیمت روز نمایش داده می شود اما از سوی دیگر، بهای تمام شده در صورت سود و زیان با واقعیت فعلی همخوانی کمتری دارد. بالعکس اگر شرکت از روش لایفو استفاده کند، موجودی کالا در ترازنامه با ارزش روز آن فاصله خواهد داشت اما بهای تمام شده در صورت سود و زیان، بهای روز را نشان می دهد. بنابراین، شاید بتوان گفت که روش میانگین موزون در اغلب موارد می تواند یک رویکرد مناسب جهت ارزیابی موجودی کالای شرکت ها باشد.