کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

از لحظات لذت ببریم. لحظه لحظه ها، دقایق و ساعت زندگی مان را می سازند
زندگی را زیبا نقاشی کنیم
راه های ارتباطی با ما
Telegram: @CnHamid
Instagram: mddrngiprnd
Www.CnHamid.ir

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

تغذیه سالم

بدون شک چگونگی تغذیه در سلامت و تندرستی انسان به گونه‌ای موثر است که هیچکس نمی‌تواند آن را حتی به اندازه ذره‌ای انکار کند. تغذیه‌ای که بر اساس اصول علمی و با در نظر گرفتن تمامی احتیاجات بدن ما تنظیم شده باشد، سلامت انسان را تامین می‌کند و قوای دفاعی بدن را به صورتی بسیار اساسی و قابل ملاحظه افزایش می‌دهد. و اگر خلاف این امر واقع شود اثرات بد این عمل در تمامی اعضاء و دستگاههای بدن منعکس می‌شود و باعث از دست رفتن قوای فعال جسمی و حتی روحی در هر انسانی و تحت هر شرایطی می‌شود.

در حقیقت به عقیده بسیاری از دانشمندان یک برنامه غذایی خوب و متعادل می‌تواند علاوه بر افزودن نشاط و نیروی حیاتی ، عمر انسان را به میزان بسیار قابل ملاحظه‌ای افزایش دهد. در حالی که محروم ماندن از مواد غذایی اساس تندرستی را سست می‌کند و حتی روی نسلهای آینده انسان نیز تاثیر گذار است.

علل سوء تغذیه

  • محرومیت از مواد غذایی همیشه و یا لااقل در اکثر زمانها و مکانها وجود داشته و دارد. محرومیت از مواد غذایی همیشه به معنای نخوردن و یا کم خوردن نیست. ممکن است غذا از لحاظ حجم کافی باشد و حتی معده انسان را پر کند، اما کارآیی لازم را برای بدن در پی نداشته باشد یا اینکه رژیم غذایی نامتعادل باشد، یعنی دسته‌ای از مواد غذایی به اندازه کافی به بدن برسد و از دسته دیگر مواد مورد نیاز به میزان ناچیزی به بدن برسد.
  • گاهی آداب و رسومی که در اجتماعات گوناگون وجود دارند موجب کاهش چشمگیر مواد غذایی در بدن انسان می‌شود.
  • علل فردی هم به میزان بسیار زیادی در سوء تغذیه موثر هستند. همچنین ناراحتی های آشکار و پنهان ساختار بدن ما و مشکلات درونی هم ممکن است ما را دچار نوع سوء تغذیه کنند.

اینها همه نمونه‌هایی از علتهای سوء تغذیه در مورد انسان هستند، در حقیقت دسته‌های گوناگون مواد غذایی لازم برای بدن ما اگر دچار فقدان یا کمبود شوند تاثیرات متفاوتی را نیز در برخواهند داشت، برای نمونه ویتامینها که از جمله نیازهای اساسی بدن ما هستند و در طبیعت بوسیله موجودات زنده ساخته می‌شوند، از لحاظ شیمیایی هیچگونه نزدیکی و شباهتی به هم ندارند و به همین دلیل است که باید از هر یک از آنها به مقدار لازم و کافی مصرف کرد.

 لزوم تغذیه سالم

نکته بسیار مهم این است که میزان غذای مصرف شده روزانه در مرحله اول باید نیروی لازم را برای اعمال گوناگون و متنوع بدن تامین کند. برای مثال حداقل میزان کالری مورد نیاز برای بدن انسان و برای آنکه قلب و مغز و سایر اعضای بدن بتوانند اعمال خود را به درستی انجام دهند در حدود 1500 کالری است. واضح است که این میزان لازم است، اما به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی کافی نیست، زیرا انرژی مورد نیاز برای کارهای عضلانی روزانه و قرار گرفتن در برار سرما و گرما ، رشد و بسیاری اعمال دیگر نیاز به انرژی بیشتری نسبت به انرژی اولیه احساس می‌شود.

انواع مواد غذایی انرژی‌زا

در حقیقت مواد اولیه که به عنوان مواد غذایی نیروزا در بدن انسانها مورد استفاده قرار می‌گیرند همگی جزو مواد آلی هستند که بطور خلاصه می‌توانیم آنها را به سه دسته اساسی و مهم تقسیم کنیم:

  • دسته اول مواد سفیده‌ای یا موادی که تولید ازت می‌کنند پروتئینها.
  • دسته دوم لیپیدها که همان چربیها هستند.
  • دسته سوم گلیکوژنها که به موادی از قبیل نشاسته و قندها اطلاق می‌شود.

ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ‌آیا می‌توان یکی از این سه دسته مواد را از برنامه غذایی روزانه مورد نیاز حذف کرد و میزان انرژی و نیروی آن را با دو دسته مواد دیگر جایگزین کرد؟! جواب این سوال منفی است، باید هر روز به میزان معینی از هر سه دسته این مواد به بدن ما برسد، زیرا بدن ما احتیاج به مواد پروتئینی دارد چون تنها منبع تولید کننده ازت برای بدن ما هستند و اگر این دسته مواد از برنامه غذایی روزانه ما حذف شود بدن ما هر روز میزان بسیاری زیادی اوره را از دست خواهد داد. علاوه بر این مواد پروتئینی هستند که اسیدهای آمینه را برای بدن ما تامین می‌کنند. به همین ترتیب به میزان حداقلی برای بدن ما چربی لازم است تا بتوانیم اسیدهای چرب مورد احتیاج خود را بدست بیاوریم. در حالی که مصرف مواد نشاسته‌ای و قندها نیز لازم و ضروری هستند تا ما بتوانیم نیروی عضلانی و قدرت بدنی لازم را برای تمامی فعالیتها روزانه خود بدست بیاوریم.

نقش مواد معدنی در بدن

البته نکته اساسی اینجاست که به جز ان سه دسته مواد غذایی که نام برده شد، مواد غذایی باید حاوی مواد غیر انرژی‌زا هم باشد، چرا که این دسته از مواد هم ، برای ادامه حیات ما ضروری و کارآمد هستند. ویتامینها ، مواد معدنی ، سلولز و آب با آنکه به تنهایی و به صورت جدا قابلیت تامین انرژی را برای بدن ما ندارند اما وجودشان برای تنظیم اعمال دستگاههای مختلف در واکنشهای درونی بدن ضروری است. در واقع مواد معدنی برای بدن ما بسیار ضروری هستند، زیرا به دو صورت اساسی در بدن ما نقش دارند:

  • اول دسته‌ای از این مواد که در ساختمان بدن ما مثل خون ، دندانها ، استخوانها و ... نقش دارند که می‌توانیم از کلسیم ، گوگرد ، سدیم ، کلر ، فسفر و غیره نام ببریم.
  • دوم اینکه برخی از مواد و املاح معدنی به عنوان کاتالیزور هستند، یعنی در واکنشهای بدن ، ایجاد سرعت می‌کنند که از آن جمله می‌توانیم به آهن ، مس ، ید ، منگنز و ... اشاره کنیم و اگر چه میزان نیاز به این مواد در بدن کم است اما بسیار ضروری هستند. برای نمونه آهن در هموگلوبین خون و ید در ترشح غدد بدن نقش اساسی دارند. همچینین نباید نقش سلولز را در عملکرد روده‌ها و اعضای دیگر بدن فراموش کنیم.

تعادل مواد غذایی

در حقیقت مهمترین نکته این است که مواد غذایی ضروری برای حیات بدن باید به نسبتهای متعادل و درست مصرف شوند و در واقع باید بین آنها تعادل لازم و کافی برقرار باشد. چرا که همین تعادل در حقیقت از مشخصات اصلی و آشکار هر موجود زنده‌ای است. اگر کسی فقط مواد سفیده‌ای به اصطلاح پروتئینهای نباتی و گیاهی را مصرف کند، چنین شخصی بدون تردید بعضی از اسیدهای آمینه مورد نیاز بدنش را در دسترس نخواهد داشت و کمبود و یا نبود این مواد به سرعت باعث به هم خوردن و اختلال اعمال اساسی بدن او می‌شود. پس برای آنکه این دسته از مواد و سایر مواد دیگر به بدن ما برسد باید مواد را به صورت متنوع و از دسته مواد گیاهی و حیوانی مصرف کنیم. فرقی نمی‌کند که این مواد جزو مواد چربی یا سفیده‌ای باشند. نکته مهم دیگر این است که همه ما به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی باید مواظب مصرف کلسیم و فسفر روزانه خودمان باشیم. زیرا اساس ساختمانی استخوانها و دندانهای ما را تشکیل می‌دهند. ویتامین D تا حدود زیادی باعث تعادل میان کلسیم و فسفر موجود در بدن می‌شود و تشکیل و تکامل استخوانها را به صورت عادی و طبیعی خواهد کرد.

میزان انرژی مورد نیاز

بایستی به خاطر داشته باشیم که احتیاجات انسانها بر حسب سن و شغل و شرایط محیطی و جغرافیایی تفاوت دارد، اما به هر حال یک انسان عادی باید حدود 2500 کالری را به صورت روزانه مصرف کند و این میزان در ورزشکاران به چیزی حدود 4000 کالری افزایش می‌یابد. به خصوص که در افراد ورزشکار و پرتحرک باید مواد قندی و نشاسته‌ای افزایش داده شود و چربی نیز به میزان کمی افزایش یابد. همچنین میزان ویتامین C در این افراد باید افزایش یابد. در ضمن تمامی افرادی که به کارهای فکری مشغولند نیز به میزان انرژی بیشتری نسبت به انسانها عادی نیاز دارند. به خصوص نوجوانان به خاطر رشد بدنشان به مواد منظم و متناسب بیشتری احتیاج دارند.

نقش برنامه غذایی در پیشگیری از سوء تغذیه

مواد غذایی را تقریبا همه ما می‌توانیم به صورت درست و مفید و منظم مصرف کنیم، اما از این امر مهم و اساسی در زندگیمان غافلیم. هیچ کس منکر مشکلات مادی نیست، اما مطمئن باشید که سوء تغذیه و فقدان مواد غذایی لازم و اساسی برای بدن هر انسانی بیشتر از هر چیزی متوجه برنامه‌های غذایی غلط و طرز مصرف نادرست خواهد بود.

ما عمدتا مواد غذایی را به صورت تازه مصرف نمی‌کنیم. حتی در بسیاری از موارد و به خاطر روشهای غلط موجود مواد اساسی موجود در آنها را از بین می‌بریم. پس باید با طرح یک برنامه غذایی مهم و اساسی با کمک والدین خود بر این مشکل مهم غلبه کنیم و همیشه و در همه حال به خاطر داشته باشیم که آینده موفق ما در گروی سلامت جسمانی و در نتیجه روانی ماست. مساله‌ای که بزرگان دینی ما توجهی اساسی به آن داشته‌اند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۳:۳۵
حمید

💥چرا مردم در قرعه کشی ها شرکت میکنند؟

مصطفی نصراصفهانی



همه ما دیده ایم که همواره بازار قرعه کشی های مختلف که در عمل فقط به نفع برگزار کننده قرعه کشی است داغ هست.

اما سوال اینجاست که مگر مردم حساب و کتاب نمیکنند؟!

پاسخ اینست که آری، حساب و کتاب میکنند، اما بسیاری افراد در یک دام شناختی گرفتار می شوند.
یکی از قسمتهای نظریه دورنمای انباشته(Augmented Prospect Theory) مربوط به "تابع وزن احتمالات" می باشد.
تابع وزن احتمالات میگوید که مردم احتمالات کوچک را با احتمالات متوسط تقریبا برابر در نظر میگیرند. مثلا در ذهن مردم احتمال یک میلیونیم در عمل با احتمال 5 درصد(یا حتی بیشتر) فرق چندانی نمیکند؛ گویی هر دو یکسان هستند.

💡از نظر منطقی ممکن است شرکت در آن قرعه کشی که احتمال برنده شدن در آن یک میلیونیم است عاقلانه نباشد ولی ذهن شما احتمال برنده شدن را 5 درصد در نظر میگیرد و شرکت در قرعه کشی را عاقلانه جلوه می دهد!

و به این طریق افراد مختلفی(از جمله برگزار کنندگان قرعه کشی ها)  از این سوگیری شناختی مردم سوء استفاده کرده و سودهای کلانی به جیب می زنند.


📚  داستان موفقیت کارآفرینان در ایستارتاپس      👇

🆔 @eastartups 🎯

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۰:۴۶
حمید

قانونى داریم که همیشه ثابت است:

"ما به محیطمان عادت میکنیم"
اگر با آدم‌های بدبخت نشست و برخاست کنید، کم کم به بدبختی عادت می‌کنید و فکر می‌کنید که این طبیعی است.

اگر با آدم‌های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می‌شوید و آن را طبیعی می‌دانید.

اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می‌شوید ولی در نهایت شما هم عادت می‌کنید به دیگران دروغ بگویید و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.

اگر با آدم‌های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می‌شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.

"تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می‌کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی‌شوی"

📚 راز شاد زیستن
👤 اندرو متیوس


Join → @Aparat_Tv 📺

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۷ ، ۱۸:۵۸
حمید

حسابداری ساختگی

مقدمه

رسوایی های مالی که اخیرا برای شرکت های سهامی بزرگ کشور ایالات متحده رخ داد ناشی از حسابداری ساختگی است. این رسوایی ها تاثیر بسیار ژرفی بر نهادهای مالی آن کشور و تبعا بر بازار های مالی سایر کشورهای صنعتی گذاشت.

هدف این کنفرانس اصطلاح جدید حسابداری ساختگی و بررسی عوامل و شیوه های ایجاد و روش های مبارزه با آن می باشد.در حسابداری ساختگی، گزارشگر بدون زیر پا گذاشتن اصول و موازین و استانداردهای حسابداری تنها با استفاده از نبود استانداردها، قوانین مالیاتی و مقررات مالی در زمینه ی انجام یک رویداد مالی اقدام به ارائه تصویر نادرست و دلخواه مدیران از شرکت می کند.

استاندارد های حسابداری به دلیل اعمال نفوذ گروه های ذی نفع از طریق لابی و سایر شیوه های پیشبرد مقاصد خود، هر چقدر هم به ظاهر محکم و اساسی تنظیم گردد باز هم جای مانور را باز میگذارد، به طوری که حسابداران می توانند ضمن رعایت صوری این گونه استاندارد ها و مقررات مالی، روح آنها را در عمل به کار نگیرند بنابراین همیشه تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری از استفاده کنندگان آن عقب تر می باشند(مک بارنت،۱۹۸۸)

با وجود شواهد زیادی که در مورد حسابداری ساختگی در شرکت های مختلف یافت می شود هنوز ادبیات این موضوع در زمینه ی شیوه ی انجام و فرآیند دور زدن اصول و موازین استانداردها و مقررات حسابداری، بدون آنکه چنین امری آشکار شود شکل نگرفته است.

 تعاریف ارائه شده برای حسابداری ساختگی :

۱) حسابداری ساختگی را می توان فرآیند تعدیل حساب های شرکت با فرض نبود استانداردهای خاص وبا هدف ارائه مطلوب وضعیت شرکت به سهامداران، سرمایه گذاران وسایر ذینفعان نامید(ماتوس و پرری ،۱۹۹۶)

۲) مایکل جیمسون به عنوان یک حسابدار معتقد است که:” فرآیند حسابداری از سروکار داشتن با مو ضوعات بسیاری از قبیل موضوعات قضاوتی و حل تضاد میان رویکردهای رقابتی برای ارائه قوانین وقایع و معاملات مالی و…… تشکیل شده است. این قابلیت انعطاف فرصت های زیادی را برای دست کاری، فریب و ارائه نادرست فرآهم می آورد.

این فعالیت ها توسط عناصر کم احتیاط تر حرفه حسابداری عملی شده که به عنوان حسابداری ساختگی شناخته می شوند.”

۳) تری اسمیت در مقام یک تحلیل گر مالی بیان می کند که:

ما احساس کردیم که خیلی از رشد سودهایی که در دهه ۱۹۸۰ به وقوع پیوسته بود نتایج تردستی حسابداری بودند تا اینکه از رشد واقعی اقتصادی حاصل شده باشند.به همین منظور شروع کردیم به بررسی تکنیک های عمده استفاده شده و برای این بررسی از شرکت هایی که از این تکنیک ها استفاده می کردند استفاده کردیم.”

۴) کمال ناصر به عنوان یک نظریه پرداز آکادمیک اعتقاد دارد که:

حسابداری ساختگی عبارت است از انتقال ارقام حسابداری از چیزی که آنه هستند به چیزی که مورد نظر است با استفاده از مزیت ضعف قوانین موجود یا نبود یک استاندارد خاص“.

در تعاریف فوق دو ویژگی مشترک و عمده قابل مشاهده است:

۱) نویسندگان فوق معتقدند که شیوع حسابداری ساختگی یک پدیده عادی است.

۲) حسابداری ساختگی یک عمل حیله گرانه و نا مطلوب می باشد. به طوری که «یان گریفیس» به عنوان یک روزنامه نگار تجاری معتقد است که این بزرگترین حیله از زمان حیله اسب تروی تا کنون است. یک حیله با طعم بسیار خوب.

«کمال ناصر» در تحقیقات خود به این نکته پی برد که سیستم حسابداری در کشور های آنگلو ساکسون با توجه به اینکه آزادی بیشتری در امر انتخاب در روش های حسابداری نسبت به مدل هماهنگ اروپا دارد یک محیط مناسب جهت انجام حسابداری ساختگی است.

مدل آنگلوساکسون و مدل قاره ای اروپا

اصولا در دنیا دو سیستم کلی حسابداری وجود دارد. یکی سیستمی که در کشورهای انگلیسی زبان مثل، آمریکا، کانادا، انگلستان، استرالیا و نیوزلند رایج است ودیگری سیستمی که در اغلب کشورهای پیشرفته اروپایی مانند ،فرانسه، آلمان، سوییس و …… وجود دارد.که اولی را مدل آنگلوساکسون و دومی را مدل هماهنگ یا قاره ای اروپا می نامند.

سیستم حسابداری آنگلوساکسون سیستمی است با محوریت اصول پذیرفته شده حسابداری که مطابق با آن حسابداران در چاچوب این اصول دارای آزادی عمل حسابداری هستند و متعاقب آن قابلیت مقایسه گزارش های مالی شرکت های مختلف پایین است.

سیستم قاره ای اروپا(به غیر انگلستان) به سیستم هماهنگ معروف است .در این سیستم آزادی عمل حسابداران محدو ولی قابلیت مقایسه گزارش های مالی شرکت های مختلف بالا می باشد. همچنین در این سیستم دولت ها بر نهادهای استاندارد گذار نظارت محسوس دارند.

آزادی عمل حسابداران در سیستم آنگلوساکسون، ضرورت تدوین مداوم استانداردهای حسابداری را برای به نظم درآوردن انعطاف حسابداران، ایجاب می کند.

منتقدین این سیستم ایرادهای بسیار جدی را بر این سیستم وارد کرده اند. آن ها بر این باورند که کارکردهای استانداردگذار تحت تاثیر لابی ها و سیاسی کاری های شرکت های بزرگ حسابرسی، تجاری وسایر گروه های ذینفع که دارای قدرت مالی نیز هستند. بنابراین این سیستم محیط مناسبی جهت رشد حسابداری ساختگی می باشد.

انواع روش های حسابداری ساختگی

حسابداری ساختگی معمولا به روشهای مختلفی (از قبیل تنظیم معاملات، استفاده زیاداز برآوردهای حسابداری و..) قابل اجرا میباشد.اما به طور کلی در دو طبقه قرار می گیرند:

۱) به شکل هموار سازی سود

۲) تامین مالی خارج از ترازنامه

هموار سازی سود

به طور کلی هموار سازی سود عبارت است از اعمال نظر مدیریت شرکت در تقدم وتاخر ثبت حسابداری هزینه ها و درآمدها ویا به حساب گرفتن هزینه ها وانتقال آنها به سالهای بعد به طوری که باعث شود شرکت در طول چند سال مالی متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار باشد.

مهمترین انگیزه هموارسازی سود این باور است که شرکت هایی که روند سود مناسبی دارند و سود آنها دچار تغییرات عمده نمی شود، نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند.هموارسازی سود باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت دربورس اوراق بهادار وجذب سرمایه گذاران بالقوه برای آن می شود.

سایر انگیزه هایی که باعث می شود مدیران در پی هموارسازی سود باشند عبارتند از (ابوالفضل نظری ،۱۳۸۲)

۱) دریافت پاداش های مدیریتی بیشتر به خاطر بالا بردن ارزش سهام:

وقتی سهام شرکت در بورس اوراق بهادار نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد، مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.

۲) پرداخت بهره کمتر در استقراض از موسسات اعتباری و بانک ها:

هموار سازی شرکت را در حال رشد نشان می دهد و این خود نمایانگر ریسک کمتر در مورد این شرکت است و به آن امکان می دهد با نرخ بهره پایین تری از موسسات اعتباری وبانک ها وام بگیرد و نقدینکی حاصل از بهره کمتر می تواند یکی از منابع مالی شرکت برای توسعه آن باشد.

۳) جذب سرمایه :

روند رشد شرکت در تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دندگان موثر است زیرا آنها معتقدند این شرکت ها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.

سود های هموار به دو صورت می باشند:

۱) سودهایی که به طور طبیعی هموار است:

این نوع از سودهای هموار به جریان سودی اطلاق می شود که از فرآیند های عملیاتی ذاتا هموار به دست می آید.

۲) سودهایی که به طور مصنوعی هموار شده اند:

این سودها در نتیجه اقدامات و تصمیم های مدیریت هموار شده اند و به دو صورت زیر می باشند:

۱-۲) هموار سازی واقعی:

این نوع از هموار سازی سود توسط میریت صورت می پذیرد.مدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل می کند و روی آن تاثیر می گذارد. حساب آرایی از جمله این نوع از هوارسازی سودمی باشد.

۲-۲) هموارسازی مصنوعی :

این نوع هموار سازی ناشی از رویدادهای اقتصادی نمی باشد. بلکه ناشی از اقداماتی است که اصطلاحا دستکاری های حسابداری نامیده می شود و تاثیری بر جریان های نقدی ندارد. به عبارت دیگر در این مدل فقط حساب های درآمد یا هزینه جابجا می شوند و تاثیری بر وجه نقد ندارد.

از عوامل موثر بر هموار سازی سود می توان ابهام در تعاریف عناصر حسابداری را نام برد به عنوان مثال اقلامی همچون مخارج انتقالی به دوره های آتی و درآمدهای انتقالی به دوره های آتی با تعاریف متداول داراییها و بدهیها مطابقت ندارند اما تنها به دلیل تعویقشناخت آنها در صورت سود یا زیان، در ترازنامه منظور می شوند لذا همین امر منجر به این امر می شود که مدیریت بعضی از عناصر را به دلخواه خود طبقه بندی نماید.

به عنوان مثال هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی دارایی را منبعی اقتصادی می داند که تحت کنترل یک شخصیت حسابداری و نتیجه معاملات و رویدادهای گذشته است.

«والتر شویتس» یکی از اعضای سابق این هیات معتقد است که این تعریف کلی و بسیار مهم است و خیلی از اقلام را می توان در آنگنجاند.

این تعریف باعث می شود که اصل تطابق برای تمایز بین دارایی و مخارج به طور کامل مورد استفاده قرار نگیرد(ابوالفضل نظری ،۱۳۸۲)

 تامین مالی خارج از ترازنامه:

تامین مالی خارج از ترازنامه عبارت است از تامین مالی یا تامین مالی مجدد عملیات واحد اقتصادی به روشی که در آن ممکن است تمام یا برخی از از تامین مالی انجام شده طبق محدوذدیت های حسابداری در ترازنامه شرکت نشان داده نشود(کمال ناصر،۱۹۹۳)

بنابراین، تامین مالی خارج از ترازنامه زمانی استفاده می شود که شرکت می خواهد ضمن تحصیل دارایی، شیوه تامین مالی را (که معمولا از طریق بدهی است ) در ترازنامه نشان ندهد(دستگیر ، سلیمانیان)

برای مثال در ذیل مواردی از تامین مالی های خارج از ترازنامه که در سال های ۹۰-۱۹۸۷ رخ داده است مختصرا بیان می گردد.

در سال های ۹۰-۱۹۸۰، اوراق قرضه قابل تبدیل توجه بسیاری از مهندسین مالی را به خود جلب کرد(شاه ، ۱۹۹۰). در ابتدا مقررات واستاندارد های خاص در زمینه ی نحوه ی انجام حسابداری اوراق قرضه قابل تبدیل وجود نداشت.

بنابراین، از ابتدا هیچگونه دستورالعملی در ارتباط با نشان دادن چنین اوراق بهاداری به عنوان بدهی یا حقوق صاحبان سهام وجود نداشت. نبود مقررات مالی و استانداردهای حسابداری ، موجب ایجاد فرصت های زیادی برای حسابداری ساختگی گردید(پوپ و پوکسدی، ۱۹۹۱)

انواعی از اوراق قرضه قابل تبدیل:

اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام عادی

اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام عادی، ترکیبی از اوراق قرضه و اختیار تبدیل این گونه اوراق به سهام عادی شرکت صادر کننده در یک تاریخ معین در آینده است.از نظر حسابداری، رویه معمول در کشور انگلستان و آمریکای شمالی، به حساب گرفتن اوراق قرضه به عنوان بدهی و کوپن آن به هزینه تا زمان تبدیل آن ها به سهام عادی است.

طی سال های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ در کشور انگلستان نوآوری هایی در صدور اوراق قرضه ی قابل تبدیل صورت گرفت (پوپ و پوکسدی،۱۹۹۱)

اولین نوع از چنین ابزار مالی، اوراق قرضه قابل تبدیل با صرف اختیار فروش بود که توسط گروه برتون” در سال ۱۹۸۷ صادر گردید. بهره ی آن در پنج سال نخست از تاریخ صدور کمتر از بهره ی کوپن اوراق قرضه قابل تبدیل سنتی بود. از این روف برای جبران بازده ی کمتر آن، به خریداران قول افزایش زیادی در قیمت سهام عادی داده شده بود. اگر چنین افزایشی صورت نگیرد، سرمایه گذاران در این قبیل اوراق بهادار اختیار تقاضای بازخرید و وصول کمبود بهره های پنج سال گذشته خود را خواهند داشت.

این قبیل بهره را بهره ی تکمیلی گویند نکته مهم در اینجا شیوه ی حسابداری هزینه بهره ی تکمیلی است. اینکه آیا باید این قبیل بهرهها در طول ۵ سال اول به عنوان هزینه انتقالی به دوره های آتی تلقی گردند؟

در سال ۱۹۸۸ نوع دیگری از اوراق بهادار قابل تبدیل ابداع گردید که آن را سهام ممتاز قابل تبدیل فلات قاره ای با صرف اختیار فروشنامیدند. برای اولین بار شرکت «یونایند بیسکیت» مبادرت به صدور آن کرد. تفاوت این نوع اوراق بهادار با نوع قبلی که توضیح داده شد، در استفاده از سهام ممتاز به جای اوراق قرضه است، که موجب گریز از نشان دادن بدهی در سال های اولیه ی صدور گردید. نیاوردن ابزار مالی به عنوان بدهی و نشان دادن آن در بخش حقوق صاحبان سهام موجب افزایش قابل ملاحظه ای در این بخش از ترازنامه می شود.

طبقه بندی فوق در هنگام جذب وادغام شرکت ها که حساب سر قفلی های کلان ایجاد می شود و باید آن را در بخش حقوق صاحبان سهام بست، مفید می باشد.

ماهیت فلات قاره ای بودن چنین اوراق بهاداری موجب می شود تا از پیش پرداخت مالیات، سود سهام ممتازی را که شرکت باید به پردازد برای سهام ممتاز منتشر شده خود ، کاهش دهد(هیوز و لوب باک،۱۹۸۹)

بنابراین اوراق بهادار یاد شده در بالا طوری طراحی شده اند که در نبود استانداردها یا برخی از قوانین مالیاتی، حداکثر استفاده را نصیب صادر کنندگان گردانند.

در سال ۱۹۸۸ اداره ی کل مالیات های انگلستان قرارداد مالیات مضاعفی را با هلند بست که به موجب آن شرکت های صادر کننده ی اوراق بهادار مبادرت به صدور آن ها از یکی از جزایر آزاد آن کشور می کردند. این کار موجب شد تا مزیت مالیاتی یاد شده در مورد قبلی از بین برود. چنین تغییری در قوانین مالیاتی باعث پیدایش نوع دیگری از اوراق بهادار قابل تبدیل با نام اوراق قرضه سرمایه ای گردید.این ابزار مالی به نحوی طراحی شده بود تا از مزیت مالیاتی وحسابداری سهام ممتاز قابل تبدیل فلات قاره ای استفاده شود.

این بار این اوراق از طریق شرکت فرعی ایجاد شده در جزیره انگلیسی «جرزی» صادر گردید.

رونق عمده انتشار اوراق بهادار یاد شده در کشور انگلستان بین سالهای ۱۹۸۷تا ۱۹۹۰ بوده است(شاه،۱۹۹۳). دلیل اصلی انتشارچنین اوراق بهاداری که نمونه ی آنها قبلا نبوده است انجام حسابداری ساختگی است. لازم به ذکر است هر که نوع جدیدی از اوراق بهادار انتشار می یافت نوع قبلی حذف می گردید. دلیل این امر این بود که شرکت ها اقدام به انتشار اوراقی می کردند که بیشترین منافع را برایشان داشته باشد.

طی سال های ۱۹۸۷تا ۱۹۹۰ در رابطه با شیوه ی حسابداری اوراق بهادار قابل تبدیل هیچگونه استانداردی در بریتانیا وجود نداشت. اینهمان خلاء در اصول و موازین حسابداری بود که منتشرکنندگان چنین اوراقی با استفاده از آن مبادرت به انجام حسابداری ساختگی می کردند(پوپ و پوکسدی، ۱۹۹۰)

نشان دادن این اوراق بهادار در بدهی هی شرکت موجب می شد نسبت اهرم مالی شرکت ها و متعاقب آن ریسک شرکت ها افزایش یابد. منتشر کنندگان اوراق بهادار مذکور تمایل داشتند که آنها را در طبقه حقوق صاحبان سهام گزارش کنند تا هم موجب افزایش نسبت های اهرمی نگردد و هم مزایای قابل توجه از بستن حساب سرقفلی خریداری شده به حقوق صاحبان سهام ایجاد شود(شاه، ۱۹۹۳)

 نتیجه گیری:

با توجه به مواردی که گفته شد این چنین به نظر می رسد که بحران مالی که در سال ۲۰۰۲ گریبان گیر اقتصاد آزاد غرب شد و منجر به سقوط سهام شرکت های بزرگی همچون شرکت نفتی انرون، ورلدکام، زیراکس و…… شد همگی ناشی از بکارگیری حسابداری ساختگی بوده است.

به عنوان مثال شرکت نفتی انرون که بزرگترین شرکت فعال در بخش انرژی در جهان بود و در مابین سال های ۱۹۹۹تا ۲۰۰۰ در میان بهترین شرکت های آمریکایی قرار داشت و انتخاب اول هر سرمایه گذار بالقوه ای در کمتر از مدت ۳ سال به نابودی کشیده شد یا شرکت ورلدکام که به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های مخابراتی جهان شناخته شده بود در مدت کوتاهی شاهد سقوط سنگین سهام خود از صد دلار به زیر ده سنت بود.

این قبیل مسائل به طور کلی نشات گرفته از حسابداری ساختگی بوده واعداد ارقامی ساختگی که مدیران شرکت ها در نبود استانداردهای حسابداری با قوانین مالیاتی و ضعف استانداردها وقوانین موجود، بوجود آورده و خود را در میان آنها غوطه ور ساخته ولی در بلند مدت گریبان گیر آنها شده و آنها را به نابودی کشاند.

بسیاری از کارشناسان مالی در زمان وقوع بحران مالی سال ۲۰۰۲بر این باور بوده اند که سقوط شدید و ورشکستگی برخی از شرکت های بزرگ تنها بخش کوچکی از یک فاجعه مالی بسیار بزرگتر می باشد که بر اثر حسابداری ساختگی،

بعد ها بوجود خواهد آمد و امروزه جهان شاهد بحرانی بسیار عظیم تر از بحران مالی قبل است که شاید ادامه همان بحران قبلی و از حسابداری ساختگی نشات گرفته باشد که شرکت های بزرگیهمچون «بانک برادران لمن» را با سابقه فعالیتی در حدود ۱۵۰ سال به عرصه نیستی کشاند.

در بحران اخیر باز قصه تکراری ابزار های مالی جدید و پیچیده به گوش می رسد که مدیران شرکت ها جهت رسیدن به مبالغ سود بالا و نبود استانداردهای حسابداری و ضعف استانداردهای موجود، از آنها استفاده نموده و متعاقب آن شروع به پرداخت وام های ساب پرایم نموده. این مدیران در کوتاه مدت شاهد افزایش حبابی قیمت سهام و مبالغ هنگفت سود بودند اما در بلند مدت این حباب هاترکیده و شرکت ها را در مرز نابودی قرار می دهند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۷ ، ۱۷:۵۴
حمید



❇️ مبلغی که بابت خرید کتاب می پردازید به مراتب کمتر از هزینه هایی ست که در آینده برای نخواندن آن پرداخت خواهید کرد ...!

📕 کانال مطالعه برتر
🌹🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAEF1bI2YweJWyCn96Q

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۷ ، ۲۰:۳۶
حمید


جعل دامنه شاپرک با تغییر در حرف r !

با ورود اطلاعات کارت در این نوع وب سایت های جعلی، هکر اقدام به سرقت مبالغ موجود در کارت خواهد نمود

به دوستانتان هم اطلاع دهید 👌🏼

@Dansstaniha | دانستنی ها

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۱۰:۱۸
حمید

بطری نوشابه یا پوست پفک و چیپسی که ما با بی تفاوتی در طبیعت رها می کنیم فقط محیط زیست را آلوده نمی کنند. این زباله ها حیات هزاران گونه جانوری موجود بر روی کره زمین را تهدید یا دستخوش تغییر می کنند.

این یک آموزه اخلاقی یا هشدار صرف نیست. سالانه میلیونها تن زباله تجزیه ناپذیر توسط افراد زیادی در گوشه و کنار کره زمین و همچنین کشور ایران در جنگل ها، کوهستان ها، دشت ها ، رودخانه ها و دریاها رها می شود. اگر چه ما این زباله ها را به اصطلاح دور می اندازیم و از جلوی چشم خود پنهان می کنیم اما در عمق طبیعت این تازه شروع یک داستان مخرب و کشنده برای گونه های مختلف جانوری است.

به عنوان مثال انباشت زباله های پلاستیکی در سواحل و آب های ساحلی حیات انواع مختلف آبزیانی را که از مواد غذایی همراه این زباله ها تغذیه می کنند،به خطرانداخته است. پیش از این اعلام شده بود زباله های از جنس مواد پلاستیکی و مشابه آن در بهترین حالت بیشتر از 500 سال طول خواهد کشید تا تجزیه شوند. البته برخی بررسی های جدیدتر انجام شده از سوی محققان حوزه محیط زیست ثابت کرده است حتی پس از 500 سال این مواد تجزیه نمی شوند و تنها به تکه های ریز و مولکولی بدل می شوند و در چنین حالتی حتی برای طبیعت و انواع گیاهان و جانوران خطرناک تر نیز هستند. به همین دلیل نیز جریان های دریایی سالانه حجم بسیار عظیمی از زباله های پلاستیکی را از این سو و آن سوی کره زمین گرد آوری کرده و در جاهایی دیگر از سواحل آب های آزاد انبار می کنند.

همچنین برخی گونه های آبزی نیز این زباله های پلاستیک را با طعمه اشتباه می گیرند و ازآنها تغذیه می کنندکه این امر می تواند بیش از گذشته به آبزیان آسیب برساند. علاوه بر این برخی از مرغ های در یایی بزرگ از زباله های پلاستیکی تغذیه می کنند و با وجود آنکه معده آنها پر می شود اما باز به علت نرسیدن مواد غذایی به بدنشان از گرسنگی می میرند.

اخیراً یک مستند ساز علاقمند به حوزه محیط زیست به نام "کریس جردن" فیلم مستندی از یک جزیره دوره افتاده در میان آب های اقیانوس آرام به نام جزیره "میدوی" تهیه کرده است که تصاویر آن به راستی درد آور و ناراحت کننده است.

به گفته این کارگردان جزیره میدوی پیش از این یکی از مهمترین و بهترین زیستگاه تعداد بی شماری پرنده از گونه های مختلف بود که برای تخم گذاری زادآوری و زندگی در آن سکونت داشتند. با این حال به دلیل آنکه سالانه هزاران تن زباله پلاستیکی توسط آب های اقیانوس به سواحل آن رسید حالا به یک زباله دان بزرگ در اقیانوس آرام و یک قبرستان پرندگان بدل شده است.

مستند تهیه شده توسط کریس جردن چندی پیش در جشنواره فیلم تورنتوی کانادا پخش شد. این فیلم شرح دقیق و مستندی است از کشتار جمعی بزرگی و ضربه هولناکی به طبیعت است که همه انسان ها به دلیل تولید زباله در آن به یک اندازه سهم دارند. در بخشی از این فیلم تصاویری از زباله های پلاستیکی شناور بر سطح آب های آزاد مانند اقیانوس ها نشان می دهد که سطح آن گاه به چندین هکتار می رسد. این زباله ها توسط آب دریاها آنقدر جا به جا می شود تا در نهایت در سواحلی مانند جزیره میدوی به ساحل برسد و حیات زیستمندان آنجا را از بین ببرد.

زباله های تولید شده توسط انسان ها تنها موجب مرگ پرندگان نمی شود. تا کنون عکسهای بسیاری از جانوران مختلف منتشر شده است که به دلیل گرفتار شدن در انواع زباله ها یا خوردن آنها دچار تغییر شکل فیزیکی و ایراد در ساختار فیزیولوژیک بدنشان شده است.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۷ ، ۱۳:۲۳
حمید

خطر وقوع تصادف در هنگام کار کردن با تلفن همراه در حال رانندگی، 6 برابر بیشتر از احتمال تصادف در هنگام رانندگی در حال مستی می باشد.

 @Dansstaniha | دانستنی ها

شماره خبر: 1389874337747507928

به گفته جانشین رئیس پلیس راهور تهران، طی 11 ماه امسال در پایتخت، 770 هزار راننده به دلیل مکالمه با تلفن همراه هنگام رانندگی جریمه شده‌اند

تلفن همراه علت اصلی تصادفات

جانم را بگیر، اما تلفن همراهم را نه! این زبان حال رانندگانی است که حاضرند مشقت‌های چرخاندن فرمان و عوض کردن دنده با یک دست، صدای بوق اعتراض‌آمیز رانندگان دیگر و حتی قبض جریمه را به جان بخرند، اما به هر قیمتی شده هنگام رانندگی کردن هم دست از صحبت با تلفن همراهشان برندارند.

بررسی‌های کارشناسان پلیس از صحنه تصادفات رانندگی نشان می‌دهد در آن دسته از حوادث رانندگی که بی‌توجهی به جلو عامل وقوع آن بوده، پای تلفن همراه به عنوان یکی از دلایل اصلی حواس‌پرتی رانندگان و عدم تمرکز آنها برای عکس‌العمل بموقع در میان بوده است.

موضوعی که معاون آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران نیز با اذعان به آن می‌گوید استفاده از تلفن همراه هنگام رانندگی آن‌قدر خطرناک است که احتمال خطر وقوع تصادفات را تا چهار برابر افزایش می‌دهد که البته این خطر در بزرگراه‌ها و جاده‌ها جدی‌تر است.

سرهنگ حسن عابدی، جانشین رئیس پلیس راهور تهران نیز در گفت‌وگو با جام‌جم با اشاره به وقوع تصادفاتی که بی‌توجهی رانندگان به جلو مهم‌ترین دلیل آن بوده است، تاکید می‌کند: استفاده از تلفن همراه مهم‌ترین عاملی است که موجب حواس‌پرتی رانندگان می‌شود. این موضوع بویژه در تصادفات جلو به عقب کاملا مشهود است.

لازم نیست راه دوری برویم، خبر حادثه تلخ سقوط اتوبوس مسافربری به ته دره‌ای در جاده‌هراز که صبح روز سه‌شنبه اتفاق افتاده و در جریان آن 18 نفر از مسافران آن کشته و بقیه سرنشینان بشدت مجروح شدند، هنوز داغ است.

بررسی‌های کارشناسی پلیس از صحنه تصادف خواب‌آلودگی و بی‌توجهی راننده به جلو را عامل وقوع تصادف اعلام کرده است که مسافران بازمانده از این حادثه می‌گویند چند لحظه قبل از این تصادف مرگبار، راننده با تلفن همراه خود مشغول صحبت بوده است. شهرام جباری‌زادگان، معاون آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، با اشاره به حادثه اخیر تصادف اتوبوس مسافربری در جاده هراز با بیان این که متاسفانه موبایل به یکی از دلایل اصلی حوادث ترافیکی در کشورمان تبدیل شده است، می‌گوید: شماره‌گیری، پاسخگویی و در کل مکالمه با تلفن همراه در حین رانندگی حواس راننده را پرت کرده و خطر تصادف را به میزان فراوانی افزایش می‌دهد، به طوری که حتی ارسال و دریافت پیامک و خواندن آن نیز اثر بسیار مخرب‌تری در بر هم زدن تمرکز راننده هنگام رانندگی برجای می‌گذارد. وی معتقد است حتی افراد پیاده‌ای که از موبایل استفاده می‌کنند نیز توانایی راه رفتن در امتداد یک خط مستقیم را ندارند و این موضوع در افراد هنگام رانندگی، به مراتب بیشتر می‌شود.

این مقام مسئول در سازمان ترافیک با اشاره به جایگاه پنجم کشورمان در آمارهای مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی دنیا می‌گوید: این پنج کشور شامل ونزوئلا، دومینیکن و پرو در آمریکا و تایلند و ایران در آسیا هستند.

به گفته جباری‌زادگان در تصادفات کشورمان به طور متوسط روزانه 52 نفر کشته و 919 نفر دیگر نیز مجروح می‌شوند. این در حالی است که در 9 ماهه امسال به طور متوسط هر 27 دقیقه و 39 ثانیه یک نفر در حوادث ترافیکی کشته و هر یک دقیقه و 34 ثانیه نیز یک نفر مجروح شده‌اند.

بی‌توجهی به جلو، عامل 30 درصد تصادفات

آمارهای پلیس می‌گوید: 30 درصد تصادفات رانندگی که در 11 ماه امسال در سطح پایتخت به وقوع پیوسته به دلیل بی‌توجهی راننده به جلو بوده است. به گفته سرهنگ عابدی، هرچند خوردن و آشامیدن، سیگار کشیدن و هر چیزی که باعث بی‌توجهی به جلو می‌شود در وقوع این تصادفات بی‌تاثیر نبوده است، اما متاسفانه صحبت کردن با تلفن همراه در این میان سهم بیشتری داشته است.این موضوع مصداق انکارناپذیری بر این واقعیت است که سهم استفاده از تلفن همراه در تصادفات رانندگی تا چه اندازه چشمگیر است و رانندگان چگونه جان خود و دیگر سرنشینان خودروها را با مکالمه یا پیامک زدن هنگام رانندگی به بازی می‌گیرند.

جریمه 770 هزار راننده متخلف

تحقیقات نشان داده است در زمان مکالمه با تلفن همراه به لحاظ این‌که افراد به طور طبیعی قادر به انجام چند کار در آن واحد نیستند و تمرکز و توجه شخص به انجام چند عمل تقسیم و معطوف می‌شود، این وضع خودبه‌خود میزان دقت در انجام صحیح کارها را به حداقل رسانده و به این ترتیب صحبت با تلفن همراه احتمال تصادف را تا سه برابر افزایش می‌دهد و دریافت و ارسال پیامک این میزان را تا پنج برابر افزایش می‌دهد. به دلیل همین خطرات است که مکالمه با تلفن همراه هنگام رانندگی تخلف محسوب شده و پلیس با متخلفان بشدت برخورد می‌کند.

با این حال آمارهای پلیس از اعمال قانون رانندگان متخلف از یک‌سو و وقوع حوادث رانندگی که به خسارت سنگین یا حتی جرح یا فوت منجر شده از سوی دیگر، گویای این واقعیت است که انگار حتی تعیین این جریمه نسبتا سنگین و نمره منفی هم نتوانسته برخی رانندگان متخلف را وادار کند که از مکالمه با تلفن همراهشان هنگام رانندگی دست بردارند. به گفته جانشین رئیس پلیس راهور تهران، طی 11 ماه امسال در پایتخت 770 هزار راننده به دلیل مکالمه با تلفن همراه هنگام رانندگی جریمه شده‌اند.

جریمه و نمره منفی در انتظار متخلفان

مکالمه با تلفن همراه هنگام رانندگی تخلفی است که پلیس به این سادگی‌ها از آن چشم‌پوشی نمی‌کند، تا جایی که به گفته جانشین رئیس پلیس راهور تهران، پلیس سال آینده نیز موضوع فرهنگ‌سازی در ممنوعیت استفاده از تلفن همراه هنگام رانندگی را با جدیت ادامه خواهد داد و تلاش می‌کند با ارتقای فرهنگ رانندگی، میزان تخلفات و تصادفات را هرچه بیشتر کاهش دهد.

بر این اساس، به ماموران راهنمایی و رانندگی تاکید شده است با رانندگان متخلفی که هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت یا پیامک ارسال کنند، طبق قانون با جدیت و بدون اغماض برخورد کنند.به گفته سرهنگ عابدی، مکالمه با تلفن همراه هنگام رانندگی در سرعت بالای 60 کیلومتر 50 هزار تومان جریمه به همراه پنج نمره منفی برای وسایل نقلیه عمومی و سه نمره منفی برای خودروهای شخصی دارد، اما اگر رانندگان در سرعت زیر 60 کیلومتر با تلفن همراه صحبت کنند، 30 هزار تومان جریمه خواهند شد.

این مقام مسئول در پلیس در حالی که درباره به هم خوردن تمرکز افرادی که هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت می‌کنند هشدار می‌دهد، باز هم از شهروندان می‌خواهد خطرساز بودن استفاده از تلفن همراه هنگام رانندگی را جدی بگیرند و با بی‌توجهی به این موضوع، جان خود و دیگر رانندگان را به بازی نگیرند.

پوران محمدی / گروه جامعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۷ ، ۲۱:۰۲
حمید

ستارخان

ستارخان (۲۸ مهر ۱۲۴۵ بیشک ورزقان - ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) با نام اصلی ستارخان قراچه‌داغی از سرداران ترک‌زبان ایرانی[۱][۲] جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملی است. وی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز ایستاد.

زندگی‌نامه

ستار خان سومین پسر حاج حسن قره‌داغی در ۲۸ مهر ۱۲۴۵ خورشیدی (۲۰ اکتبر ۱۸۶۶ میلادی) در روستای بیشک ورزقان در آذربایجان به دنیا آمد. وی در مقابل قشون عظیم محمدعلی‌شاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطه‌خواهان تبریز به آذربایجان گسیل شده بود، ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد. ستارخان مردم را بر ضد اردوی دولتی فراخواند و خود رهبری آن را بر عهده گرفت و به همراه سایر مجاهدان و باقرخان -سالار ملی- مدت یک سال در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت تبریز به دست طرفداران محمدعلی‌شاه بیفتد.[۳] اختلاف او با شاهان قاجار و اعتراض به ظلم و ستم آنان، به زمان کودکی‌اش برمی‌گشت.[۴]

جوانی

ستارخان سردار ملی (۱۲۸۴–۱۳۳۲ق) فرزند حاج حسن قراجه داغی در منطقه ارسباران به دنیا آمد. او سومین پسر حاج حسن بزّاز بود که به شغل پارچه‌فروشی اشتغال داشت. سوابق زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیریهای جنبش مشروطه چندان معلوم نیست. از اطلاعات جسته و گریخته‌ای که از وی به دست آمده، درمی‌یابیم که او با پدر خود در روستاهای اطراف ارسباران به بزازی مشغول بود.

او و دو برادر بزرگترش اسماعیل و غفار از کودکی علاقه وافری به تیراندازی و اسب‌سواری داشتند و در این میان اسماعیل فرزند ارشد خانواده شب و روزش به اسب‌تازی، تیراندازی و نشست و برخاست با خوانین و بزرگان سپری می‌شد. همین سرکشی‌ها سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود. گفته شد اسماعیل به ارتباط و پناه دادن به فردی به نام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم است و به همین جرم کشته شد. این امر کینه‌ای در دل ستارخان ایجاد کرد که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. وقتی اسماعیل به دست نیروهای دولتی کشته شد، ستارخان به همراه خانواده خود به تبریز مهاجرت کرد. او در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمره لوطیان تبریز قرار گرفت. البته لوطیان تبریز دو مذهب مرام داشتند که شیخیه و شرعیه بودند و ستار در زمره لوطی‌های شیخیه بود.

وی مدتی جزء تفنگچیان سواران حاکم خراسان بود، از آنجا به عتبات عالیات عراق سفر کرد، پس از چندی به تبریز بازگشت و به مباشری املاک محمدتقی صراف مشغول شد.

سپس به توصیه رضاقلی خان سرتیپ وارد خدمت ژاندارمری شد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول گردید. چندی بعد مورد توجه مظفرالدین میرزا (ولیعهد) قرار گرفت، ضمن دریافت لقب خان، از تفنگداران ولیعهد در تبریز محسوب گردید.

ستارخان بنابر عادت لوطی‌گری در دفاع از مظلومان در برابر حکومت پس در یکی از درگیریهای خود با مأمورین محمدعلی میرزا (ولیعهد) در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت، از شهر گریخت و مدتی به راهزنی عیاری مشغول شد، اما از ثروتمندان می‌گرفت و به فقرا می‌داد. سپس با وساطت بزرگان و معتمدین محل به شهر بازگشت و دلالی اسب را پیشه خود کرد.

او به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل مالکان، حفاظت از اموال خود را به او می‌سپردند. او هیچ‌گاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستی‌اش، او را «یگانه قهرمان آزادی ایران» نمود.[۵]

مقاومت در دوره استبداد صغیر

با شروع انقلاب مشروطه علیه محمدعلی شاه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، شاه قاجار به مبارزه و سرکوب مشروطه‌خواهان پرداخت. مجاهدین و آزادی‌خواهان آذربایجانی و قفقازی، به فرماندهی ستارخان و باقرخان به حمایت از مشروطیت تهران قیام نمودند و در مقابل قوای ۳۵ تا ۴۰ هزار نفری اعزامی محمدعلی شاه و خوانین محلی به فرماندهی عین‌الدوله که برای سرکوبی قیام تبریز اعزام شده بودند به شدت مقاومت کردند و از تسلط آن‌ها به شهر ممانعت نمودند.

تبریز به مدت ۱۱ ماه توسط سپاه دولتی محمدعلی شاه قاجار محاصره شد و از ورود آذوقه به شهر جلوگیری به عمل آمد. زندگی بر مردم بسیار سخت و طاقت فرسا گردید حتی مردم ناچار به خوردن یونجه و علف شدند.

او در مدت یازده ماه استبداد صغیر یعنی از ۲۰ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا هشتم ربیع‌الثانی ۱۳۲۷ ق/ ۳۱ خرداد ۱۲۸۷ش/ ۲۰ ژوئن ۱۹۰۸ با همراهی باقرخان رهبریِ مجاهدین تبریز و ارامنه و قفقازی‌ها را بر عهده داشت و مقاومت شدید و طاقت فرسای اهالی تبریز در مقابل سی و پنج الی چهل هزار نفر سپاه دولتی، با راهنمایی و رهبری او انجام گرفت، به‌طوری‌که شهرت او به خارج از مرزهای کشور رسید و در غالب جراید اروپایی و آمریکایی هر روز نام او با خط درشت ذکر می‌شد و درباره‌ی مقاومت‌های سرسختانه وی مطالبی انتشار می‌یافت.[۶]

ستارخان که مرام شیخیه داشت، طرفداری تعدادی از مراجع تقلید شیعه طرفدار مشروطه را پشت سر خود می‌دید از جمله ثقةالاسلام و به ویژه حمایت‌های آیات ثلاث را مشاهده می‌کرد از حیث مبارزه تقویت روحی می‌شد و همواره می‌گفت من در پی اجرای احکام حجج و علمای نجف بخصوص آخوند خراسانی هستم. علمای مشروطه خواه نجف نیز در عصر استبداد صغیر تعدادی از علما و طلاب را برای تقویت جبهه تبریز به این ناحیه گسیل داشتند که مشهورترین آن‌ها آیت‌الله سید علی تبریزی مشهور به سید علی داماد بود که به همراه خود میرزا احمدخان عمارلویی و تعدادی دیگر را به همراه داشت.[نیازمند منبع]

پس از ماه‌ها محاصره تبریز قوای روسیه با موافقت دولت انگلستان و محمدعلی شاه قاجار، از مرز گذشتند به سوی تبریز حرکت کردند و راه جلفا را باز کرد. در نتیجه محاصره شهر به پایان رسید و سربازان دولتی شاه و خوانین محلی مخالف مشروطیت از اطراف تبریز دور شدند. بدین ترتیب نقشی که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه در تبریز داشتند به پایان رسید.

ستارخان و دیگران مجاهدین تبریز که به شدت از تجاوز بیگانگان روس متنفر بودند، برای رفع بهانه‌ی تجاوز روس‌ها تلگرافی به این مضمون به محمدعلی‌شاه فرستادند:

شاه به جای پدر و توده به جای فرزندان است. اگر رنجشی میان پدر و فرزندان رخ دهد نباید همسایگان پا به میان گزارند. ما هرچه می‌خواستیم از آن درمی‌گذریم و شهر را به اعلی‌حضرت می‌سپاریم. هر رفتاری که با ما می‌خواهند بکنند و اعلیحضرت بیدرنگ دستور دهند که راه خواربار باز شود و جایی برای گذشتن سپاهیان روس به ایران بازنماند.

. محمدعلی شاه پس از دریافت این تلگراف به نیروهای دولتی دستور ترک محاصره داد اما روس‌ها به پیشروی ادامه دادند و وارد تبریز شدند،[۷] ستارخان حاضر به اطاعت از دولت روس نشد و در اواخر جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ق (اواخر ماه مه ۱۹۰۹م) به ناچار با همراهانش به کنسولگری عثمانی در تبریز پناهنده شد. در منابع ذکر شده‌است که ستارخان به کنسول روس (پاختیانوف) که می‌خواست پرچم روس را خود به سر در خانه ستارخان زند و او را در حمایت دولت روس قرار دهد گفت: «جناب کنسول! من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد!»[۸] امیرخیزی درکتاب خود جواب ستارخان را چنین آورده‌است: «جناب کنسول! من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق امیرالمؤمنین باشد شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد!»[۹]

مسافرت به تهران

پس از پیروزی انقلابیون مشروطه گیلان شمال و بختیاری اصفهان در فتح تهران در اواخر تیر ۱۲۸۸ (۱۹۰۹) و خلع شاه قاجار؛ اما روسیه تزاری مناطق شمال غربی ایران را در اشغال خود داشت و طبق توافق پنهانی با انگلیس در تقسیم ایران هنوز در آذربایجان اردبیل و تبریز حضور داشت. بواسطه ظلم و دسیسه‌های دولت روس و بنابر دعوت آیت‌الله محمدکاظم خراسانی، ستارخان تصمیم به حرکت به تهران می‌نماید. روز شنبه ۷ ربیع‌الاول سال ۱۳۲۸ق در شب عید نوروز ۱۲۸۹، جمعیت زیادی از مردم و رجال شهر از جمله یپرم‌خان ارمنی برای وداع با ستارخان و باقرخان جمع شدند و آنان درمیان هلهله‌ی جمعیت از منزل خود بیرون آمدند و به سوی تهران حرکت کردند. در بین راه نیز در شهرهای میانه، زنجان، قزوین و کرج استقبال باشکوهی از این دو مجاهد آزادی‌خواه ضد استبداد، به عمل آمد و هنگام ورود به تهران نیمی از شهر برای استقبال شتافتند و در طول مسیر چادرهای پذیرایی آراسته با انواع تزیینات، و طاق نصرت‌های زیبا و قالی‌های گران‌قیمت و چلچراغ‌های رنگارنگ گستردند. در سرتاسر خیابان‌های ورودی شهر، تابلوهای زنده باد ستارخان و زنده باد باقرخان مشاهده می‌شد. تهران آن روز سرتاسر جشن و سرور بود. ستارخان پس از صرف ناهار مفصلی که در چادر آذربایجانی‌های مقیم تهران تدارک دیده شده بود به سوی محلی که برای اقامتش در منزل صاحب اختیار (محلی در خیابان سعدی کنونی) در نظر گرفته بودند رهسپار شد. «ازمیدان توپخانه و خیابان لاله‌زار، تا باغشاه تمام پشت بام‌ها و خیابان‌ها و دکان‌ها، زن و مرد ایستاده بودند».[۱۰] سرداران مدت یک ماه مهمان دولت بودند، اما به دلیل وجود سربازان و کمی جا دولت، محل باغ اتابک (محل فعلی سفارت روسیه) را به اسکان ستارخان و یارانش و محل عشرت آباد را به باقرخان و یارانش اختصاص داد. پس از چند روزی که نیروهای هر دو طرف در محل‌های تعیین شده اسکان یافتند مجلس طرحی را تصویب نمود که به موجب آن تمامی مجاهدین و مبارزین غیرنظامی از جمله افراد ستارخان و خود او می‌بایست سلاح‌های خود را تحویل دهند. این تصمیم به دلیل بروز حوادث ناگوار و ترور سید عبدالله بهبهانی و میرزاعلی محمدخان تربیت از سران مشروطه گرفته شده بود. اما یاران ستارخان از پذیرفتن این امر خودداری کردند. به تدریج مجاهدین دیگری که با این طرح مخالف بودند به ستارخان و یارانش پیوستند و این امر موجب هراس دولت مروزی انقلاب مشروطه شد. سردار اسعد بختیاری به ستارخان پیغام داد که «به سوگندی که در مجلس خوردید وفادار باشید و از عواقب وخیم عدم خلع سلاح عمومی بپرهیزید.».

گفته می‌شود دعوت ستارخان و مجاهدان تبریز به تهران، با نیت خلع سلاح و کنترل آن‌ها توسط دولت مشروطه بوده‌است.

درگذشت

بعدازظهر اول شعبان ۱۳۲۸ق قوای دولت مشروطه، که جمعاً سه هزار نفر می‌شدند به فرماندهی یپرم‌خان، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیهٔ وقت، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده توپ و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصلهٔ ۴ ساعت ۳۰۰ نفر از افراد حاضر در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پله‌ها در یکی از راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصام السلطنه بردند و خود و اتباعش ناچار به خلع سلاح شدند.[۱۱]

بعد از این وقایع، ستارخان خانه نشین تهران شد؛ پزشکان حاذق برای مداوای پای او تمام تلاش خود را کردند، بر اثر اصابت گلوله هر دو استخوان ساق پا شکسته بود و زخم دچار عفونت بود، دوبار پزشکان معالج (لقمان الدوله، حسین خان نظام الحکما، و دو پزشک خارجی) اقدام به عمل جراحی و تمیز کردن زخم نمودند و پس از مدتی شکستگی و زخم بهبودی نسبی پیدا کرد و با وجود کوتاهی پا می‌توانست با عصا راه برود. ستارخان که از دولت مشروطه کنار گذاشته مطرود و منزوی بود، پس از این واقعه نزدیک به چهار سال زندگی کرد؛ حتی مکاتباتی برای دفع اجنبی و اعلام آمادگی برای رفع اشغال و فجایع روس‌ها در آذربایجان، با دولت مرکز حتی عین الدوله (محاصره‌کننده تبریز) داشت که وقعی گذارده نشد. عاقبت ستارخان در تاریخ ۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲هـ. ق (۲۵ آبان ۱۲۹۳ش/ ۱۶ نوامبر ۱۹۱۴م) در تهران درگذشت.[۱۲][۱۳]

آرامگاه ستارخان در باغ طوطی در کنار حرم شاه عبدالعظیم شهر ری واقع است.[۱۴]

نوادگان وی چندین مرتبه سعی نمودند با کسب مجوزهای شرعی، پیکر وی را به تبریز منتقل کنند که موفق به این کار نشدند.[۱۵]

خانه وی همینک به عنوان موزه در محله‌ی امیرخیز خیابان شمس تبریزی نرسیده به میدان پنجم مرداد (منجم) کوچه‌ی ستارخان می‌باشد که بازدید برای عموم آزاد است.

یادبود

فیلم سینمایی ستارخان دربارهٔ جنبش مشروطه و به کارگردانی علی حاتمی و نقش آفرینی علی نصیریان در نقش ستارخان در سال ۱۳۵۱ ساخته شد.[۱۶]

به پاس کوشش‌های ستارخان در جنبش مشروطه، پس از انقلاب ۱۳۵۷ خیابانی در غرب تهران به نام او نامگذاری شد.[۱۷] همچنین تندیس‌ها و بناهای یادبود دیگری نیز در تهران و دیگر شهرهای ایران به یاد او برپا شده‌است.

در سال ۱۳۹۱ نیز یک فیلم مستند با نام عیار مشروطه که یک واگویی از زایش تا درگذشت ستارخان است از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شد.[۱۸]

مجموعه تلویزیونی ایران‌دخت

در سال ۱۳۹۷ سریالی به نام ایران‌دخت به کارگردانى محمدرضا وزری در ٣٠ قسمت تولید شد و در بهمن ۱۳۹۶ ١٠ قسمت آن از شبکه‌ی یک سیما پخش شد. در این سریال سعید نیکپور در نقش ستارخان، نقش آفرینی کرده‌است و شکر خدا گودزی در نقش باقر خان ایفای نقش کرده‌است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۷ ، ۱۳:۳۸
حمید

تحقیقات نشان داده است که خنده کمبود خواب را جبران می‌کند.

با خنده کمبود خواب را جبران کنیدبه گزارش خبرنگار باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان، هر روز مطالعات زیادی روی مغز انسان‌ها انجام می شود و نهایتا منجر نتیجه‌های جالبی می‌شوند که یکی از آن‌ها جبران کمبود خواب با خنده بوده است. تحقیقات نشان داده است که 15 دقیقه خنده، 2 ساعت کمبود خواب را جبران می‌کند بنابراین صاحبان برخی از شرکت‌ها برای کارمندانی که شب گذشته شیفت بوده‌اند، فیلم کمدی پخش می‌کنند تا با خنده کارمندان کمبود شب گذشته آن‌ها جبران شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۷ ، ۱۶:۴۸
حمید