کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

از لحظات لذت ببریم. لحظه لحظه ها، دقایق و ساعت زندگی مان را می سازند
زندگی را زیبا نقاشی کنیم
راه های ارتباطی با ما
Telegram: @CnHamid
Instagram: mddrngiprnd
Www.CnHamid.ir

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

در فقه اسلامی محارم به دو دسته نسبی و سببی تقسیم می شوند.

محارم نسبی همان اقوام و خویشان نزدیک هستند که به انسان محرم اند مانند عمه، عمو، خاله، دایی و ... .

محرمیت سببی نیز یا از طریق ازدواج حاصل می شود و یا از راه شیر خوردن.

محارم سببی مرد

با ازدواج مادرزن و مادربزرگ زن و مادر پدرزن و مادر مادرزن بر مرد محرم می شوند حتی اگر زناشویی صورت نگیرد. بنابراین با خواندن صیغه عقد ازدواج، این دسته از زنان بر مرد محرم می شوند. حضرت امام خمینی(ره) در رساله عملیه مسئله ۲۳۹۲ در این باره می نویسند: «اگر کسی زنی را برای خود عقد نماید، اگر چه با او نزدیکی نکند، مادر و مادر مادرآن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند، به آن مرد محرم می شوند.» افراد دیگری که با ازدواج بر مرد محرم می شوند، عبارت اند از: دختر زن، نوه دختری و پسری زن، البته در صورتی که مرد با همسر خود آمیزش کرده باشد.

حضرت امام(ره) در مسئله ۲۳۹۳ چنین فتوا می دهند: «اگر زنی را عقد کند و با او نزدیکی نماید، دختر و نوه دختری و پسری آن زن هر چه پایین روند، چه در وقت عقد باشند یا بعدا به دنیا بیایند، به آن مرد محرم می شوند.» البته حضرت امام(ره) در مسئله بعد یادآور شده اند که: اگر با زنی که برای خود عقد کرده نزدیکی هم نکرده باشد، تا زمانی که آن زن در عقد اوست نمی تواند با دختر او ازدواج کند.

محارم سببی زن

زن نیز از طریق ازدواج با پدرشوهر، پدربزرگ شوهر، پسر شوهر و نوه پسری و دختری شوهر محرم می شود. امام در مسئله ۲۳۹۶ در این باره می فرمایند: «پدر و جد شوهر، هر چه بالا روند و پسر و نوه پسری و دختری او هر چه پایین آیند، چه در موقع عقد باشند یا بعدا به دنیا بیایند، به زن او محرم هستند. »

آیا خاله، دایی و عموی زن و مرد محرم هستند؟

خاله زن نسبت به مرد و عمو و دایی مرد نسبت به زن محرم نیستند. آیت ا مکارم شیرازی در پاسخ به این استفتاء که آیا به خاله همسرم (زنم) محرم هستم، اظهار داشته اند: «خیر، به ایشان محرم نیستید» و در پاسخ به استفتای دیگری که حکم دایی و عموی همسر از نظر محرمیت را بفرمایید، فتوا داده اند: «دایی و عموی همسر محرم نیستند.» ایشان همچنین در بخش استفتائات سایت خود در پاسخ به استفتایی مبنی بر این که: در صورت اتمام عقد موقت آیا محرمیت مرد با فرزندان زن باقی می ماند؟ گفته اند: «اگر آمیزش صورت گرفته باشد به فرزندان آن زن محرم می شود. »

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۳۰
حمید

تعریف مسئله چگونه انجام می‌شود؟

معمولا زمانی که درحال تلاش برای حل مشکلات مربوط به کسب‌وکار هستیم، به خودمان فشار می‌آوریم تا خیلی سریع راه‌حل مناسب را پیدا کنیم. به این ترتیب، تنها می‌توانیم بخشی از مسئله را حل کنیم یا ممکن است که به‌طور کلی مسئله‌ی اشتباهی را با تأخیر و هزینه‌ی زیاد حل کنیم و فرصت‌های کسب‌وکار زیادی را نیز از دست بدهیم.

فرایند تعریف مسئله به شما کمک می‌کند که مانع چنین اتفاقاتی شوید. در این مقاله این فرایند را بررسی می‌کنیم و چگونگی استفاده از آن را توضیح می‌دهیم.

نگاه کلی

دواین اسپاردلین (Dwayne Spradline)  فرایند تعریف مسئله را در شماره‌ی ماه سپتامبر ۲۰۱۲ مجله‌ی کسب‌وکار هاروارد (Harvard Business Review)  منتشر کرد.

اسپاردلین رئیس و مدیر عامل شرکت اینُسِنتیو (Innocentive)  است. سازمانی که متخصصین حل مسئله را به سازمان‌های مختلف معرفی می‌کند. او درحالی که با ۲۵۰۰ متخصص مختلف حل مسئله، اعم از مهندسین، دانشمندان و متخصصان صنعتی کار می‌کرد، این فرایند را در زمان بیش از ۱۰ سال توسعه داد.

این فرایند چهار گام را به شما ارائه می‌دهد که کمک‌تان می‌کنند تا فهم بهتری از مسائل پیچیده داشته باشید. این گام‌ها عبارتند از:

    مشخص کردن نیاز

    توجیه کردن نیاز

    فهم مسئله و زمینه‌ی گسترده‌تر آن

    نوشتن بیانیه‌ی مسئله

فرایند تعریف مسئله شما را تشویق می‌کند تا مسئله‌ای را که برای حل آن تلاش می‌کنید، با جزئیات کامل تعریف کنید و بفهمید. علاوه بر این به شما اطمینان می‌دهد که حل مسئله، در جهت اهداف شرکت شماست.

همچنین مانع از این می‌شود که زمان، انرژی و منابع خود را برای مسائل کم‌اهمیت یا ابتکارهایی که با استراتژی کلی سازمان‌تان هماهنگ نیستند، صرف کنید.

همچنین این کار شما را تشویق می‌کند تا به‌طور کامل مسئله و حدود آن را تعریف کنید. سپس می‌توانید از این اطلاعات برای توجیهِ نیاز به تغییر، آگاه‌سازی طراحان و پیمان‌کاران و انجام موفق پروژه‌های جدید استفاده کنید.

استفاده از فرایند تعریف مسئله

چهار گام اصلی در فرایند تعریف مسئله، شامل سؤالات کوچک بسیاری هستند که با پاسخ دادن به آنها می‌توانید به‌طور کامل و روشن مسئله را تعریف کنید.

بیایید تا هر گام را با دقت بیشتری بررسی کنیم.

نکته:

فرایندی که در ادامه ارائه می‌کنیم اقتباسی از مدل اصلی اسپاردلین است و هرجا که لازم بوده است، سؤالات و گام‌های فرعی افزوده شده‌اند.

۱. مشخص کردن نیاز

در گام اول باید مشخص کنیم که چرا لازم است تا راه‌حلی برای مسئله پیدا کنیم. برای این کار به سوالات زیر پاسخ بدهید:

  الف. نیاز اصلی چیست؟

ابتدا با استفاده از اصطلاحات ساده مسئله را بنویسید. سپس نیاز اساسی را که با حل مسئله به آن پاسخ داده می‌شود، مشخص کنید. برای مثال:

تعریف حل مسئله

ب. خروجی ایده‌آل چیست؟

سپس مشخص کنید که با اجرایی کردن راه‌حل می‌خواهید به کدام خروجی برسید.

در این مرحله به هیچ راه‌حل مشخصی فکر نکنید، هدف شما تصور کردن نتیجه‌ی یک راه‌حل موفق است، نه خود راه‌حل.

این کار به شما کمک می‌کند که دقیق باشید: «افزایش ۲۰ درصدی ثبت نام هفتگی» کاراتر از «افزایش ثبت نام هفتگی» است.

ج. چه کسی سود خواهد (نخواهد) برد؟

درنهایت در این گام همه‌ی ذی‌نفعان را مشخص کنید، همه‌ی آنهایی که با حل مسئله و رسیدن به نتایج موردنظر به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم سود خواهند برد. بنویسید که این افراد یا گروه‌ها چه کسانی هستند و چه سودی به آنها خواهد رسید.

همچنین بررسی کنید که چه کسانی ممکن است با حل این مسئله ضرر کنند.

نکته:

با انجام گام‌های بعدی این فرایند و فهم بهتر مسئله ممکن است به این نتیجه برسید که بهتر است به عقب بازگردید و در پاسخ بعضی از پرسش‌ها بازنگری کنید.

 ۲. توجیه کردن نیاز

زمانی که نیاز به حل مسئله را متوجه شدید، باید توجیه کنید که چرا حل این مسئله ضرورت دارد. برای این کار به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:

الف. آیا این تلاش‌ها با استراتژی کلی شما هماهنگ است؟

این مسئله و تلاش‌هایی که برای حل آن صورت می‌گیرد باید در هماهنگی کامل با اولویت‌های استراتژیک سازمان شما و ماموریت و ارزش‌های آن باشد.

ب. چه مزایایی می‌خواهید و چگونه می‌توانید آنها را اندازه‌گیری کنید؟

مشخص کنید که سازمان شما به عنوان یک کل، با حل این مسئله چه سودی می‌برد و به این فکر کنید که با توجه به استراتژی و اهداف کلی سازمان‌تان چگونه می‌توانید این مزایا را اندازه‌گیری کنید. تا جایی که امکان دارد دقیق باشید.

ج. آیا می‌توانیم راه‌حلی را اجرا کنیم؟

به این فکر کنید که چگونه می‌توانید از حمایت ذی‌نفعان و تصمیم‌گیران بهره‌مند شوبد و چگونه می‌توانید به منابع و مهارت‌های موردنیاز دست پیدا کنید. این کار ممکن است شامل صحبت کردن با مدیران ارشد سازمان برای آگاهی از منابع موجود باشد.

۳. فهم مسئله و زمینه‌ی گسترده‌تر آن

در گام ۱ و ۲ متوجه شدید که چرا به راه‌حل نیاز دارید و چرا این راه‌حل برای استراتژی و مأموریت شما مهم است.

 سه پرسشی که در گام سوم مطرح می‌شوند، شما را تشویق می‌کنند تا نگاه عمیق‌تری به مسئله داشته باشید و به گذشته نگاه کنید تا ببینید که چه درس‌هایی از تلاش‌های گذشته‌ی خود می‌گیرید.

الف. علت مسئله چیست؟

در این گام ابتدا مطمئن شوید که همه‌ی علت‌های مسئله‌ را به‌درستی شناخته‌اید. برای این کار از ابزار‌هایی که در این دوره معرفی شده‌اند استفاده کنید.

ب. پیش از این چه راه‌حل‌هایی وجود داشته‌اند؟

آیا در گذشته، افراد دیگری در سازمان‌‌تان تلاش کرده‌اند که این مسئله یا مسئله‌ی مشابهی را حل کنند؟ اگر چنین است، آنها چه کار کرده‌اند؟‌ کدام راه‌حل جواب داده‌ است و کدام‌یک ناموفق بوده است؟

سپس باید بررسی کنید که آیا افرادی در بیرون از سازمان شما، کاری برای حل این مسئله کرده‌اند یا خیر. با بررسی مجلات تجاری، مطالعات رشته‌ای، پژوهش‌های گذشته، رقیبان، متخصصین صنعت و ارتباطات شخصی‌تان این جستجو را گسترده‌تر کنید.

هدف شما این است که کارهایی را که تاکنون انجام شده‌اند و چیزهایی را که به‌درستی کار نکرده‌اند، بررسی کنید. درنتیجه برای پیدا کردن راه‌حل‌های موجود یا راه‌حل‌هایی که احتمالا شکست می‌خورند، وقت خود را هدر نخواهید داد.

ج. محدودیت‌ها چه چیزهایی هستند؟

حالا فهم عمیق‌تری از مسئله و ارتباط آن با سازمان‌تان پیدا می‌کنید. اکنون می‌توانید درباره‌ی عواملی که ممکن است مانع اجرای راه‌حل شوند به طوفان فکری بپردازید. (از پاسخ‌هایی که در گام سوم به پرسش «ج» داده‌اید، برای این کار کمک بگیرید.)

ابتدا موانع داخلی را بررسی کنید. آیا به افراد، پول و منابع موردنیاز دیگری برای حل این مسئله، دسترسی دارید؟ آیا ذی‌نفعانی هستند که برای متوقف کردن راه‌حل شما تلاش کنند. آیا قوانین یا روندهایی وجود دارند که باید از آنها پیروی کنید؟ (برای مثال وب‌سایت جدید باید با راهنمای برند شرکت شما هماهنگ باشد.)

سپس عوامل بیرونی را بررسی کنید. آیا آیین‌نامه‌ها و مقرارت دولتی خاصی وجود دارند که مانع راه‌حل شما بشوند؟ آیا تکنولوژی موردنیاز آن در دسترس است؟

د. راه‌حل باید دارای چه الزاماتی باشد؟

الزاماتی را که راه‌حل شما باید برای حل موفقیت آمیز مسئله داشته باشد، بنویسید. به عنوان بخشی از کار، عوامل دیگری را که برای حل مسئله ضروری نیستند اما به راه‌حل نهایی ارزش اضافه می‌کنند، مشخص کنید. برای مثال ممکن است که نیازمند یک دستگاه ساده یا پایگاه داده‌ای باشید که بتوانید از هر نقطه‌ای با اینترنت به آن دسترسی داشته باشید.

ه. موفقیت را چگونه تعریف می‌کنید؟

مشخص کنید که پس از اجرایی کردن راه‌حل، از دیدگاه شما تعریف موفقیت چیست.

۴. بیانیه‌ی مسئله را بنویسید

در گام نهایی همه‌ی اطلاعاتی را که جمع‌آوری کرده‌اید، در یک بیانیه‌ی مسئله‌ی جامع و روشن بیان کنید. این بیانیه باید بیانگر نگاهی کلی به مسئله و طرح کلی برنامه‌ی شما برای حل آن باشد.

اگر از کس دیگری (برای مثال یک پیمان‌کار، سازمان بیرونی یا بخش‌های دیگر) خواسته شود که مسئله را حل کند، روی سوالات زیر کار کنید و پاسخی که به آنها می‌دهید را در بیانیه‌ی مسئله بیاورید:

الف: می‌خواهید از کدام حل‌کننده‌ی مسئله استفاده کنید؟

دقیقا مشخص کنید که چه کسی بهترین گزینه برای حل مسئله است. این گزینه می‌تواند یک فرد، یک تیم یا یک شرکت بیرونی باشد.

ب. بیانیه‌ی مسئله باید شامل چه اطلاعاتی باشد و به چه زبانی بیان شود؟

بیانیه‌ی مسئله باید روشن، دقیق و برای کسانی که قرار است مسئله را حل کننده قابل فهم باشد. از اصطلاحات تخصصی پرهیز کنید و بیانیه را طوری بنویسید که به‌راحتی برای مخاطبان قابل فهم باشد.

ج. کسانی که مسئله را حل می‌کنند، باید چه چیزی را تولید کنند و شما و سازمان‌تان از آنها چه می‌خواهید؟

برای مثال آیا به یک گزارش مفصل نیاز دارید یا ارائه‌ای درباره‌ی مسئله می‌خواهید؟ آیا یک نمونه‌ی محصول می‌خواهید؟ آیا محدودیت زمانی خاصی وجود دارد؟‌ تمام جزئیات را مشخص کنید.

د. کسانی که مسئله را حل می‌کنند، چه انگیزه‌ای دارند؟

این سوال به انگیزه‌ دادن مربوط می‌شود. اگر یک تیم داخلی روی مسئله کار می‌کند، چگونه به آنها پاداش خواهید داد؟ اگر قرار است که یک تیم یا شرکت بیرونی مسئله را حل کند، قصد دارید چه چیزی به آنها پیشنهاد بدهید؟

ه. چگونه راه‌حل را ارزیابی خواهید کرد؟

چه کسی مسئول تجزیه‌وتحلیل پروپوزال خواهد بود و برای ارزیابی آن از چه روشی استفاده خواهید کرد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۲۹
حمید

جنگ روانی

تاریخچه

جنگ در معنی منحصربه‌فرد خودش دارای دو گونه‌است:

  • جنگ فیزیکی
  • جنگ روانی (عصبی)

جنگ فیزیکی امری کاملاً شناخته شده‌است و لازم نیست در موردش بیش تر گفته شود ولی معنی جنگ روانی در دیدگاه‌های بسیاری از مردم ناشناخته مانده‌است.

 تاریخچه جنگ روانی را می‌توان به سال‌ها پیش و تمدن‌های اولیه ی انسان بازگرداند. به زمان جنگ‌ها و مبارزات قبایل و افراد با یکدیگر که علاوه بر عملیات جنگیدن (فیزیکی) از اداها و نمودهای خاصی نیز برای ترساندن حریف استفاده می‌کردند. بی شک بشر این فن را از طبیعت عاریه گرفته و به گسترش آن پرداخته‌است .طبیعت که شامل موجودات غریزی پیرامون انسان می‌شود، با به کار بردن قوانین ساده در دل همدیگر رعب و وحشت ایجاد می‌کردند تا از نابودی خود جلوگیری کنند.

جنگ فیزیکی و روانی در بیشتر جنبه‌ها با هم تفاوت دارند ولی در کل اگر بخواهیم آن‌ها را درست بررسی کنیم، جنگ روانی و جنگ فیزیکی در وجود دشمن با یکدیگر یکسانند. زیرا وجود دشمن (همان نابودکننده طبیعی) موجبات انسجام گروه یا دسته‌ها را فراهم می‌کند تا در برابر دشمن فرضی ایستادگی کنند؛ ولی در کل جنگ روانی بخشی از جنگ فیزیکی می‌باشد.

تعاریف جنگ روانی

همان‌طور که اشاره شد جنگ روانی یکی از پیش پا افتاده‌ترین اصول زندگی بشر بر روی کره زمین است و اصولاً راز بقای او علاوه بر جنگ کلاسیک و فیزیکی، جنگ روانی نیز بوده‌است ولی در چند دهه اخیر که رسانه‌ها و اطلاعات رشد بسیار زیادی کرده‌اند و به قولی، انفجار اطلاعات رخ داده‌است، دیگر جنگ روانی یک امر عادی و پیش پا افتاده برای بقاء محسوب نمی‌شود، بلکه نبردی است برای تسلط بر افکار و اذهان، حال این نبرد می‌تواند برای برتری بر یک کلیت باشد یا می‌تواند تنها برای قبولاندن چیزی جزئی در ذهن مردم باشد.

بعد از گذرهای اخیر در جهان و علی الخصوص بعد از جنگ جهانی دوم، دکترین‌های مختلفی برای ایجاد جنگ روانی و به چالش کشیدن اذهان به وجود آمد. از سخنرانی‌های مهیج هیتلر در مقابل سپاهیانش که به نوعی هیجان گرایی نازیستی منجر می‌شد بگیرید تا پیام‌های کوتاه و به ظاهر بی‌اهمیتی که هر روزه از تلویزیون‌های ملی و جهانی پخش می‌شوند و به ترتیبی خاص افکار و سیاست‌ها را جهت گیری شده، به مردم تحویل می‌دهند. نقش مخاطب در باور کردن یا نکردن این فوران‌های اطلاعاتی زیاد مورد اهمیت نیست، زیرا به هر ترتیب که شده این اطلاعات جهت گیری شده به خورد مخاطب (چه قبول فردی و چه قبول اجتماعی) داده می‌شوند.

یکی از اصول اساسی جنگ روانی جهل مخاطب است، زیرا مخاطب جاهل هیچ‌گاه به دنبال یافتن حقیقت نمی‌رود یا اگر به حقیقت هم بر حسب اتفاق برخورد بکند، آنچه را که از قبل در ذهنش فروکرده‌اند را قبول می‌کند تا حقیقتی بیرونی و ملموس تر.

جنگ روانی همچنین طیف وسیعی از فعالیت‌ها تروریستی و خشونت مآبانه سمبلیک را (که بمنظور ارعاب و یا ترغیب مخالفان به تطبیق رفتار خود طراحی می‌شوند) را نیز در بر می‌گیرد. این دیدگاه فعالیت‌های پنهانی نظیر جاسوسی، براندازی، آدم‌کشی و دیگر اشکال تروریسم و سانسور را در قلمرو جنگ روانی قرار می‌دهد و به عبارتی با دستکاری کردن ماهیت‌ها، به مقصودهای پلید خودش دست پیدا می‌کند.

مهم‌ترین جنبه جنگ روانی، شکل‌دادن به نگرشهای عمومی ملت است حال این جنگ روانی ممکن است از طریق رسانه‌ها و به صورت شعار نمود یابد یا به صورتی عملی تر به صورت قتل و ارعاب. درجه نزدیکی دولت‌ها به واژه‌هایی مانند دیکتاتوری، از واژه‌های اساسی که در جنگ‌های روانی و دکترین‌هایشان برداشت می‌شود، می‌باشد.

چگونه به وجود آوردن جنگ روانی

در بسیاری از متونی در رابطه با جنگ روانی بحث کرده‌اند، از متون ابتدای تمدن مانند کتاب دولت افلاطون تا دکترین‌های جدید و معتبر جهانی ولی در این میان می‌توان ۱۷۰ روش برای دامن زدن به جنگ روانی را نام برد. این روش‌ها گاهی سیاهترین و ننگ آورترین قوانینی است که برای فریب دادن ملت‌ها به کار گرفته می‌شوند و گاهی نیز دیدی مفیدتر بر آن‌ها حکم فرماست و در صدد بهبود دادن ناخودآگاه مردم در رابطه با امور جاری زندگی و جامعه هستند.

عوامل مؤثر در جنگ روانی:

  • عوامل ذهنی الف: شناخت ذهنی افراد مخاطب ب: انگیزه‌های فردی ج: گرایشهای روانی
  • عوامل محیطی الف: تفاوتهای بینشی - مذهبی ب: تفاوتهای قومی نژادی ج: تفاوتهای طبقاتی (ثروتی)

این درجه‌بندی‌ها بر اساس دادن راهبردهایی مناسب برای در دست گرفتن تدبیر اداره کردن جنگ روانی در مواقع لزوم می‌باشد.

عوامل ذهنی، بیشتر به نوع تأثیراتی که جنگ‌های روانی بر ذهن فردیت هر مخاطب می‌گذارند نظر دارد و می‌کوشد تا می‌تواند این تأثیرات را بهتر و بیشتر کند.

عوامل محیطی، بر اصول حکمفرما بر جامعه ناظر است و سعی می‌کند از نقاط کوری که در دیدگاه‌های جامعه وجود دارد برای بهره‌برداری‌ها خود استفاده کند یا مغرضانه به آن‌ها نپردازد.

برخی از ویژگی‌های کارکنان جنگ روانی که در خدمت رسانه‌ها و دولت‌ها خدمت می‌کنند باید اینها باشد:

     از نزدیک با خصوصیات روانی و اجتماعی و روحیات فردی جامعه آشنایی داشته باشند. زیرا در این صورت مخاطبین بهتر به آن‌ها اعتماد خواهند کرد و از طرفی بیشتر می‌توانند به خواص قومی و ملیتی نزدیک شوند.

ü     تسلط کامل به زبان جامعه. راز ارتباط برقرار کردن با بومی‌های یک جامعه تسلط بر دایره واژگانی آن‌ها است. کسی که برای این سرویس‌ها کار می‌کند باید مانند مردم کوچه و بازار (با کلمات و لحنها، مشکلات، دردها و بسیاری دیگر از شاخصه‌های آنها) باشد.

ü     سطح بالای سواد و آگاهی در رابطه با مسایل مربوط به جامعه.

ü     دارا بودن فکری خلاق وتحلیلی از مسایل سیاسی.

از دیگر جنبه‌های جنگ روانی می‌توان دلایل پذیرش یا نپذیرفتن آن را نام برد. کسانی که تحت دکترین‌ها به تحقیق و تفحص در این موارد همت می‌گمارند باید از گفتن کلمات کلی و انتزاعی بپرهیزند و نیز از طرح مباحث ایدئولوژیک و عمیق نیز دوری کنند. زیرا مخاطبین عامی اکثراً دانش فهم آن را ندارند و نمی‌توانند پیام مطلب را درست دریافت کنند، برای همین پیام رسانی باید در عین سادگی انجام گیرد، مانند یک ارتباط ساده و معمولی که مردم در کوچه و خیابان با یکدیگر بر قرار می‌کنند ولی نقطه تفرق در این است که برای پذیرش و نهادینه کردن، از جلوه‌های ویژه و فن خاص تصویری یا جابه جایی کلامی در اخبار استفاده می‌شود.

البته شایان ذکر است که عواطف و عقاید مخاطب نباید مورد تاخت و تاز قرار گیرد، مخاطب تنها باید به تدریج در روند احساساتی تر شدن قرار گیرد تا در موقع لزوم طغیان کند و خودش به دست خودش عقایدش را دور بریزد.

نکاتی دیگر در مورد جنگ روانی

ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که رسانه‌ها و مجامع بین‌المللی، رشد بسیار زیادی کرده‌اند و دیگر مانند سال‌های پیش، تنها یک خبرگزاری بزرگ یا یک سرویس خاص به نقل اطلاعات نمی‌پردازد، از طرفی انفجار اطلاعات و همه گیر شدن اینترنت، مجال سرعت در پردازش و انتقال اطلاعات را نیز فراهم کرده و از طرفی فضای بی‌انتهای اینترنت، امکان انتقال صحیح تر و تفسیر شده تر اطلاعات به مخاطبین، را فراهم آورده‌است. این انحصاری نبودن، امکان جنگ رسانه ای را از راه‌های گوناگون برای دولت‌های خودکامه و دیکتاتوری محدود کرده‌است و دیگر به آن‌ها اجازه این را نمی‌دهد که بنا به خواست خود به تفسیر اطلاعات دست بزنند یا اطلاعات نادرست را برای مردم بازگو کنند.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۲۷
حمید

اشعار و جملات ریتمیک که در تبلیغات استفاده می‌شود، چندی پیش در تبلیغات رادیویی و تلویزیون جایگاهی ویژه‌ای داشتند که با غلبه کفه بازاری به کفه فرهنگی روز به روز نقش کمتری را ایفا می‌کنند و این زنگ خطری است که در جدی‌ترین رسانه کشور شاهد آن هستیم.

 

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-شهاب دارابیان: با ظهور رسانه‌های صوتی و تصویری تبلیغات خیلی زود توانستند جای ثابتی برای خود پیدا کنند و به بخش غیرقابل حذف از جعبه جادو و رادیو تبدیل شوند؛ به طوری که این روزها بسیاری از رسانه‌ها بخش عمده‌ای از درآمد خود را از راه همین تبلیغات به دست می‌آورند.

 

نکته‌ای که در این بین مطرح است، نقش ادبیات در این تبلیغات است به طوری بخش قابل توجهی از تبلیغات ماندگار مربوط به شعرهایی است که توانست در میان خانواده‌ها جا باز کند و اغلب توسط بچه‌ها در خانواده‌ها خوانده شود و همین در بسیاری از موارد سبب می‌شد تا کودکان بتوانند خانواده‌ها را مجبور کنند تا کالای مورد نظر را تهیه کنند. در این بین شعر به دلیل ریتمیک بودن جایگاه ویژه‌ای در میان تبلیغات داشته و دارد و شاید این سوال برای خیلی از بینندگان و شنوندگان این گونه تبلیغات پیش بیایید که شعرهای این تبلیغات را چه کسانی می‌گویند و این شعرها چه جایگاهی دارند و چرا روز به روز شاهد کاهش سطح کمی و کیفی آن‌ها هستیم. البته این موضوع را باید با توجه به افزایش تعداد رسانه‌ها و ساعت کاری آنها در نظر گرفت.


باید توجه داشته باشیم که این گونه تبلیغات تنها مختص ما نیست و در بسیاری از شرکت‌های معتبر دنیا رایج است و معمولا هر شرکت معتبری یک شعار پرمفهوم دارد که در تبلیغات رسانه‌ای و محیطی از آن استفاده می‌کند و این تبلیغات در سراسر این کره خاکی به شکل شعار و نه شعر مطرح می‌شود. در زیر به نمونه‌ای از این تبلیغات اشاره می‌کنیم:

 

نایک: فقط انجامش بده!

آدیداس: غیر ممکن وجود نداره.

دیزنی لند: شادترین نقطه‌ روی زمین.

کی. اف.سی: غذای عالی.

پورشه: جایگزینی نیست.

سونی: باورش کن.

آی مکس: بزرگ فکر کن.

و ....


از تبلیغات خارجی که بگذریم به تبلیغات ایرانی می‌رسیم؛ تبلیغاتی که روزی روی شعر تمرکز داشت و در روزگاری که خبری از اینترنت، ماهواره و انیمیشن‌های خانگی نبود، وردزبان ما بود و آنها را در هر فرصتی که پیش می‌آمد بلندبلند می‌خواندیم. متاسفانه با همه تلاشی که ما برای یافتن پدیدآورندگان این آثار به یادماندنی انجام دادیم؛به نتایج مشخصی نرسیدم و گویا سرودن شعرهای تبلیغاتی برای شاعران و نوشتن‌ شعارهای سازمانی برای نویسندگان یک جور کسر شأن محسوب می‌شود؛ با همه این تفاسیر در ادامه به نمونه‌ای از این تبلیغات ماندگار اشاره خواهیم کرد:

 

 

پشتم گرمه!!

یکی از تبلیغات خیلی معروف در رسانه، تبلیغ ایران‌رادیاتور است که خیلی از دوستان شخصیت کاراکتری او را فراموش نکرده‌اند. البته آن تبلیغ برای گذشته بود و ظاهرا این روزها عمویادگار واقعا به غار رفته و نوه‌اش را فرستاده تا برای شرکت ایران رادیاتور تبلیغ کند. اینکه عمویادگار چه کسی است چندان معلوم نیست و به جز یک شعر از شاملو و یک فیلم سینمایی و یک کتاب داستان کودکانه چیز زیادی نمی‌توان در مورد عمویادگار پیدا کرد؛ اما آن طور که مشخص است در تبلیغ جدید این شرکت با عنوان «پشتم گرمه»، نام یک بازیگر طنز که موسیقی را نیز به خوبی می‌شناسد دیده می‌شود و آن طور که مطرح است، شعر این کار به وسیله سیامک انصاری نوشته شده است. حال شاید این سوال پیش بیاید که یک بازیگر چطور می‌تواند شعر بنویسد که در جواب باید گفت؛ با توجه به دوستی او با روزبه بمانی که به شکل نامحسوسی در این بازار فعالیت‌هایی را انجام می‌دهد و با توجه به تسلط او روی موسیقی نوشتن چنین کاری چندان عجیب نیست. به هر حال این شعر با فراگیری خود به قدری تاثیرگذار بوده که حتی شعار این سازمان از روی همین شعر برداشته شده است. در حال حاضر جمله «به ما دلگرم باشید» شعار این شرکت است.

 

 

می‌خوام سالاد درست کنم، سالاد چیه؟

این روزها اگر از هر فردی که مشغول سالاد درست کردن است، یکی از همان سوال‌های کلیشه‌ای را بپرسیم و در عین حال که او را می‌بینید بگویید «چه کار می‌کنی؟»، بدون شک او در پاسخ خواهد گفت: «می‌خوام سالاد درست کنم.» این جمله در ذهن ما که روزگاری از موسیقی تبلیغات رسانه ملی لذت می‌بردیم، حک شده است. شعری که تبلیغ یک سس مایونز بود و آن طور که گفته می‌شود، شعر این کار را یغما گلرویی نوشته است. شاعری که چند سال پیش پیشنهاد 50هزاردلاری یک بنگاه معاملاتی در دبی را رد کرد و در بیانیه خود گفت که جایگاه ترانه‌هایش بیشتر از آن است که به واسطه آن دلالی ملک در دبی انجام شود. 

 

 


مصرف بی‌رویه کار خیلی بدیه!

شخصیت بابابرقی از جمله شخصیت‌هایی بود که در برهه‌ای از زمان در صرفه‌جویی برق نقش غیرقابل انکاری داشت و هر یک از کودکان به واسطه این تبلیغ خود را موظف می‌دانستند که مسئول خاموش کردن لامپ‌های اضافی خانه باشند. اشعار این تبلیغات را رضا اشعاری نوشته بود که باید گفت انصافا به خوبی از پس آن برآمده است؛ با این حال هیچ‌کس متوجه نشد که چرا این تبلیغات به یک باره از صداوسیما حذف شد و هیچ وقت جایگزین مناسبی هم برای آن پیدا نشد. تبلیغاتی که نقش بسزایی در فرهنگ‌سازی جامعه داشت و این روزها با کمی تغییر کارکتر درباره مسائلی مانند کمبود آب یا مشکلات محیط زیستی می‌تواند، بسیار تاثیرگذار باشد:


اسمم بابابرقیه

می‌دونین کارم چیه؟

دلم می‌خواد که هرجا

که با کمک شما

مصرف برق کم بشه

تا برقمون قطع نشه...

 

گل گل گل، گل از همه رنگ...

مسعود رسام و بیژن بیرنگ زوج تبلیغاتی و سازنده بسیاری از شعرهای ماندگار تبلیغات تلویزیونی هستند که آثار زیادی را برای ما به یادگار گذاشته‌اند. تبلیغات «شامپو گلرنگ»، «سس مهرام»، «ماکارونی رشد»، «ماکارونی سمیرا»، «کفش گام» و بسیاری از تبلیغات دهه‌های گذشته آثاری از این دو نفر است. این دو چهره مطرح تبلیغات اعتقادی به استفاده از شاعر در کارهای خود نداشتند و بیشتر کارها را یا مسعود رسام می‌نوشت و یا هر دو با کمک یکدیگر این کار را می‌کردند.


سهراب و قیصر بدون نام در تلویزیون

در کشور ما به دلیل علاقه‌ شخصی ایرانی‌ها به شعر بیشتر آثار تبلیغاتی رنگ و بوی شعر به خود گرفته‌اند و بسیاری از شعارهای مطرح از شعرهای شاعران ما گرفته شده است. برای مثل شعار تبلیغاتی «ناگهان چقدر زود دیر می‌شود»، شعری از قیصر امین‌پور و «هیچ‌کس تنها نیست»، شعری از سهراب سپهری است که به طور مشخص هیچ وقت از سوی سازندگان آنها اعلام نشده است. در همین راستا با چند کارشناس صحبت کردیم که در ادامه می‌خوانیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۲:۰۲
حمید

معامله با خدا چه معامله پرسودی ❤️

مردی داخل بقالی و میوه فروشی محله شد ، و از مرد  بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است ؟
بقال گفت : شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان ...
در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می شناخت ، و اونیز  در همان منطقه سکونت داشت  .
زن نیز قیمت موز و سیبها را پرسید و مرد جواب داد  :
موز کیلویی دو هزار تومان و سیب  سه هزار تومان ..
زن گفت : خداراشکر
و میوه ها را خواست .. مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد وخشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست ... که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود ..
بقال میوه ها را به زن داد و زن باخوشحالی گفت الحمدالله  بچه هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت ، هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می کرد ..
مرد بقال روبه مرد مشتری کرد و گفت : به خدا قسم من تو را گول نمی زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد ، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی کند ، و هرگاه می گویم میوه یا هرچه می خواهد مجانی ببرد ناراحت می شود ، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم  برای همین قیمت میوه ها را ارزان می گویم ..من با خداوند معامله می کنم و باید رضایت او را جلب کنم . این زن هر هفته یک بار به اینجا می آید به خداقسم هربار که این زن ازمن خرید می کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می برم در حالیکه نمی دانم چگونه چنین می شود و این پولها چگونه به من می رسد ...
وقتی بقال چنین گفت ، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید ...
هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می گیری
نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه بخاطر رضای خدا کاری انجام دهی چند برابر آن را به نیکی دریافت خواهی کرد

لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمی داند مگر آنکه آن را برطرف نموده باشد💖
پیامبر مهربانی باشیم
مهربانی کنید که دیر یا زود، سیر یا گرسنه، رها یا آزاد این روزگار نیز می گذرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۱:۴۱
حمید


اگر تصادفا برای یکی از مخاطبین خود پیامک اشتباه ارسال کرده اید سریعا گوشی خود را روی حالت پرواز قرار دهید و پیامک را حذف کنید!
با این کار ارسال پیام با شکست مواجه می‌شود.

@ba1clickbeyamooz2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۷:۵۰
حمید

20 راز مهم در خصوص مطالعه کردن

 

1- سعی کنید آن چه را که می خوانید در ذهن خود تجسم کنید زیرا تجسم، سنگ بنای حافظه است.

 

2- توجه داشته باشید که هرکس نمره ی بیش تری می گیرد، باهوش نیست بلکه از وقت و نیروی خود استفاده ی خوبی می کند و شیوه ی صحیح مطالعه را می داند.

 

3- اساس خواندن فعال، طرح سؤال است. خواننده ی فعال در حین خواندن، دائماً سؤال طرح می کند.

 

4- اگر میخی بیش تر در چوب فرو رود دیرتر جدا می شود. اگر مطالب به خوبی فهمیده و به درستی در حافظه ی بلند مدت ثبت شوند دیرتر فراموش می شوند.

 

5- وقتی می خواهید کتابی را بخوانید آن را به بخش های کوچک تقسیم و زمان خواندن آن ها را مشخص کنید، زیرا هرچه مطالب به بخش های کوچک تر تقسیم شوند یادگیری آن ها راحت تر خواهد بود.

 

6- درس خواندن مؤثر، خط کشیدن زیر سطرهای کتاب نیست.مطالعه ی فعال شامل خواندن، نوشتن، تکرار و مرور است.

 

7- ۶۰ تا ۹۰ دقیقه مطالعه و ۱۰ تا ۱۵ دقیقه استراحت را همیشه به خاطر بسپارید.

 

8- بعد از گذشت ۲۴ ساعت از مطالعه، حدود ۸۰ درصد از مطالب فراموش می شوند با مرور صحیح از این فراموشی جلوگیری کنید.

 

9- از نشستن به حالت لمیده پرهیز کنید، درست نشستن، درست نفس کشیدن و تابیدن نور از لزومات یادگیری هنگام مطالعه است.

 

10- نکته های مهم درسی و کلاسی را به صورت کلیدی بنویسید

 

11- نکته های کلیدی، کلماتی هستند که بیش ترین معنی را در بر می گیرند.

 

12- جواب های زیبا، همیشه به دنبال سؤال های زیبا می آیند. (اهمیت طرح سؤال قبل از خواندن).

 

13- سعی کنید تا حد امکان در یک مکان مطالعه کنید. از مطالعه در پارک ها و مکان های شلوغ خودداری کنید.

 

14- قبل از شروع مطالعه و بعد از پایان مطالعه، کمی استراحت کنید.

 

15- با علاقه و اشتیاق و برای رسیدن به هدف درس بخوانید نه از روی اجبار.

 

16- سعی کنید هنگام شب و قبل از خوابیدن، آن چه را که در مدت روز خوانده اید یک بار دیگر مرور کنید.

 

17- موضوع های مشابه (مانند زبان عربی و زبان انگلیسی) را پشت سرهم مطالعه نکنید و بین آن ها فاصله بیندازید

 

18- بعضی از دانش آموزان هنگام مطالعه، سرشان را پائین انداخته و از صفحه ی اول شروع به خواندن می کنند که این روش نادرست است.

 

19- خواب، به بهبود حافظه ی بلند مدت کمک می کند بنابراین هنگام امتحان، مدت زمان خواب خود را خیلی کم نکنید و به اندازه ی کافی (۶ تا ۸ ساعت) بخوابید.

 

20- مطالب را حفظ نکنید چون به زودی فراموش می شوند سعی کنید مفهوم آن ها را بفهمید زیرا زمانی اطلاعات به خوبی در حافظه ی بلند مدت جای می گیرند که کاملاً فهمیده شوند.

 

📕 کانال مطالعه برتر

🌹🌹

@motalehbartar

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۷:۳۵
حمید


❇️ برای نمره خوب امتحانی چه کار کنیم؟

📕مطالعه برتر
🌹🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAEF1bI2YweJWyCn96Q

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۷:۲۱
حمید

فوق العادست! وقت بذارید بخونید! روزی که فهمیدم من فرزند دو نفرم!

در را زد و و وارد اتاق شد. مدیر یکی از بخشهای دیگر موسسه بود. یک فرم استخدامی پر شده دستش بود و بعد از حال و احوال مختصری، فرم را داد دست من و گفت: "نگاه کن، این چه جالبه!"

کمی بالا و پایین فرم را ورانداز کردم. به نظرم یک فرم معمولی می آمد حاوی مشخصات خانمی که برای استخدام مراجعه کرده بود. پرسیدم: چیش جالبه؟
گفت: مشخصات فردیش رو ببین!

شروع کردم به زیر لب خواندن مشخصات فردی:

نام، نام خانوادگی، تا رسیدم به آنجا که نوشته بود فرزند! دیدم جلویش نوشته:
"رضا و پروین"!

چند لحظه مکث کردم! مکث مرا که دید، لبخندی زد و گفت: "ببین، من هم به همین جا که رسیدم، مثل تو مکث کردم، بعدش به خانم متقاضی گفتم:
"چه جالب! دو تا اسم نوشته اید!"

صدایش را صاف کرد و جواب داد: انتظار داشتید یک اسم بنویسم!؟ خب من فرزند دو نفر هستم نه فرزند یک نفر! چند لحظه به فکر فرو رفتم. به یاد آوردم که همیشه هنگام پر کردن فرم ها، بدون مکث و اتوماتیک جلوی قسمت "فرزند:..." فقط یک اسم می نوشتم، نام پدرم "جمشید"!

چطور تا به حال به چنین چیزی فکر نکرده بودم!؟ چقدر واضح بود این، و هم، چقدر غفلت انگیز!

حس عجیبی پیدا کردم. یک ملغمه‌ای بود از تعجب، غافلگیر شدن، حس بعد از یک کشف مهم و تامل برانگیز! و کمی که زمان می گذشت، مقداری هم عصبانیت!
 عصبانیت از دست خودم!

چطور از چیزی تا این حد بدیهی، روشن و آشکار، این همه سال غافل بوده‌ام!؟

فرم را پر کرده بودم و داده بودم دست متصدی پشت باجه. مشخصات مرا یک به یک وارد کامپیوتر مقابلش می کرد! در عین حال، با این که خیلی روشن و مشخص نوشته بودم، قبل از تایپ هر قسمت، یک بار هم موارد را با صدای بلند تکرار می کرد و منتظر تاییدم می ماند!

نامم!؟ نام خانوادگی ام!؟ تا رسید به قسمت "فرزند:..." که من مقابل آن نوشته بودم: "جمشید و منیژه" مکثی کرد، انگار یک چیزی طبق روال معمول نباشد. قبل از این که فرصت کند چیزی بپرسد، صدایم را صاف کردم، سینه‌ام را جلو دادم و با حالتی حق به جانب گفتم: "خب می دانید، آخر من فرزند دو نفر هستم! فرزند یک نفر که نیستم!"

چه اندازه زیبا و اندیشه بر انگیز و دلنشین است!

بیاییم نقش مادران و زنان را پر رنگ تر کنیم! بیاییم از این پس این حقیقت زیبا را بنویسیم! هرگز هرگز یادتان نرود که شما فرزند دو نفر هستید!

فرزند ...... و ......!!! لطفا برای همه و همه و همه بفرستید!🌹✋

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۴:۰۶
حمید

استخوان بندی سالم با اطلاعات درست و کافی

متاسفانه اشتباهات رایجی در زمینه رشد استخوان و داشتن استخوان بندی سالم درجامعه وجود دارد که خود می تواند در آینده سبب بروز مشکلاتی برای سلامتی فرد شود. به عنوان مثال ، بسیاری ار افراد برای تحکیم استخوان ها کلسیم را عنصر اصلی می دانند و گمان می کنند با مصرف مواد غذایی حاوی کلسیم و یا حتی از کلسیم در قالب قرص و کپسول می توان به استحکام استخوان ها کمک کرد، در حالی که این موضوع از نظر کار شناسان یک آگاهی ناکافی و ناقص است.

 کلسیم تنها کافی نیست

 کلسیم عنصر معدنی اصلی برای استحکام استخوان ها محسوب می شود اما برای داشتن استخوان بندی مناسب بدن افراد به ویتامین ها و مواد معدنی مختلف دیگری مثل ویتامین D ،منیزیم و ویتامین K  و فسفر نیاز دارد، به همین علت متخصصان برای کسانی که در سن رشد هستند، همراه با مواد غذایی حاوی کلسیم، استفاده و از منابع دیگر غذایی که حاوی این عناصر پیش گفته هستند را توصیه می کنند.

 تاثیر پتاسیم

 پتاسیم موجود در میوه ها، سبزیجات، حبوبات و سبزیجات برگ سبز یکی از مواد موثری است که در کنترل عملکرد عضلات و سلول های عصبی نقش دارد و کمبود آن باعث ضعف و گرفتگی عضلات  می شود.

  تعامل کلسیم و فسفر

تعادلی که بین کلسیم و فسفر موجود در برنامه غذایی افراد باید وجود داشته باشد امری است که به استحکام استخوان بندی افراد کمک می کند و بهترین منبع فسفر در لبنیات وجود دارد.

 تاثیر منیزیم

منیزیم در سلامت استخوان ها بسیار مهم است. منیزیم با کنترل هورمون پاراتیرویید  باعث جذب هر چه بیشتر کلسیم از طریق استخوان ها می شود  و کمبود آن باعث ضعیف شدن استخوان ها می گردد. گوجه فرنگی، تخمه کدوحلوایی، فندق و انواع لوبیا ها از جمله بهترین منابع منیزیم مورد نیاز بدن هستند.

 نقش ویتامین ها

 نقش ویتامینویتامین K بسیار پر اهمیت است زیرا که به تثبیت کلسیم در استخوان ها کمک می کنند و نقش آن در برطرف کردن ضعف های عضلانی و درد های استخوانی ثابت شده است.

 با توجه به موارد ذکر شده کسانی که می خواهند به استحکام استخوان های خود را تضمین کنند و علاوه بر رشد خوب استخوانی از بیماری پوکی استخوان نیز در امان باشند بهتر است با به دست آوردن اطلاعاتی کافی و صحیح به بهترین وجه به این هدف دست پیدا کنند و نه با آگاهی های ناقص و نا کافی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۳:۳۸
حمید