کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

از لحظات لذت ببریم. لحظه لحظه ها، دقایق و ساعت زندگی مان را می سازند
زندگی را زیبا نقاشی کنیم
راه های ارتباطی با ما
Telegram: @CnHamid
Instagram: mddrngiprnd
Www.CnHamid.ir

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

«بازی‌بازی»


دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش.(حافظ)

سایه خوش داشت بیت را این طور بخواند: «دلبرم شاهد و طفل است و به بازی‌بازی...» این ضبط فقط در نسخۀ مورخ ۸۶۲ آمده. در «دفتر دگرسانی‌ها در غزل‌های حافظ» هم فقط همین یک نسخۀ مورخ ۸۶۲ این ضبط را دارد. سایه جرأت نکرد «بازی‌بازی» را به متن بیاورد اما آن را در زیرنویس برجسته کرد. او باور داشت_ دارد که با توجّه به کم‌سن‌وسال بودن دلبند «بازی‌بازی» در این بیت بسیار خوش می‌نشیند. 
این روزها که سروکارم بیشتر با رباعی است خوش‌خوش و بازی‌بازی تعدادی شاهد پیدا کرده‌ام برای «بازی‌بازی»😊


▪️هوشم سوی یار ناجوانمرد بماند
بی‌ عارض گلگونش رخم زرد بماند
گفتم که مگر دردم از این دل بشود
بازی‌بازی دل بشد و درد بماند.

#حسن‌غزنوی، دیوان، تصحیح مدرس رضوی، چاپ دوم، اساطیر، ص ۳۳۲


▪️من دل ز تو برنگیرم آسان‌آسان
ور خود ز غمت بمیرم آسان‌آسان
نه یار دگر کنم به بازی‌بازی
نه مهر دگر پذیرم آسان‌آسان.

مهستی
#نزهه‌المجالس، جمال خلیل شروانی، تصحیح دکتر محمد امین ریاحی، چاپ دوم ۱۳۷۵، انتشارات علمی، ص ۵۹۷


▪️گر خوار کنی مرا و گر بنوازی
من عهد تو نشکنم به بازی‌بازی
چون گرد به بامت اندر آیم به مثل
گر چون خاکم ز در برون اندازی.

اثیر
#نزهه‌المجالس، جمال خلیل شروانی، تصحیح دکتر محمد امین ریاحی، چاپ دوم ۱۳۷۵، انتشارات علمی، ص ۶۰۲
این رباعی که از اثیر اخسیکتی است در روضه‌الناظر عزالدین کاشی به نام سعدالدین صاحب دیوان آمده.
#جنگ‌رباعی، سید علی میرافضلی، ص ۳۰۰ و ۳۰۸


▪️گر بنوازی مرا و گر بگدازی
از کوی تو نگذرم به بازی‌بازی
چون باد ز بامت اندر آیم بمثل
گر چون خاکم ز در برون اندازی.

#نسیم‌التنسیم صدرالدین اشنهی | حدیث الثالث و الثلثون. (از یادداشتهای دوست گرامی آقای بابک سلمانی)
این رباعی شباهت زیادی به رباعی اثیر در نزهه‌المجالس دارد.


▪️آنها که به کودکی زبونت کردند
گه خفته ستان و گه نگونت کردند
همچون شه شطرنج به بازی‌بازی
هر جا که درآمدی برونت کردند.

#سیف‌الدین‌اسفرنگی، فرزاد جعفری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۶، ص ۷۳۳


▪️جان دید ز جانان ازل دمسازی
می‌خواهد کز من ببرد هنبازی
این بازی‌ها که جان برون آورده‌ست
ما را بخورد تمام، بازی‌بازی.

#کلیات‌شمس، جلد هشتم، ص ۳۰۱


▪️گر زانک امین و محرم این رازی
بر بازی بی‌دلان مکن طنازی
بازی‌ست ولیک آتش راستی‌اش
بس عاشق را که کشت بازی‌بازی.

#کلیات‌شمس، جلد هشتم، ص ۳۰۱


▪️چون چنگ گرم زنی وگر بنوازی*
چون نی سرم [ار] ز تن جدا اندازی
چون دف اگرم هزار بر روی زنی
از تو نشوم جدا به بازی‌بازی.

*متن: چون چنگ کرم ز نی دگر بنوازی!!
#انیس‌الوحده_و_جلیس‌الخلوه، محمود بن محمود بن علی "گلستانه" تصحیح مجتبی مطهری، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۱، ص۳۸۳

#عاطفه_طیه

@atefeh_tayyeh

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۷ ، ۱۱:۰۲
حمید

نتیجۀ یک تحقیق؛ شبکه‌های اجتماعی دختران را بیشتر از پسران افسرده می‌کند

بنا بر نتایج تحقیقات جدید، نرخ بالای افسردگی در دختران در مقایسه با پسران، با زمان زیادی که آنها در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنند مرتبط است. بویژه آنکه حضور بیشتر آنها در شبکه‌های اجتماعی، معمولا با آزار و اذیتهای آنلاین و همچنین بیخوابی‌های طولانی همراه است و این عوامل نقش مهمی در تغییر خلق و خوی دختران و زنان جوان دارد.


این تحقیق در کالج لندن به مدیریت پروفسور ایوان کیلی انجام و در جریان آن با حدود ۱۱ هزار نوجوان ۱۴ ساله گفتگو شده است.

نتیجۀ این مطالعه نشان داد که دختران در مقایسه با پسران زمان بیشتری را در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنند و به نظر می‌رسد که نشانه‌های افسردگی در دختران با استفادۀ آنها از شبکه‎هایی همچون اینستاگرام، واتس‌اپ و فیسبوک مرتبط باشد.

دیگر نتیجۀ به دست آمده اینکه دو پنجم دختران دست‌کم سه ساعت در روز را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند، درحالیکه این آمار در میان پسران یک پنجم است. همچنین درحالیکه یک دهم پسران هرگز از شبکه‌های اجتماعی استفاده نمی‌کنند، این رقم در میان دختران تنها ۴ درصد است.

سه چهارم دختران ۱۴ ساله‌ای نیز که افسرده شده بودند و اعتماد به نفس پایینی داشتند، در شبانه روز هفت ساعت و یا کمتر از آن می‌خوابیدند و از چهره و ظاهر خود ناراضی بودند.

پروفسور ایوان کیلی می‌گوید: «به نظر می‌رسد که دختران بیش از پسران با جنبه‌های مختلف زندگیشان درگیر هستند و در برخی جنبه‌ها این چالش نگران کننده است.»

این تحقیق نشان داد که هم اکنون در مقایسه با پسران و مردان جوان، شمار بیشتری از دختران و زنان جوان از طیف وسیعی از مشکلات روانی رنج می برند؛ مشکلاتی که حتی می‌تواند منجر به روی آوردن آنها به ایده‌هایی برای خودکشی یا آسیب رساندن به خود شود.

خانم کیلی می‌گوید: «ارتباط میان استفاده از شبکه‌های اجتماعی و علائم افسردگی برای دختران بسیار قویتر از همین ارتباط برای پسران است. در میان دختران، با استفادۀ بیشتر از شبکه‌های اجتماعی، علائم افسردگی نیز بیشتر دیده شده است.»

نیمی از دختران افسرده و یک چهارم از پسران افسرده نیز گفته‌اند که بیشتر وقتها از اختلال خواب رنج می‌برند. بیداری گاه به گاه نوجوانان در میانۀ خواب به دلیل پیام‌رسانهای نصب شده روی تلفنهایشان که عمدتا در کنار تختهایشان قرار دارند نیز از دیگر دلایل اختلال خواب آنهاست.

به گفتۀ محققان اگرچه هنوز نمی‌توان بطور قطعی اعلام کرد که استفاده از شبکه‌های اجتماعی، سلامت روان را به خطر می‌اندازد اما شواهدی که به‌ تدریج به دست می‌آید در این راستا است.

👨🏻‍🎓👩🏻‍🎓کتاس آمادگی‌نشر نظرات و دیدگاه‌های شما را دارد
🦁«کتاس»
‏http://t.me/ict_security ‏

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۷ ، ۱۰:۵۵
حمید

‌ 🌺🌺🍃🍃🍃🍃
🌺🍃🍃🍃
🍃🍃
🍃
❇️در ایام امتحانات چی بخوریم و چه نخوریم⁉️

🔘 در دوران امتحانات چی بخوریم ⁉️

1⃣ گردو و کشمش
2⃣ عدس
3⃣ کرفس

🔘 در دوران امتحانات چی نخوریم ⁉️

1⃣ شکر
2⃣ نوشابه
3⃣ چای سیاه
 
🔹 یک لیوان شیر قبل از خواب هم برای خواب آرام در شب ها خوب است. دانش آموزان و دانشجویان در این فصل از تحصیل، غذای سنگین نخورند تا صبح با اشتها و سرحال بیدار شده و صبحانه کامل بخورند، چون صبحانه کامل به کارآیی ذهنی آنان در امتحانات خیلی کمک می کند.

💐با آرزوی موفقیت برای محصلین و آینده سازان کشورمون.

📕کانال مطالعه برتر👇
🌹🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAEF1bI2YweJWyCn96Q

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۷ ، ۱۰:۵۲
حمید



به شادی معتاد شوید!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۷ ، ۱۰:۵۶
حمید

اگه کلمه Do a barrel roll رو توی گوگل سرچ بزنید صفحه مانیتورتون به صورت خودکار شروع به چرخیدن میکنه!
#عجایب_گوگل



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۷ ، ۲۱:۲۰
حمید


❇️ با ارزش ترین دارایی های ما ذهن و شخصیتمان است.
🔹 تا حالا چقدر روی آن ها سرمایه گذاری کردیم؟

📕مطالعه برتر
🌹🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAEF1bI2YweJWyCn96Q

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۷ ، ۱۱:۱۵
حمید

دانلود ویدیو

🚫یکی از روشهای وارد شدن به اکانت تلگرام
✔️ هک کردن اکانت کار سختیه اما افراد سودجو  هر کاری میکنند تا به کد تایید تلگرام دست پیدا کنند .
⏸این ویدیو رو ببینید.

@ba1clickbeyamooz2

  برای دوستان، آشنایان یا هر کسی که میشناسید ارسال و به اشتراک بگذارید

تمامی نرم افزارهایی که برای ورود کد تایید میخواهند رو با این روش میشه هک کرد فقط مخصوص این برنامه خاص نمی باشد...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۷ ، ۱۳:۴۴
حمید

"دانشجوی خوب" چه کسی است؟

📘حداقل ۱۵ ساعت در هفته مطالعه غیر درسی دارد. می تواند حداقل ۱۵ دقیقه بی وقفه درباره رشته یا زمینه مطالعاتی خود صحبت کند.

📗به جای تقویت ایمان خود، دانش و معرفت می اندوزد؛؟؟!!!!!!! همیشه آمادگی عصیان علیه باورها، عقاید و نظرات خود را دارد. رشد فکری اش به قدری است که هر سال به جهانبینی سال گذشته خود ریشخند می زند.

📘حتی الامکان به محدودیت های تفکر خویش آگاه است، می داند آنچه درباره دنیا فکر می کند، هیچ ارتباط عینی با واقعیت ندارد و صرفا تصویری مغشوش از جهان واقعی است؛ تلاش می کند به مرور زمان این تصویر را روشن تر و کامل تر کند.

📗 مسرورانه و خام دستانه فرمانبرداری نمی کند، "ماده خام انسانی" و برده و رعیت ساختار مسلط نمی شود و دست پرورده ساختاری که از آن هواداری و دنباله روی می کند نیست، کمترین تاثیر را از ایدئولوژی ها و الگوواره های مسلط می پذیرد که بوسیله پروپاگاندای اغواکننده ذهن ها را تسخیر کرده اند.

📘 نسبت به تحولات دنیای اطرافش آگاهی نسبی دارد، می تواند تصویری متفاوت(هرچند ناقص) از آینده داشته باشد، فریب نظم های سیاسی-اقتصادی-اجتماعی مسلط را نمی خورد، به دنیایی متفاوت می اندیشد. حواسش هست که اوضاع کنونی تنها یک برش کوتاه از تاریخ پرفراز و نشیب بشر است.

📗 خود را مرکز جهان نمی داند، این توهم را ندارد که بطور سفارشی برای انجام یک رسالت ویژه نازل شده است، درعین حال تلاش می کند دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کند.

📘 درعین حال که ممکن است گرایش فکری یا سیاسی خود را داشته باشد، سعی می کند به منابع مطالعاتی و دایره روابط خود تنوع ببخشد، از یک پارادایم فکری واحد فراتر می رود و سعی می کند به همه چیز نقادانه نگاه کند. به دور از تعصب، و درعین حال مجهز به تئوری به هستی نگاه می کند.

📗 شجاعت دارد، اگر متفاوت از همه فکر می کند، می تواند این را محترمانه و محکم بگوید. نه تنها بیخودی همرنگ جماعت نمی شود، بلکه نسبت به هرآنچه از جنس اندیشه، سبک زندگی، سلیقه هنری و رفتار در بین مردم متداول می شود، بدبین است و نقادانه به این امور نگاه می کند.

📘 نسبت به زندگی خود و اطرافیانش بی تفاوت نیست، به امور جامعه فکر می کند، نسبت به اتلاف وقت حساس است، نسبت به اتلاف سرمایه های انسانی کشور و منابع عمومی نیز.

خنثی نیست، سیب زمینی نیست، بی خاصیت نیست!

📗 دقیق، روشن و شفاف فکر می کند و حرف می زند. به خطاها و دام های فکری آگاه است، مبهم و آشفته حرف نمی زند، کلی گویی نمی کند، مهمل نمی گوید. معنای دقیق واژه ها، جملات و گزاره هایی که به کار می برد را می داند.

📕 کانال مطالعه برتر

🌹🌹

https://t.me/joinchat/AAAAAEF1bI2YweJWyCn96Q

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۷ ، ۱۰:۲۷
حمید

جز دل من که گشته‌ست جایت
کو؟ کجایی بیابم کجایت

 هر کجا بی منی پرت و بی‌جاست
جای بی‌جای بی‌درکجایت

یا بیا یا بگو تا بیایم
تا ته ناکجا پا‌به‌پایت

ماهی‌ام رودخانه تن توست
کاهم و که‌کشان کهربایت

هم دلم را چو آهن‌براده
برده، بلعیده آهن‌ربایت

می‌شکوفد تنم چون شکوفه
در هوایت هوایت هوایت

تلخ و شیرین، تو را دوست دارم
می‌خرم هم عطا هم لقایت

نام من را بگو تا بگویم
نامت ای جان که جانم فدایت.

#عاطفه_طیه
@atefeh_tayyeh

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۳:۴۴
حمید


🔹بدون شک پرکاربردترین کلمه در ایسلند پسوند "ترین" است؛ ثروتمندترین کشور جهان ، بهترین تیم هندبال جهان، قوی‌ترین مرد جهان، شادترین مردم جهان، پاکیزه‌ترین کشور جهان، امن‌ترین کشور جهان و زیباترین مناظر طبیعی جهان همه بخشی از ویژگی‌های ایسلند است.


🔹جالب است بدانید کشور ایسلند که اکنون مرفه‌ترین کشور جهان محسوب می‌شود تا اوایل قـرن بیستم یکی از فقیرترین کشور‌ها بود.

این کشور در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، با دریافت کمک از طرح مارشال (کمک ۵ میلیارد دلاری آمریکا به ١٦ کشور جنگ‌زده و متحدش در اروپا) با صنعتی کردن ماهیگیری خود توانست به رفاه دست یابد .


🔹ایـن کـشـور در زمـیـنـه‌ مراقبت ‌های بهداشتی و تغذیه رتبۀ دوم جهان را داراست. اقـتصاد این کشور با داشتن آب و هوای سرد قطبی بر پایه و اساس ماهیگیری، کشاورزی و گردشگری بنا شده است و بیشترین صادرات کشور ایسلند به آمریکا، بریتانیا و آلمان است که شامل ماهی و محصولات حیوانی ا‌ست.


🔹مردم ایسلند از تعهد کاری بالایی برخوردارند و ساعات کاری‌شان مفیدترین ساعت‌ کاری روزانه در میان کشورهای صنعتی به شمار می‌رود.


🔹میزان جرم و جنایت در ایسلند نزدیک به صفر است و دلیل این امر نبود اختلاف طبقاتی میان طبقات مختلف اجتماعی در این کشور است و اگر بگوییم هیچ تنشی در این کشور وجود ندارد اغراق نکرده‌ایم و در خصوص تساوی میان زنان و مردان نیز جایگاه دوم را در کشورهای جهان به خود اختصاص داده است.


🔹به این نکته توجه داشته باشیم که سرانه مطالعه مردم ایسلند ۴۰ کتاب در سال است و از این حیث بعد از فنلاند، رتبه دوم دنیا را دارند. از هر ۱۰ نفر ایسلندی یک نفر نویسنده کتاب است.


🔹تیم ملی فوتبال ایسلند در رقابت های جام جهانی ۲۰۱۸ با داشتن پنج بازیکن با مدرک پزشکی و دروازه بانی با مدرک دندان پزشکی به عنوان تحصیل کرده ترین تیم جام شناخته شد.


💎با توجه به مطلب بالا به نظر شما چه ارتباطی بین مطالعه و رفاه مردم کشورها وجود دارد؟


📕 کانال مطالعه برتر

🌹🌹

https://t.me/joinchat/AAAAAEF1bI2YweJWyCn96Q

مطلب طولانی می باشد توصیه می شود اگر فرصت ندارید همه مطلب را به یکباره مطالعه کنید

 آن را کپی و ذخیره کنید و در دو  یا چند بخش مطالعه کنید.

حتما مطالعه کنید، برای هر انسانی لازم است و توصیه می شود.

۲۵سال پیش، جوانان ایسلندی از نظر سوءمصرف مواد مخدر، الکل و استعمال دخانیات ناسالم‌ترین جوانان اروپا بودند. اما این کشور توانسته است طی برنامه‌ای طولانی‌مدت به شکلی اعجاب‌آور مصرف الکل و مواد را میان جوانان کاهش دهد و استعمال دخانیات را به کمترین حد میان کشورهای اروپایی برساند. کلید این موفقیت تغییر دسته‌ای از نگرش‌ها و مواجهۀ رو در رو با مسئله بوده است: اگر جوانان به هروئین معتاد می‌شوند، چرا به ورزش و هنر نشوند؟
اما یانگ، آتلانتیک — اندکی به ساعت سه بعدازظهر یک جمعۀ آفتابی مانده و پارک لاگردالر در نزدیکی مرکز ریکیاویک پایتخت ایسلند عملاً متروکه به‌نظر می‌رسد. هرازگاه آدم بزرگ‌سالی با کالسکۀ کودکی به چشم می‌خورد اما دورتادورِ پارک را مجتمع‌های مسکونی و خانه‌ها پر کرده‌اند و مدرسه هم که تعطیل است؛ پس بچه‌ها کجایند؟

گودبرگ یانسون، روان‌شناس ایسلندی، و هاروی میلکمن، استاد آمریکایی روان‌شناسی که قدری از سال را در دانشگاه ریکیاویک تدریس می‌کند، همراه من هستند. گودبرگ می‌گوید که بیست سال پیش، نوجوان‌های ایسلندی در صدر فهرست مشروب‌خواران جوان اروپا بودند. میلکمن اضافه می‌کند: «شب جمعه نمی‌توانستید در خیابان‌های مرکز ریکیاویک قدم بزنید چون امن به نظر نمی‌آمد. نوجوانانِ مست، دسته به دسته، با شما دست به یقه می‌شدند.»

به ساختمان بزرگی نزدیک می‌شویم. گودبرگ می‌گوید: «اینجا سالن اسکیت سرپوشیده داریم.» چند دقیقه پیش از جلوی دو ساختمان گذشتیم که مختصّ بدمینتون و پینگ‌پنگ بودند. اینجا در پارک هم یک میدان ورزش، یک استخر سرپوشیدۀ زمین‌گرمایی و (بالاخره) چند بچه دیدیم که روی چمن مصنوعی با هیجان مشغول فوتبال بودند.

گودبرگ توضیح می‌دهد این روزها جوانان در پارک دور هم جمع نمی‌شوند چون در کلاس‌های بعد از مدرسه در این مکان‌هایند، یا در باشگاه‌ها برای موسیقی و رقص و هنر. یا شاید با والدین‌شان بیرون رفته باشند.

امروزه از جهت زندگی پاک نوجوانان، ایسلند در صدر کشورهای اروپایی است. درصد نوجوانان ۱۵ و ۱۶ ساله‌ای که در یک ماه گذشته مست کرده‌اند از ۴۲% در سال ۱۹۹۸ به ۵% در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته است. درصد کسانی که حداقل یک‌بار حشیش مصرف کرده‌اند از ۱۷% به ۷% رسیده است. آن‌هایی که هر روز سیگار می‌کشند از ۲۳% به فقط ۳% رسیده است.

راهکار ایسلند در این چرخش موفق، هم رادیکال و هم تجربه‌محور بوده اما عمدتاً تکیه بر رویکردی داشته است که می‌توان آن را عقل سلیم تقویت‌شده نامید. میلکمن می‌گوید: «این جدی‌ترین و عمیق‌ترین مطالعۀ استرس در زندگی نوجوانان است که تا کنون دیده‌ام. از اینکه این‌قدر خوب جواب داده واقعاً شگفت‌زده‌ام.»

میلکمن معتقد است اگر الگوی ایسلندی در کشورهای دیگر اقتباس شود، می‌تواند از نظر روان‌شناختی و جسمی مفید حالِ میلیون‌ها کودک باشد؛ سود آن برای صندوق آژانس‌های بهداشتی و کل جامعه که به کنار. ولی آن «اگر» را نباید ساده گرفت.

میلکمن هنگام صرف چای در آپارتمانش در ریکیاویک می‌گوید: «من در اوج طوفان انقلاب مواد مخدر بودم.» در اوایل دهۀ ۱۹۷۰ که مشغول کارآموزی در بیمارستان روان‌پزشکی بلویو در نیویورک‌سیتی بود، «ال‌اس‌دی به بازار آمده بود و خیلی‌ها هم ماریجوانا می‌کشیدند. و مسئلۀ مورد توجه این بود که چرا مردم مواد خاصی را مصرف می‌کنند.»

میلکمن در رسالۀ دکترایش نتیجه گرفته بود که افراد بسته به شیوه‌ای که برای کنار آمدن با استرس می‌پسندند، هروئین یا آمفتامین را انتخاب می‌کنند. مصرف‌کنندگان هروئین می‌خواهند خود را کرخت کنند؛ مصرف‌کنندگان آمفتامین می‌خواهند فعالانه با استرس‌شان مقابله کنند. پس از انتشار این اثر، او در زمرۀ گروهی از پژوهشگران بود که «مؤسسۀ ملی مصرف مواد مخدر آمریکا» استخدامشان کرد تا به پرسش‌هایی از این دست پاسخ بدهند: چرا افراد مصرف مواد را شروع می‌کنند؟ چرا ادامه می‌دهند؟ چرا به آستانۀ سوءمصرف می‌رسند؟ چه وقت از مصرف دست می‌کشند؟ و چه وقت دوباره سروقت مواد می‌روند؟

او می‌گوید: «هر دانشجویی می‌تواند بگوید چرا شروع می‌کند. خُب، مواد در دسترس است، دانشجوها ریسک‌پذیرند، بیگانگی، شاید هم قدری افسردگی. ولی چرا ادامه می‌دهند؟ پس سراغ سؤال آستانۀ سوءمصرف رفتم که ناگهان امر بر من روشن شد؛ آن جا بود که تجربه‌ای از لحظۀ «یافتم» داشتم: شاید آن‌ها حتی پیش از مصرف مواد هم از آستانۀ سوءمصرف گذشته باشند چون آنچه عادت به سوءمصرفش دارند، سبک مقابله‌شان با دشواری‌هاست.»

در کالج ایالتی شهر دنور، میلکمن نقشی اساسی در پرورش این فکر داشت که افراد به تغییرات در شیمی مغزشان معتاد می‌شوند. کودکانی که «مقابله‌گر فعال» باشند به دنبال یک لحظه اوج هیجان‌اند که با دزدیدن قالپاق و ضبط و بعداً خود ماشین‌ها، یا با داروهای محرّک به آن می‌رسند. البته الکل هم شیمی مغز را تغییر می‌دهد. الکل آرام‌بخش است اما ابتدا کنترل‌های مغز را آرام می‌کند که شاید بازدارندگی‌ها را از میان بردارد و در مقادیر کم به کاهش اضطراب کمک می‌کند.

میلکمن می‌گوید: «مردم می‌توانند به نوشیدنی، ماشین، پول، سکس، کالری، کوکائین یا هر چیزی معتاد شوند. ایدۀ اعتیاد رفتاری، شاخص کار ما شد.»

این ایده، بذر ایده‌ای دیگر را کاشت: «چرا یک جنبش اجتماعی حول نشئه‌کننده‌های طبیعی راه نیاندازیم: مردم بدون اثرات مخرّب مواد، بر اساس شیمی مغزشان نشئه شوند چون برایم روشن است که مردم می‌خواهند آگاهی‌شان را دستکاری کنند.»

به ۱۹۹۲ که رسید، تیم او در دنور برندۀ یک کمک‌هزینۀ دولتی ۱.۲ میلیون دلاری شد تا «پروژۀ خودیابی» را تشکیل دهد: این پروژه نشئه‌کننده‌های طبیعی را به جای مواد و جرم به نوجوانان پیشنهاد می‌داد. معلمان، پرستاران و مشاوران مدارس کودکانی ۱۴ ساله را به آن‌ها ارجاع دادند که به نظر خودشان نیاز به درمان نداشتند اما با مسألۀ مواد یا جُرم‌های کوچک دست‌به‌گریبان بودند.

«ما به آن‌ها نمی‌گفتیم برای درمان آمده‌اند. می‌گفتیم هرچه بخواهید یاد بگیرید به شما یاد می‌دهیم: موسیقی، رقص، هیپ‌هاپ، هنر، هنرهای رزمی.» ایده این بود که این کلاس‌های متفاوت، طیفی از تغییرات در شیمی مغز کودکان رقم می‌زند و آنچه برای بهتر کنار آمدن با زندگی نیاز دارند را به آن‌ها می‌دهد: برخی شاید مشتاق تجربه‌ای باشند که اضطراب را کاهش دهد، دیگران شاید دنبال یک لحظه هیجان باشند.

در همین حال، تمرین مهارت‌های زندگی به این بچه‌ها داده می‌شد که بر ارتقای تفکراتشان دربارۀ خود و زندگی، و شیوۀ تعاملشان با دیگران تمرکز داشت. میلکمن می‌گوید: «اصل مهم این بود که آموزش در زمینۀ مواد جواب نمی‌دهد چون کسی به آن توجه نمی‌کند. بلکه نیاز به مهارت‌های زندگی است تا بر اساس آن اطلاعات عمل کنند.» به بچه‌ها گفته شد این برنامه سه‌ماهه است. برخی از آن‌ها تا پنج سال در پروژه ماندند.

در ۱۹۹۱، میلکمن به ایسلند دعوت شد تا دربارۀ کارش، یافته‌هایش و ایده‌هایش حرف بزند. او مشاور اولین مرکز اقامتی درمان مواد برای نوجوانان در ایلسند، در شهری به نام تیندر، شد. او توضیح می‌دهد: «ایدۀ محوری آنجا این بود که کارهای بهتری در اختیار بچه‌ها بگذاریم که بکنند.» در آنجا با گودبرگ آشنا شد که دانشجوی کارشناسی روان‌شناسی و مددکار داوطلب در تیندر بود. از آن زمان به بعد، آن‌ها دوستان نزدیک همدیگر بوده‌اند.

سفرهای مرتب میلکمن به ایسلند و صحبت‌هایش در آنجا آغاز شد. این صحبت‌ها، و تیندر، توجه پژوهشگری جوان در دانشگاه ایسلند به نام دورا زیگفودوتی را جلب کرد. سؤالی برای او مطرح بود: شاید بتوانیم جایگزین‌های مواد و الکل را در برنامه‌ای بگنجانیم که هدفش نه درمان کودکان مسأله‌دار، بلکه جلوگیری از مصرف الکل یا مواد توسط آن‌هاست.

آیا تاکنون الکل را امتحان کرده‌اید؟ اگر بله، آخرین بار چه زمانی نوشیده‌اید؟ تاکنون مست کرده‌اید؟ سیگار کشیده‌اید؟ اگر بله، چند وقت یک‌بار سیگار می‌کشید؟ چقدر وقت با والدین‌تان می‌گذرانید؟ آیا رابطه‌ای نزدیک با والدین‌تان دارید؟ در چه نوع فعالیت‌هایی شرکت می‌کنید؟

در سال ۱۹۹۲، کودکان ۱۴ تا ۱۶ ساله در تمام مدارس ایسلند پرسشنامه‌ای با سؤالاتی از این دست را پُر کردند. این فرایند در سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۷ هم تکرار شد.

نتایج این پیمایش‌ها، نگران‌کننده بود. در کل کشور، حدود ۲۵% بچه‌ها هر روز سیگار می‌کشیدند، بیش از ۴۰% هم در طول یک ماهِ منتهی به پیمایش مست کرده بودند. ولی وقتی که تیم در دل داده‌ها کاوش کرد، توانست دقیقاً تشخیص دهد که کدام مدارس با وخیم‌ترین مشکلات و کدام‌یک با سهل‌ترین مسائل دست به گریبان بودند. تحلیل آن‌ها نشان می‌داد زندگی کودکانی که سراغ نوشیدن و سیگار و مواد می‌روند تفاوت‌های مشهودی دارد با آن‌هایی که سراغ این چیزها نمی‌روند. مشخص شد که چند عامل در حفاظت از کودکان بسیار قوی عمل می‌کنند: سه یا چهار بار شرکت در برنامه‌های دست‌جمعی (به‌ویژه ورزش) در هفته، کل مدتی که در هفته با والدین می‌گذرانند، احساس مراقبت و توجه در مدرسه، و بیرون نرفتن از خانه در اواخر شب.

اینگا دورا که دستیار پژوهش این پیمایش‌ها بود می‌گوید: «در آن زمان، انواع و اقسام برنامه‌های جلوگیری از مصرف مواد در جریان بود. عمدۀ آن‌ها بر پایۀ آموزش بودند.» دربارۀ خطرات نوشیدن و مواد به کودکان هشدار می‌دادیم، اما همان‌طور که میلکمن در ایالات متحده دیده بود، این برنامه‌ها جواب نمی‌داد. «ما می‌خواستیم رویکرد متفاوتی پیش بگیریم.»

یان زیگفوزن، همکار و برادرِ اینگا دورا، می‌گوید شهردار ریکیاویک هم علاقه داشت روشی جدید را امتحان کند، و والدین هم احساس مشابهی داشتند. یان در آن زمان دختران جوانی داشت و در سال ۱۹۹۹ که «مرکز تحقیق و تحلیل اجتماعی ایسلند» تأسیس شد به آن پیوست. او می‌گوید: «وضعیت بد بود. روشن بود که باید کاری کرد.»

با استفاده از داده‌های پیمایش و برداشت‌های حاصل از تحقیقاتِ افرادِ مختلفی از جمله میلکمن، به تدریج یک طرح ملی جدید ارائه شد. این طرح «جوانان در ایسلند» نام داشت.

قوانین تغییر کردند. خرید دخانیات برای زیر ۱۸ سال و خرید الکل برای زیر ۲۰ سال غیرقانونی شد، و تبلیغ دخانیات و الکل هم ممنوع شد. از طریق انجمن‌های والدین که بنا به قانون باید در تمام مدارس تشکیل می‌شدند، و شوراهای مدارس که نمایندگان والدین در آن‌ها حضور داشتند، پیوند میان والدین و مدارس تقویت شد. والدین تشویق به حضور در جلساتی می‌شدند که یادآوری می‌کرد به‌جای «هرازگاهی دورهمیِ باکیفیت»، کمیّتِ وقتی که با کودکان می‌گذرانند نیز اهمیت دارد، و باید کودکان را شب‌ها در خانه نگه دارند.

همچنین قانونی تصویب شد که بیرون ماندن کودکان ۱۳ تا ۱۶ ساله پس از ساعت ۱۰ شب در زمستان و پس از نیمه‌شب در تابستان را ممنوع می‌کرد. این قانون هنوز هم جاری است.

نهاد ملی انجمن‌های والدین با نام «خانه و مدرسه» توافق‌نامه‌هایی را برای امضا به والدین عرضه کرد. محتوای این توافق‌نامه‌ها بسته به گروه سنی فرق داشت، و هر سازمان می‌توانست تصمیم بگیرد که چه چیزهایی در آن بگنجاند. برای کودکان ۱۳ سال به بالا، والدین می‌توانستند به رعایت همۀ توصیه‌ها متعهد شوند و همچنین مثلاً اجازه ندهند بچه‌هایشان در مهمانی‌های نظارت‌نشده شرکت کنند، برای کم‌سالان الکل نخرند، و به سلامت بقیۀ کودکان هم توجه کنند.

هرفنا سیگیارجنسدوتیا، مدیر «خانه و مدرسه»، می‌گوید این توافق‌ها علاوه بر آموزش والدین، اقتدارشان در خانه را هم تقویت می‌کرد. «اینجاست که قدیمی‌ترین بهانه از بین می‌رود: همه همین کار را می‌کنند!»

منابع دولتی برای برنامه‌های دست‌جمعی و سازمان‌یافتۀ ورزش، موسیقی، هنر، رقص و باشگاه‌های مشابه افزایش یافت تا کودکان برای تعلق گروهی و احساس خوب، راهی جز استفادۀ الکل و مواد هم داشته باشند؛ و بچه‌های خانواده‌های کم‌درآمد نیز برای شرکت در این برنامه‌ها اعانه می‌گرفتند. مثلاً در ریکیاویک که محل سکونت بیش از یک‌سوم جمعیت کشور است، «کارت تفریح» برای هر کودک در سال مبلغ ۳۵ هزار کرون (۲۵۰ دلار) به خانواده می‌دهد تا هزینۀ فعالیت‌های تفریحی کنند.

مهم آنکه پیمایش‌ها ادامه یافتند. هرسال تقریباً همۀ بچه‌های ایسلند یک پرسش‌نامه پُر می‌کنند. این یعنی داده‌های به‌روز و معتبر همواره در دسترس‌اند.

در بازۀ ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲، درصد کودکان ۱۵ و ۱۶ ساله‌ای که می‌گفتند اغلب یا تقریباً همۀ آخرهفته‌ها را با والدین‌شان می‌گذرانند دو برابر شد (از ۲۳ به ۴۶ درصد رسید) و درصد کودکانی که حداقل چهار بار در هفته در برنامه‌های ورزشی سازمان‌یافته شرکت می‌کردند از ۲۴ به ۴۲ درصد رسید. در همین حال، میزان مصرف سیگار و الکل و حشیش در این ردۀ سنی سقوط کرد.

الفجِیر کریستیانسون که روی این داده‌ها کار می‌کرد و اکنون در دانشکدۀ سلامت عمومی در دانشگاه ویرجینیای غربی ایالات متحده است، خاطرنشان می‌کند: «هرچند نمی‌توان مدعی رابطه‌ای علّی شد، که همین نمونه خوب نشان می‌دهد چرا دانشمندان به سختی روش‌های پیشگیری اولیه را می‌پذیرند، ولی روند بسیار روشن است. عامل‌های حفاظتی افزایش یافته‌اند، عامل‌های خطر کاهش یافته‌اند، و مصرف مواد کم شده است؛ و این روند در ایسلند یکنواخت‌تر از هر کشور اروپایی دیگر بوده است.»

یان زیگفوزن عذرخواهی می‌کند که چند دقیقه دیر رسیده است. «یک تماس اضطراری داشتم!» ترجیح می‌دهد که نگوید دقیقاً از کجا، اما یکی از شهرهای دیگر دنیا بوده که اکنون بخشی از ایده‌های «جوانان در ایسلند» را اقتباس کرده است.

پس از آنکه داده‌های شگفت‌انگیز ایسلند در جلسۀ «شهرهای اروپا علیه مواد» ارائه شد، برنامۀ «جوانان در اروپا» در سال ۲۰۰۶ آغاز شد که هدایتش بر عهدۀ یان است. او تعریف می‌کند: «همه می‌پرسیدند: شما دارید چکار می‌کنید؟»

شهرداری‌ها به جای دولت‌ها عهده‌دار مشارکت در برنامۀ «جوانان در اروپا» هستند. در سال اول، هشت شهرداری به این برنامه پیوستند. تا امروز ۳۵ شهرداری در ۱۷ کشور به آن پیوسته‌اند: از مناطقی که فقط چند مدرسه در آن شرکت دارند، تا تاراگونا در اسپانیا که ۴۲۰۰ کودک ۱۵ ساله را در این برنامه دارد. روش همه‌جا یکسان است: یان و تیمش با مسئولان محلی صحبت می‌کنند و پرسش‌نامه‌ای تدوین می‌کنند که پرسش‌های کلیدی‌اش ترکیبی از پرسش‌های استفاده‌شده در ایسلند به‌علاوۀ چند موردی است که بر اساس اقتضائات محلی تهیه می‌شوند. به‌عنوان مثال، اخیراً مشخص شده است که قمار آنلاین در برخی نواحی یکی از مسائل بزرگ است و مسئولان محلی مایلند بدانند که آیا این نیز به سایر رفتارهای پرخطر مربوط است یا خیر.

دو ماه پس از آنکه پرسش‌نامه‌ها به ایسلند می‌رسند، تیم یک گزارش اولیه همراه با نتایج به‌علاوۀ اطلاعات مقایسه‌ای و تطبیقی با سایر مناطق شرکت‌کننده را پس می‌فرستد. یان می‌گوید: «ما همیشه می‌گوییم که اطلاعات مثل سبزیجات باید تازه باشد. اگر این یافته‌ها را یک سال بعد بفرستید، افراد می‌گویند: خُب این‌ها مال مدت‌ها پیش است و شاید اوضاع عوض شده باشد...» علاوه بر تازگی، اطلاعات باید محلی هم باشند تا مدارس، والدین و مسئولان دقیقاً ببینند که چه مشکلات و مسائلی در نواحی‌شان وجود دارد.

این تیم ۹۹ هزار پرسش‌نامه از نقاطی دور همچون جزایر فارو، مالت و رومانی (و همچنین کرۀ جنوبی و اخیراً نایروبی و گینۀ بیسائو) را تحلیل کرده است. نتایج در کل نشان می‌دهند که در زمینۀ مصرف مواد نوجوانان، همان عوامل حمایتی و خطرآفرین که در ایسلند شناسایی شده‌اند همه‌جا صادق‌اند. تفاوت‌هایی هم وجود دارد: در یک نقطه (در کشوری «اطراف دریای بالتیک») شرکت در برنامه‌های ورزشی سازمان‌یافته، عامل خطرآفرین بود. تحقیقات بیشتر علت را نشان داد: سربازان سابق که به داروهای عضله‌ساز، الکل و دخانیات علاقه دارند مسئول ادارۀ باشگاه‌هایند. پس اینجا یک مسئلۀ محلی روشن و فوری وجود داشت که می‌شد حل‌وفصلش کرد.

یان و تیمش توصیه‌ها و اطلاعاتی دربارۀ اقدامات اثربخش در ایسلند ارائه می‌دهند، اما هر اجتماع رأساً تصمیم می‌گیرد که بنا به نتایجش چه اقدامی انجام دهد. گاهی اوقات آن‌ها هیچ کاری نمی‌کنند. یک کشور عمدتاً مسلمان که او ترجیح داد اسمش را نیاورد، داده‌ها را رد کرد چون حاکی از میزان ناخوشایندی از مصرف الکل بود. در سایر شهرها (مثلاً همان‌جایی که «تماس اضطراری» با یان گرفته بود) از داده‌ها استقبال می‌کنند و پول هم دارند، اما او مشاهده کرده است که تأمین و حفظ منابع مالی برای استراتژی‌های پیشگیری سخت‌تر از درمان است.

هیچ کشور دیگری تغییراتی در ابعاد ایسلند نداشته است. وقتی از او می‌پرسم آیا کشور دیگری هم از قانون خانه ماندن کودکان در شب الگو گرفته است یا خیر، یان لبخند می‌زند. «حتی سوئدی‌ها خندیدند و گفتند این یعنی حکومت‌نظامی علیه کودکان.»

در کل اروپا، نرخ مصرف الکل و مواد نوجوانان در ۲۰ سال گذشته عموماً بهبود یافته است، ولی کاهش در هیچ‌جا به قدر ایسلند چشم‌گیر نبوده است، و بهبودها نیز لزوماً ناشی از استراتژی‌هایی نیستند که برای ارتقاء سلامت نوجوانان پی گرفته شده‌اند. مثلاً در انگلستان این واقعیت که اکنون نوجوانان به جای ارتباطات رودررو زمان بیشتری را در خانه برای تعامل آنلاین می‌گذرانند، می‌تواند یکی از دلایل کاهش مصرف الکل باشد.

اما شهر کاناس در لیتوانی مصداق ثمراتی است که می‌تواند با مداخلۀ فعال رخ دهد. این شهر از سال ۲۰۰۶ پنج بار پیمایش را انجام داده است، و مدارس، والدین، سازمان‌های بهداشت و سلامت، کلیساها، ادارات پلیس و خدمات اجتماعی کنار هم جمع شده‌اند تا سعی کنند سلامت کودکان را بهبود داده و مصرف مواد را مهار کنند. مثلاً والدین سالانه در ۸ یا ۹ جلسۀ رایگان بچه‌داری شرکت می‌کنند، و یک طرح جدید هم منابع اضافه برای مؤسسات دولتی و سازمان‌های مردم‌نهادی فراهم کرده است که در کار بهبود سلامت روانی و مدیریت استرس‌اند. این شهر در سال ۲۰۱۵ ارائۀ برنامه‌های ورزشی رایگان در روزهای دوشنبه، چهارشنبه و جمعه را آغاز کرد، و برنامه‌هایی برای راه‌اندازی ایاب و ذهاب رایگان برای خانواده‌های کم‌درآمد نیز در جریان است تا کودکانی که نزدیک این مراکز زندگی نمی‌کنند بتوانند در این برنامه‌ها شرکت کنند.

در بازۀ ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴، تعداد نوجوانان ۱۵ و ۱۶ سالۀ اهل کاناس که گفتند ظرف سی روز گذشته مست کرده‌اند ۲۵% کاهش یافت و استعمال هرروزۀ دخانیات بیش از ۳۰% کمتر شد.

در حال حاضر، میزان مشارکت شهرها در برنامۀ «جوانان در اروپا» قاعدۀ مشخصی ندارد و تیم ایسلندی هم کوچک است. یان مایل است یک نهاد متمرکز با بودجۀ اختصاصی برای تمرکز بر گسترش «جوانان در اروپا» شکل بگیرد. او می‌گوید: «هرچند ده سال است مشغول این کاریم، شغل اصلی و تمام‌وقت ما نیست. مایلیم کسی از این کار الگو بگیرد و در تمام اروپا اجرا کند. و چرا فقط اروپا؟»

پس از پیاده‌روی‌مان در پارک لاگردالر، گودبرگ یانسون ما را به خانه‌اش دعوت می‌کند. در باغچۀ خانه، دو پسرش بزرگ‌ترش یان کنراد (۲۱ ساله) و برگر ایزار (۱۵ ساله) دربارۀ مصرف الکل و دخانیات با من حرف می‌زنند. یان الکل می‌نوشد اما برگر می‌گوید هیچ‌کسی را در مدرسه‌اش نمی‌شناسد که دخانیات یا الکل مصرف کند. دربارۀ تمرین فوتبال هم حرف می‌زنیم: برگر پنج یا شش بار در هفته تمرین می‌کند؛ یان که دانشجوی سال اول رشتۀ کسب‌وکار در دانشگاه ایسلند است، پنج بار در هفته تمرین می‌کند. هر دو تمرین‌های منظم بعد از مدرسه را در شش‌سالگی آغاز کردند.

پدرشان قبل از آن به من گفته بود: «ابزار و آلات مختلفی در خانه داریم. سعی کردیم آن‌ها را به موسیقی علاقمند کنیم. قبلاً یک اسب داشتیم. همسرم واقعاً به اسب‌سواری علاقه دارد. ولی این‌ها جواب نداد. در نهایت، انتخاب‌شان فوتبال بود.»

آیا شده که بچه‌ها احساس فشار کنند؟ آیا شده که وقتی بچه‌ها ترجیح می‌دادند کار دیگری بکنند، وادار به تمرین بشوند؟ برگر می‌گوید: «نه، ما از بازی فوتبال لذت می‌بردیم.» یان اضافه می‌کند: «امتحانش کردیم و به آن عادت کردیم، و برای همین ادامه دادیم.»

این همۀ کارشان نیست. گودبرگ و همسرش ترون برای گذراندن ساعات مشخصی در هفته با سه پسرشان برنامه‌ریزی نمی‌کنند، اما سعی می‌کنند آن‌ها را مرتب به سینما، تئاتر، رستوران، کوهنوردی و ماهی‌گیری ببرند، و بالاخره در ماه سپتامبر که گوسفندهای ایسلند از ارتفاعات پایین می‌آیند، قرار خانوادگی چوپانی می‌گذارند.

شاید یان و برگر بیش از حد معمول به فوتبال علاقه و در آن استعداد داشته باشند (دانشگاه ایالتی شهر دنور بورسیۀ فوتبال به یان پیشنهاد داده و چند هفته پس از ملاقات‌مان، برگر برای بازی در تیم ملی زیر ۱۷ سال انتخاب شد). ولی آیا افزایش معنادار درصد کودکانی که چهار بار یا بیشتر در هفته در برنامه‌های ورزشی سازمان‌یافته شرکت می‌کنند، می‌تواند مزایایی علاوه بر پرورش کودکان سالم‌تر داشته باشد؟

مثلاً آیا می‌تواند به پیروزی قاطع ایسلند بر انگلستان در رقابت‌های قهرمانی فوتبال یورو ۲۰۱۶ مربوط باشد؟ در پاسخ به این سؤال، اینگا دورا که با رأی مردم «زن سال ایسلند» در ۲۰۱۶ انتخاب شد لبخند می‌زند: «در موسیقی هم موفقیت داشته‌ایم، مثل گروه آو مانسترز اند من۲ [یک گروه فولک‌پاپ مستقل در ریکیاویک]. اینها جوان‌هایی‌اند که به کارهای سازمان‌یافته هُل داده شدند.» و با چشمکی می‌گوید: «برخی از من تشکر کرده‌اند.»

شهرهای دیگری هم که به برنامۀ «جوانان در اروپا» پیوسته‌اند مزایای گوناگونی را گزارش می‌دهند. مثلاً در بخارست، نرخ خودکشی جوانان هم پابه‌پای کاهش مصرف الکل و مواد، کمتر شده است. در کاناس، تعداد کودکانی که دست به خودکشی زده‌اند در بازۀ ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ یک‌سوم کمتر شده است.

به گفتۀ اینگا دورا، «از طریق مطالعات یاد گرفتیم که باید شرایطی بسازیم که بچه‌ها بتوانند زندگی سالمی داشته باشند، و نیازی به مصرف مواد نداشته باشند، چون زندگی مفرّح است و آن‌ها می‌توانند کارهای زیادی بکنند. و والدینی حامی‌شان هستند که با آن‌ها وقت می‌گذرانند.»

در این مسأله، حتی اگر روش‌ها روشن نباشند، پیام‌ها صریح‌اند. و وقتی هاروی میلکمن به این نتایج می‌نگرد، به فکر کشور خودش ایالات متحده می‌افتد. آیا «جوانان در ایسلند» می‌تواند آنجا هم جواب بدهد؟

۳۲۵ میلیون نفر در مقابل ۳۳۰ هزار نفر. ۳۳ هزار دستۀ اوباش در مقابل هیچ. حدود ۱.۳ میلیون جوان بی‌خانمان در مقابل چند تا.

آمریکا مشخصاً با چالش‌هایی روبروست که ایسلند گرفتارشان نیست. اما میلکمن می‌گوید داده‌های سایر نقاط اروپا، از جمله شهرهایی مانند بخارست که درگیر مسائل اجتماعی مهم و فقر نسبی‌اند، نشان می‌دهند که الگوی ایسلندی می‌تواند در فرهنگ‌های بسیار متفاوت هم مؤثر باشد. و نیاز به چنین کاری در ایالات متحده بسیار زیاد است: کم‌سالان تقریباً ۱۱ درصد از مصرف الکل کشور را به خود اختصاص می‌دهند، و افراط در نوشیدن هر سال بیش از ۴۳۰۰ واقعۀ مرگ در افراد زیر ۲۱ سال رقم می‌زند.

ولی بعید است برنامه‌ای هم‌تراز با «جوانان در ایسلند» در ایالات متحده مطرح شود. یک مانع مهم آن است که ایسلندی‌ها تعهد درازمدت به پروژه‌های ملی دارند، ولی منابع برنامه‌های سلامت اجتماعی در ایالات متحده معمولاً با بودجه‌های کوتاه‌مدت تأمین می‌شود.

میلکمن در تجربه‌ای دشوار دریافته است که حتی آن برنامه‌های جوانان که مورد تقدیر همگان هستند و بهترین سرمشق‌های امروزی تلقی می‌شوند نیز همیشه بسط نمی‌یابند یا حتی حفظ نمی‌شوند. او می‌گوید: «در پروژۀ خودیابی به نظر می‌رسید بهترین برنامۀ دنیا را داریم. دو بار به کاخ سفید دعوت شدم تا حرف بزنم. این برنامه جایزه‌های ملی بُرد. فکر می‌کردم: این برنامه در هر شهر و روستایی تکرار خواهد شد. ولی نشد.»

علت ماجرا به نظرش این بود که نمی‌توانید یک الگوی عام را برای همۀ اجتماع‌ها تجویز کنید چون همگی منابع یکسان ندارند. هر اقدامی برای آنکه کودکان ایالات متحده فرصت شرکت در همان نوع فعالیت‌هایی را بیابند که اکنون در ایسلند مرسوم است و لذا به آن‌ها کمک شود تا از الکل و سایر مواد دور بمانند، باید از منابعی بهره بگیرد که هم‌اکنون در آن اجتماع وجود دارد. او می‌گوید: «باید بر منابع اجتماع هدف تکیه کنید.»

همکارش الفجیر کریستیانسون در حال طرح ایده‌های ایسلندی در ایالت ویرجینیای غربی است. در چندین مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان ایالت، پرسش‌نامه‌ها را به بچه‌ها داده‌اند، و یک مسئولِ هماهنگیِ محلی هم کمک می‌کند نتایج به دست والدین و هرکسی برسد که می‌تواند از آن‌ها برای کمک به کودکان آنجا استفاده کند. ولی او تصدیق می‌کند شاید رسیدن به نتایجی که در ایسلند دیده‌ایم، دشوار باشد.

مایکل اوتول، مدیرعامل خیریۀ منتور در انگلستان که برای کاهش سوءمصرف الکل و مواد در کودکان و جوانان فعالیت می‌کند، می‌گوید کوتاه‌مدت‌نگری نیز می‌تواند مانعی در برابر استراتژی‌های پیشگیری مؤثر باشد. در این کشور نیز یک برنامۀ هماهنگ ملی برای جلوگیری از مصرف الکل و مواد وجود ندارد. این کار عموماً به مقامات محلی یا مدارس محول شده است که در عمل اغلب فقط اطلاعاتی دربارۀ خطرات مواد و الکل به دانش‌آموزان داده می‌شود؛ استراتژی‌ای که او قبول دارد بنا به شواهد، جواب نمی‌دهد.

تمرکز ایسلند بر همکاری والدین، مدرسه و اجتماع جهت کمک به کودکان، و تأکید بر ورود والدین یا مراقبان در زندگی جوانان‌شان، کاملاً مورد تأیید اوتول است. او تصریح می‌کند که بهبود حمایت از کودکان می‌تواند به چندین طریق مفید واقع شود. حتی وقتی بحث فقط ناظر به الکل و دخانیات باشد، داده‌های فراوانی در دست است که نشان می‌دهد هرچه سن کودک در اولین باری که دخانیات یا الکل مصرف می‌کند بیشتر باشد، در طول عمرش زندگی سالم‌تری خواهد داشت.

ولی همۀ استراتژی‌ها در انگلستان پذیرفته نمی‌شوند: ممنوعیت خروج کودک از خانه در آخر شب‌ها یکی از آن‌هاست، شاید دیگری هم قدم‌زدن والدین در محله برای شناسایی کودکانی باشد که قانون‌شکنی می‌کنند. و در یک آزمون، خیریۀ منتور در شهر برایتون والدین را به مدارس دعوت کرد تا در کارگاه‌ها شرکت کنند اما دریافت که واداشتن آن‌ها به تعامل و ورود به ماجرا دشوار است.

به نظر میلکمن، هرجا که روش‌های ایسلندی پیشنهاد می‌شوند، دو چالش احتیاط‌کاری عمومی و بی‌میلی به درگیر شدن در کار پیش می‌آید که به بطن مسئلۀ توازن مسئولیت‌ها میان دولت و شهروندان برمی‌گردد: «می‌خواهید حکومت چه مقدار کنترل روی وقایع زندگی کودک‌تان داشته باشد؟ آیا این اقدامات به منزلۀ دخالت بیجای حکومت در زندگی مردم است؟»

در ایسلند، رابطۀ بین مردم و دولت همواره زمینه‌ساز برنامه‌های ملی مؤثر بوده است تا میزان زیاده‌روی کودکان در مصرف دخانیات و الکل را کاهش دهد؛ و طی این فرآیند، خانواده‌ها را به هم نزدیک‌تر و کمک کرده است تا کودکان از جهات مختلف سالم‌تر شوند. آیا کشور دیگری هم هست که نتیجه بگیرد مزایای این کار به هزینه‌هایش می‌ارزند؟
نویسنده: اما یانگ روان شناس و تحلیل گر
ترجمه از پایگاه ترجمان
پ.ن: امیدوارم از مطالعه این مطلب لذت برده باشید و امیدوارم مسئولان فرهنگی ما کمی از این راهکار های مفید بهره ببرند در حل مشکلات اجتماعی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۱:۴۱
حمید