کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

از لحظات لذت ببریم. لحظه لحظه ها، دقایق و ساعت زندگی مان را می سازند
زندگی را زیبا نقاشی کنیم
راه های ارتباطی با ما
Telegram: @CnHamid
Instagram: mddrngiprnd
Www.CnHamid.ir

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

در صنعت هوانوردی از شیوه‌های گوناگونی جهت بوجود آوردن مسیرهای هوایی استفاده می‌گردد که البته این شیوه‌ها بنا به نوع دستگاه‌هایی که در آن استفاده می‌شود، گوناگون هستند و سرویسی هم که از طریق مراقبت پرواز (کنترل ترافیک هوایی) در این مسیرها داده می‌شود، متفاوت می‌باشد. اما زمانی‌که یک پرواز مسیر خود را طی نموده است، (معمولاً) جهت راهنمایی به سمت فرودگاه مقصد و نشستن در آن فرودگاه نیازمند دستگاه‌هابی می‌باشد که وی را به سمت باند هدایت نماید؛ دستگاه‌هایی که می‌توانند وی را بالاخص در شرایط بد آب و هوایی تا ارتفاع و فاصله نزدیکی از سطح باند فرودگاه راهنمایی نمایند. یکی از مهم‌ترین و متداول‌ترین دستگاه‌هایی که امروزه در سراسر جهان برای نشستن هواپیما در فرودگاه‌های پرترافیک از آن استفاده می‌شود، سیستم نشستن بوسیله دستگاهILS  می‌باشد.

بر اساس اطلاعات بدست آمده اولین دستگاه ILS برای انجام تست‌های اولیه در فرودگاه ایندیانا پلیس در سال ۱۹۴۰ میلادی نصب شده است. تا به امروز راه حل‌های دیگری نیز برای نشستن هواپـیماهامانـند سیـستم نشستن بوسیـله امـواج بسـیار کوتـاه رادیـویی یا - MLS : Microwave Landing System   اختراع شده و تکامل یافته اند؛ همچنین سیستم‌های ماهواره‌ایِ منطبق برسیستمِ موقعیت‌یابیِ جهانی   (GPS : Global Positioning System)  نیز برای آیـنده در حال برنـامه‌ریزی و طراحی می‌باشند؛ اما امروزه از ILS برای ۹۹% از طرح‌های تقرب دقیق و استاندارد (Standard Precision Approach) در سراسر جهان استفاده می‌گردد. یک سیستم ILS می‌تواند فقط برای یک باند، طرح تقرب دقیق PA : (Precision APP)  ارایه دهد؛ ILS دارای دو سیستم مجزاست؛ یکی هواپیما را بصورت عرضی(از یک طرف به طرف دیگر) و دیگری بصورت عمودی (از بالا به پائین) راهنمایی می‌کند (مانند یک قیف مکعب شکل)

 ILS از دو بخش اصلی به نامهای Localizer و Glide Slope  تشکیل شده است، البته سازمان هوانوردی فدرال FAA تقسیم بندی در این مورد انجام داده که به نظر دقیق تر و کامل تر می رسد.

  • اطلاعات راهبری (Guidance information)

که توسط فرستنده های Localizer و Glide Slope تامین میشود.

  • اطلاعات مسافتی (Range information)

این اطلاعت توسط فرستنده های Marker Beacon بدست می آیند.

  • اطلاعات دیداری (Visual information)

این اطلاعات توسط چراغ های تقرب، باند فرود، محل فرود و خط وسط باند  (Runway Lights) تامین می شوند.
حال هر کدام از این ابزار ها را با زبانی ساده تر شرح می دهیم

Localizer 
وظیفه آنتن Localizer، ارسال سیگنال هایی به صورت افقی جهت قرارگیری هواپیما در وسط باند فرود می باشد. برای این منظور با ارسال سیگنال ۱۵۰ هرتز در امتداد سمت راست و ارسال سیگنال ۹۰ هرتز در امتداد سمت چپ باند فرود، از انحراف هواپیما به سمت چپ یا راست باند جلوگیری می کند. ضمنا فرکانس سیگنال های ارسالی بر روی باند VHF می باشد. سیگنالهای ایستگاه زمینی Localizer  پس از دریافت توسط هواپیما توسط نمایشگر به نمایش درمی آید. بدین صورت که اگر هواپیما در امتداد خط وسط باند قرار داشته باشد، CDI هیچگونه اختلافی را نشان نمی دهد و اگر هواپیما در سمت راست خط وسط باند قرار داشته باشد، یک انحراف را در سمت چپ CDI و همچنین اگر هواپیما در سمت چپ خط وسط باند قرار داشته باشد، یک انحراف در سمت راست CDI مشاهده می شود.

Glide Slope
وظیفه آنتن های Glide Slope، ارسال سیگنال هایی برای راهنمایی خلبان جهت فرود با شیب مناسب بر روی باند فرود می باشد. بدین منظور با ارسال سیگنال ۱۵۰ هرتز در پایین محدوده شیب صحیح فرود و ۹۰ هرتز در بالای آن، به خلبان جهت پایین آمدن بر روی شیب صحیح فرود و نشستن در ابتدای باند کمک میکند. فرکانس سیگنالهای ارسالی بر روی باند UHF می باشد. سیگنالهای دریافتی ایستگاه زمینی Glide Slope نیز بر روی نشانگر CDI نمایش داده می شود. بدین صورت که اگر هواپیما بر روی شیب صحیح فرود باشد، نشانگر CDI در وسط باقی می ماند و اگر هواپیما بالاتر از شیب صحیح فرود۳ درجه باشد، انحرافی به سمت پایین و همچنین اگر هواپیما پایین تر از شیب صحیح فرود باشد، انحرافی به سمت بالا بر روی CDI نمایش داده می شود

Marker Beacon
یکی دیگر از آنتن هایی که اطلاعات مسافتی را از زمین برای هواپیما ها ارسال میکند، Marker Beacon   می باشد، بدین صورت که با ارسال سیگنال ۷۵ هرتز به صورت عمودی و مخروطی شکل توسط یک آنتن در فاصله ۸ کیلومتری باند فرود موسوم به Outer Marker(OM)، یک آنتن در فاصله ۱ کیلومتری موسوم به Middle Marker(MM)، و یک آنتن در فاصله ۵۰۰ متری از باند فرود موسوم به Inner Marker(IM)، فاصله هواپیما را تا ابتدای باند فرود برای هواپیماها مخابره میکند. اما سیگنال های ارسالی از فرستنده MB پس از دریافت، توسط چراغ های داخل کابین و یک بوق هشدار به خلبان اعلام می شود. بدین صورت که چراغ آبی رنگ برای OM، چراغ زرد رنگ برای MM و چراغ سفید رنگ برای IM روشن خواهد شد

Runway Lights 
به هنگام تقرب و نزدیک شدن به باند فرود در هنگام شب و در شرایط بد آب و هوایی که باند برای خلبان قابل روئیت نمی باشد، از چراغهایی موسوم به  Runway Lights بر روی باند استفاده شده که توسط آنها محدوده تقرب، ابتدای باند، محدوده باند و خط وسط باندمشخص می گردد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۶
حمید

 human capital یا سرمایه انسانی چیست؟

عبارت « سرمایه انسانی » یکی از پراستفاده‌ترین «استعاره»‌ها در اقتصاد است. این عبارت از این جهت استعاری است که ما را در فهم اینکه چرا و چگونه می‌توان در مورد کارآیی انسان مانند کارآیی دیگر منابع تولید، مانند ماشین‌ها، استدلال کرد. آن کالاها «سرمایه» نامیده می‌شوند، پس ما می‌توانیم تحلیل‌های خود را از ماشین‌ها به انسان‌ها تعمیم دهیم تا بتوانیم انتخاب‌های آنها را در راستای افزایش کارآیی و در نتیجه ثروت شان، درک کنیم.

به طور کلی، اقتصاددانان چیزی را «سرمایه» می‌دانند که در فرآیند تولید نقشی بر عهده داشته باشد. ما می‌توانیم در مورد افراد، اینگونه استدلال کنیم که ما به طرق مختلف روی خودمان «سرمایه‌گذاری» می‌کنیم تا بتوانیم کارآیی خود را افزایش دهیم.

بنابراین «سرمایه انسانی» ما مجموعه‌ دانش، مهارت‌ها، استعدادها و تحصیلاتی است که ما در طول سال‌ها کسب کرده‌ایم. اگر همه‌ عوامل دیگر را برای همه‌ افراد یکسان فرض کنیم، افرادی که سرمایه انسانی بیشتری داشته باشند یا حداقل در مورد شغل خود سرمایه انسانی بیشتری داشته باشند، از کارآیی بیشتری برخوردار بوده و دستمزد بالاتری دارند.

البته اینجا فرض «یکسان گرفتن دیگر عوامل» بسیار مهم است؛ چرا که تنها سرمایه انسانی نیست که میزان دستمزد را مشخص می‌کند. دستمزد‌های ما همچنین به عرضه و تقاضای کاری که انجام می‌دهیم و کارآیی دیگر سرمایه‌های موثر در شغل ما، بستگی دارد. برای مثال در بسیاری از کارها حتی ماهرترین کارگرها هم نمی‌توانند به اندازه‌ ماشین‌آلات موجود در آن حرفه کارآیی و تولید داشته باشند.

مفهوم سرمایه انسانی، مخصوصا از این جهت مهم است که چرا ما موقعیت‌های شغلی فعلی را برای کسب تحصیلات بیشتر رها می‌کنیم. برای مثال، از دیدگاه یک اقتصاددان، رفتن به دانشگاه سرمایه‌گذاری بر روی سرمایه انسانی یک فرد است و برای مثال تفاوتی با تعمیر یا بهبود یک ماشین برای تولید بیشتر و بهتر ندارد.

مخارج مستقیم دانشگاه (برای مثال شهریه، خوابگاه، کتاب‌ها و ...) قسمتی از این سرمایه‌گذاری است، ولی دانشگاه یک هزینه‌ فرصت نیز می‌طلبد: درآمدی که ما می‌توانستیم با کار کردن به جای ادامه‌ تحصیلات در دانشگاه کسب کنیم. البته، فرض ما بر این است که این مخارج کمتر از افزایشی است که کسب تحصیلات می‌تواند در درآمد ما در طول زندگی‌مان ایجاد کند.

سرمایه انسانی همچنین می‌تواند در درک پدیده‌ای که ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته، بسیار مفید باشد: پدیده‌ای که «شکاف درآمدی جنسی». منتقدان همیشه بر روی این مساله که زنان به طور متوسط، در مقابل هر یک‌دلار دستمزد برای مردان فقط 75 سنت دستمزد دریافت می‌کنند و این را اثباتی بر مدعای تبعیض بر ضد زنان در بازار کار می‌دانند.

واقعیتی که آنها به آن اشاره می‌کنند کم و بیش درست است. مشکل اینجاست که این مساله نه به تبعیض در بازار کار، بلکه به انتخاب‌هایی باز می‌گردد که زنان و مردان برای سرمایه انسانی خود اتخاذ می‌کنند. در مقابل، این سرمایه‌گذاری‌ها نیز اثر مستقیمی بر روی دستمزد ایشان می‌گذارد.

برای مثال، اگر زنان نسبت به مردان از علاقه‌ کمتری برای ادامه تحصیل در رشته‌هایی که تقاضای بیشتری برای آنها وجود دارد داشته باشند، دیگر مساله تبعیض نیست، بلکه آنها سرمایه‌گذاری را «انتخاب» کرده اند که تقاضای کمتری برای آن وجود دارد و در نتیجه دستمزد کمتری نیز در انتظارشان خواهد بود. برای مثال در آمریکا، زنان نسبت به مردان کمتر در علوم انسانی (که تقاضای بیشتری برایشان وجود دارد) و بیشتر در علوم مهندسی و ریاضی ( که تقاضای کمتری دارند) ادامه تحصیل می‌دهند. دوباره باید تاکید کنم که اینجا بحث بر روی توانایی افراد نیست، بلکه در مورد انتخاب‌های ایشان در مورد سرمایه انسانی خودشان است.

همچنین این تصور نیز وجود دارد که دستمزد کمتر زنان به خاطر تصور فرهنگی اشتباهی است که طبق آن زنان مسوولیت تربیت فرزندان را بر عهده دارند. در این مورد باید گفت زنانی که قسمتی از زمان شان را صرف مراقبت از فرزندانشان می‌کنند این ریسک را می‌پذیرند که سرمایه انسانی شان دچار «تنزل» گردد، چرا که زمانی که صرف فرزندانشان می‌کنند، می‌توانستند صرف بهبود سرمایه انسانی شان در زمینه‌ کاری شان کنند.

زنانی که نقش بیشتری را نسبت به شوهرشان در تربیت فرزندانشان دارند، اصولا انتخاب‌های دیگری را برای بهبود سرمایه انسانی شان انجام می‌دهند که آنها را وارد شغل‌هایی با انعطاف پذیری بیشتر می‌کند (مانند تدریس). این نوع شغل‌ها به طور متوسط از دستمزد‌های کمتری برخوردارند.

مطالعات دقیقی که بر روی شکاف درآمدی جنسی انجام شده، نشان می‌دهد که اگر تفاوت‌های موجود در سرمایه‌گذاری بر سرمایه انسانی در زنان و مردان را تصحیح کنیم، شکاف درآمدی از بین می‌رود. چنان که بنا به آمار موجود، زنان و مردانی که از سرمایه انسانی نسبتا یکسانی برخوردارند، دستمزد‌های نسبتا یکسانی نیز دریافت می‌کنند ( به طور دقیق دستمزد مردان 2 درصد بیشتر از زنان است) .
سرمایه انسانی ابزار توضیحی بسیار قدرتمندی در اقتصاد است، به طوری که می‌تواند ما را در فهم اینکه چرا افراد در آموزش و تحصیل سرمایه‌گذاری می‌کنند یا هزینه‌های مستقیم و فرصت رفتن به دانشگاه را می‌پردازند و اینکه این سرمایه‌گذاری‌ها چگونه در درآمد آینده‌ آنها نقش دارد.

مفهوم سرمایه انسانی چیست؟

در واقع، "سرمایه ی انسانی" ترکیبی متناقض و عجیب و غریب است که با "زبان جدید" معاصر، یعنی همان گفتار نئولیبرال تحمیل شده است. انگار که "سرمایه" این هیولای سرد، این انباشت کار مرده، که نمی تواند ادامه ی حیات دهد مگر با مکیدن مداوم خون کار زنده، در حالی که میلیاردها انسان بی گناه را به فقر و بیکاری محکوم می کند، می تواند نشانه ای از انسانیت داشته باشد.

اقتصاد دانان، مدیران، مردان سیاست یا هر آدم معمولی که گستاخانه از این عبارت استفاده می کنند، در واقع غیر انسانی بودن این نوع نگرش به دنیا را به نمایش می گذارند که در آن هر کس و هر چیز مجبور است موجودیت خود را با ترازویی که یک وزنه ی ارزشمند بیشتر ندارد بسنجد: وزنه ی ارزش کالائی.

اما منظور آنها از سرمایه ی انسانی چیست؟ جواب ساده است: قدرت کار حقوق بگیران. یعنی مجموعه ی اختیارات و توانایی های فیزیکی (مانند زور بازو، استقامت، مهارت ، کاردانی)، توانایی های اخلاقی (مانند شجاعت، پشتکار، وجدان کاری)، توانایی های عقلانی (مانند اطلاعات عمومی، تخصص، تخیل و هوشمندی)، توانایی های زیبایی شناسی (ذوق و سلیقه) و توانایی های معاشرتی (قدرت معاشرت و مذاکره) و حقوق بگیران می توانند این توانایی ها را در بازار کار به فروش برسانند.

آنهایی که قدرت کار را به عنوان یک سرمایه ی انسانی نشان می دهند، درواقع می خواهند به خود و به کارمندان بقبولانند که هر کس با قدرت کاری خود صاحب سرمایه ای است که باید آن را به سود دهی برساند. ارزش آن را حفظ کند و حتی بالا ببرد. با تعلیم و تربیت مداوم خود، با تجربه ی کاری خود، با شغل خود، حفاظت از سلامتی خود، فعالیت های فرهنگی و تفریحی، معاشرتهای شخصی و غیره.

هر کس بایستی به شیوه ی یک بنگاه سرمایه داری، در هر یک از ابعاد وجودی خود، یک مرکز بالقوه برای جمع آوری ثروت مالی ببیند و در این راه عمل کند. پس وظیفه ی هر کس است که به شیوه ی یک سرمایه دار رفتار

کند. سرمایه داری که سرمایه اش چیزی جز شخص خودش نیست. همه سرمایه دارند و همه کارفرما و رئیس خود هستند.

به سراغ آن وقاحت یا حماقتی برویم که بازهم حرف از سرمایه می زند ( یعنی از امکان ارزش گذاری و ثروت اندوزی)، هنگامی که صحبت از نیروی کار تمام آنهایی است که وضعیت خود را منتهی و خلاصه شده در کارهای ناپایدار ، بی آینده و یا بی کاری می بینند و حتی به سادگی جزو مطرودین از نظر اجتماعی ـ اقتصادی به حساب می آیند. که تازه تعدادشان نیز رو به فزونی است. فقط به خاطر اینکه کمتر موفق شده اند قدرت کاری خود را به عنوان یک کالا به فروش برسانند واصلا نتوانسته اند آن را به عنوان سرمایه به سود دهی برسانند.

وقاحت و حماقت به همان اندازه بی شرمانه و ابلهانه هستند، زمانی که فرمول "سرمایه ی انسانی" برای کسانی به کار برده می شود که نیروی کاریشان را با حقوقهای پایین مبادله می کنند. این افراد نیز به علت گسترش سیاست نئولیبرال، چه در جنوب و چه در شمال [کره زمین]، تعدادشان رو به فزونی است.

با چنین وقاحت و حماقتی است که سعی می کنند به مردم بقبولانند که اگر بیکار مانده اند، یا اگر در بدبختی کارهای پست و نا پایدار گیر کرده اند مقصر فقط خودشان هستند. چرا که شاید چیز درخوری برای فروش ندارند یا اگر دارند، بلد نیستند آن را به درستی عرضه کنند. به این ترتیب است که تمام آن ساختارهایی که مسئول پخش یا تصاحب ناعادلانه ی امکانات مالی، اجتماعی و فرهنگی هستند، به یکباره از نظرها دور         می مانند.

امکاناتی که در جامعه حالت نمادین دارند و این ساختار ها باعث می شوند که سرمایه ی جوانی که از محیط های مردمی محله های حومه ی شهر می آید شانس کمتری در برابر جوانی که از محیط های مرفه می آید داشته باشد.

مفهوم سرمایه انسانی، که به شکل روان پریشانه ای فردگراست، تمام روابط اجتماعی که تحت تاثیر جبرهای کمابیش قدرتمندی هستند را در اراده گرایی و عزم شخصی خلاصه می کند. همان مفهومی که اصطلاح عامیانه " خواستن توانستن است" در بر دارد.

راجع به آن قسمت از حقوق بگیرانی که هنوز شانس داشتن یک شغل پایدار و متناسب را دارند، همین فرمول به آنها این عقیده را می دهد که این مزیت را مدیون سرمایه ی انسانی خودشان هستند و این تفکر باعث      می شود که آنها نه تنها با حقوق بگیرانی که در وضعیت پایین تری قرار دارند احساس درک و همبستگی نداشته باشند، بلکه متقاعد می شوند که باید برای حفظ و رشد این سرمایه ی ارزشمند شان مدام در تلاش باشند.

 به این ترتیب، موجودیت خارج از محیط کارشان را نیز، در تمام ابعاد آن، به یک بنگاه دائمی جذب و جمع امکانات و هر منبع درآمدی که بتواند در بازار کار گران تر و ارزشمند تر شود تبدیل می کنند.

اما اگر هر شخصی کارفرمای کوچکی باشد، خود مکانیسم استثمار سرمایه داری نیز به یکباره از نظرها محو    می شود. چرا که حقوق بگیر، به عنوان مدیر یک سرمایه ی انسانی، دیگر به دنبال فروش نیروی کار انسانی به سرمایه نیست. نیروی کاری که عملی کردن آن، (یعنی به فعل درآودنش به شکل یک کار با مدت، شدت، کیفیت و بالاخره قدرت تولید تعیین شده) می تواند ارزشی بیش از ارزش واقعی اش به آن ببخشد و به این ترتیب با دادن ارزشی بیش از قیمت خرید آن به سرمایه، باعث ایجاد یک ارزش مجازی شود.

فرض بر این است که باید خدماتی را به فروش رساند که دستمزد آن معادل قیمت واقعی اش می باشد یعنی معادل پولی دقیق آن.[ این بدان معنی است] که هیچ امکانی برای استثمار بین سرمایه و کار مزدی وجود ندارد. فقط یکی می تواند نسبت به دیگری از قدرت بازار وسیع تری بهره مند شود.

براین همه باید اضافه کرد که در انتها، اطلاق سرمایه به یک کالای ساده یعنی نیروی کار اعمال نوعی از فتیشیسم (بت وارگی ) است به معنایی که مارکس از آن استفاده می کرد.. یعنی بگذاریم چنین برداشت شود که به این بهانه که سرمایه "ارزشی در روند " و یا ارزشی قادر به حفظ و توسعه خویش در طی یک دوره ی دایره وار ناایستا می باشد که گاه شکل کالا می گیرد گاه شکل پول ، پس هر کالائی (و از جمله نیروی کار) و یا هر مقدار پولی هم گویا خود سرمایه است.

بدین ترتیب مجددا شرایطی را که منحصرا وجود سرمایه را امکان پذیر می سازد از نظرها محو می کنیم: یعنی استثمار نیروی کار به شکل مزد بگیری آن. تغییر شکل نیروی کار به کالا و پیش فرض آن یعنی سلب مالکیت کارگران و حقوق بگیران از نیروی کارشان و از ابزار اجتماعی تولید .و این در حالی است که این امکانات ثمره انباشت بهره کشی از خود آنان می باشد. صحبت از سرمایه برای آن چیزی که به این ترتیب متضاد خود کلمه ی سرمایه است، در عین حالی که متضاد منشا تولید آن نیز می باشد، وارونه کردن تمامی روابط تولید سرمایه داری است و به این ترتیب غیر قابل فهم کردن آن. و این یعنی دنیای وارونه.

مفهوم سرمایه انسانی ابداع اقتصاد دان آمریکایی تئودور ویلیام شواتز در سالهای 1950 است. این مفهوم توسط همکار و هموطنش گری استانلی بکر متداول شد که همراه میلتون فریدمن مکتب شیکاگو را بوجود آوردند.
سرمایه انسانی عبارت است از مجموعه دانش و مهارتهای جمع شده در نیروی انسانی یک سازمان . سرمایه انسانی مستلزم سرمایه گذاری بر روی نیروهای انسانی یک مجموعه به منظور بالا بردن بازدهی آنهاست .

تفاوت منابع انسانی و سرمایه انسانی
منابع انسانی: افراد در یک جامعه یا سازمان را شامل می شود
سرمایه انسانی: مجموعه دانش و مهارتهای افراد در سازمان و جامعه

مفهوم مدیریت سرمایه انسانی

هر فردی در هر شغلی که کار می کند از طریق تجربه و آموزش به مهارت هایی دست پیدا می کند. با گذشت زمان دانش و بهره وری آنها زیاد و بر موفقیت سازمان تاثیر می گذارد. بهره وری سازمان همراه با توسعه دانش و تجربه کارکنان ارتقا می یابد. لذا سازمان با توسعه دانش ومهارت کارکنان، آنها را تبدیل به سرمایه های سازمانی می کند. با گذشت زمان کارکنان نقش اصلی در موفقیت سازمان خواهند داشت. به این سرمایه نهفته در کارکنان سرمایه انسانی می گویند. برای درک مفهوم مدیریت سرمایه انسانی (Human Capital Management)، بهتر است ابتدا معنی خود سرمایه (Capital) را بررسی کنیم.

سرمایه به کالاهای بادوام از پیش تولید شده می گویند که بیشتر به تولید محصولات و خدمات کمک می کند. به بیان ساده تر، سرمایه به هر نوع محصول یا خدمت تولیدشده گفته می شود که افراد یا سازمان را در تولید و ارائه ستاده باکیفیت توانمند می سازد. بعبارت دیگر سرمایه نقش کاتالیزگر را در بهره وری سازمان ها دارد. (کاتالیزورها مواد شیمیایی هستند که در فرایندهای شیمیایی باعث افزایش سرعت واکنش می‌شوند و در اینجا به معنی افزایش اثربخشی و بهره وری است).

سرمایه انسانی چیست؟

کارکنان شاهراه یا قلب هر سازمانی محسوب می شوند. هیچ سازمانی بدون کارکنانش قادر به بقا نیست. سازمان ها با کمک افراد راه اندازی و به موفقیت و بهره وری نائل می شوند. کارکنان بخش زیادی از وقتشان را در ادارات و دفاتر مشغول کار هستند و در راستای تحقق اهداف و آرمان های سازمان تلاش می کنند. اگر کارکنان همیشه برانگیخته شوند، نسبت به سازمان احساس وابستگی و تعلق می کنند. در نتیجه نهایت تلاششان را بکار می گیرند تا هداف سازمان محقق شود.

هر کارمند در هر شغلی که کار می کند از طریق تجربه، آموزش و مشاهده مجموعه مهارت هایی را کسب می کند. بنابراین کارکنان با ارتقا دانش خود، بهره وریشان را نیز بهبود می بخشند. در نتیجه به موفقیت سازمان کمک می کند. “به توسعه دانش و تجربه کارکنان در طول مسیر شغلی و کاری که به افزایش بهره وری سازمان کمک می کند” سرمایه انسانی می گویند.

هرکارمندی در طول مسیرکاری خود در سازمان تلاش می کند تا با ارتقا مهارت هایش، به جایگاه بهتری دست یابد. “به مجموعه مهارت ها، صفات، دانش و تخصص کارکنان که بیشترین نقش اصلی را در افزایش بهره وری سازمان دارند” سرمایه انسانی گفته می شود.

هر سازمانی پول و منابع اش را بر روی آموزش کارکنان جدید سرمایه گذاری می کند. در مقابل کارکنان تلاش می کنند، دانش موجود خود را ارتقا بخشند تا به افزایش بهره وری سازمان کمک کنند. اصطلاح سرمایه انسانی توسط لویس (Lewis) در کتاب “Economic Development with Unlimited Supplies of  Labor”  معرفی شد.

مدیریت سرمایه انسانی چیست؟ 

مدیریت سرمایه انسانی به مدیریت کارکنان سازمان اشاره دارد که در رسیدن به بهره وری کلی سازمان نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. اگر بخواهیم از دیدگاه یک غیر متخصص آن را تعریف کنیم، به مدیریت نیروی کار سازمان، مدیریت سرمایه انسانی می گویند.

مدیریت سرمایه انسانی به عنوان فرایند جذب، آموزش، مدیریت و نگهداشت کارکنان تعریف می شود که در فرایندهای سازمانی و تحقق اهداف نقش موثری دارند. بعلاوه بیشتر بر روی نحوه برخورد سازمان با کارکنان تمرکز دارد. به کارکنان نباید تنها به عنوان کارگر محض نگاه کنید. مدیران ارشد باید متضمن رشد و توسعه همه کارکنان در سازمان باشند تا متعاقبا آنها منجر به رشد و توسعه سازمان شوند.

هدف اصلی هر سازمانی باید آموزش کارکنان باشد تا در آینده تبدیل به منابع کارامدی شوند. در مدیریت سرمایه انسانی، کارکنان منابع مهم سازمانی هستند که نقش قابل توجهی در بهره وری سازمان ایفا می کنند. توسعه و مدیریت افراد درسازمان درکنار حوزه های اصلی مسئولیت پذیریشان، آنها را در آینده تبدیل به منابع حیاتی سازمان می کند. همچنین با تضمین به مشارکت و کمک در سازمان، نقش صد در صدی را در موفقیت سازمان ایفا می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۲
حمید


سلولها واحدهای ساختمانی و عملی موجودات زنده هستند که ابعاد میکروسکوپیکی دارند. اندازه کوچک سلولها ، همراه با پیچیدگی موجود در سطح آنها ، منجر به نسبت بالای سطح به حجم شده است که انتشار مواد سوختی ، مواد غذایی و مواد زاید را بین سلول و محیط اطراف آن تسهیل می‌نماید. واژه سلولاز کلمه لاتین (Cella) به معنی انبار یا محفظه ، گرفته شده است.

بدن کلیه موجودات از سلول ساخته شده است. لذا از این نظر ، کلیه موجودات زنده ، واحد بوده و از این نقطه نظر یا یکدیگر اشتراک دارند. موجودات تک سلولی می‌بایست کلیه امور حیاتی خود را به تنهایی انجام دهند، در حالی که در موجودات پرسلولی تمایز یافته‌ای این امر به تخصصی شدن سلولها وابسته است. به عبارت دیگر هر سلولی بر اساس تمایزی که یافته است،وظیفه فیزیولوژیک خاصی را عهده‌دار می‌باشد.
سلولهای تشکیل دهنده پیکر موجودات بر اساس کاری که انجام می‌دهند، سازش خاصی یافته و تنوع بسیار وسیعی در این زمینه وجود دارد که در نتیجه ، تنوع در عالم موجودات زنده را ایجاد می‌کند. تمامی سلولها دارای خصوصیات مشترکی ، نظیر DNA به عنوان ذخیره اطلاعات ژنتیکی ، ریبوزومها و یک غشای پلاسمایی احاطه کننده سیتوپلاسم می‌باشند.
در یوکاریوتها ، ماده ژنتیکی توسط غشای هسته احاطه شده ، ولی در پروکاریوتها ، چنین غشایی وجود ندارد. غشای پلاسمایی یک سد چرم مانند قابل انعطاف پذیری می باشد که گیرنده‌های متعددی برای پیامهای خارج سلولی مختلف دارند. بعضی سلولها مانند سلولهای باکتری اشرشیاکلی و مخمر را می‌توان به مقادیر زیاد کشت کرد، دارای زمان تکثیر کوتاه بوده و بخصوص مطیع دستکاریهای ژنتیکی می‌باشند. سلول چیست؟ کوچکترین واحد حیاتی پیکره هر موجود زنده را سلول می گوییم.
می توان گفت چنانچه بدن موجودات را به یک ساختمان تشبیه کنیم سلول ها به تعبیری آجرهای تشکیل دهنده ی بنا هستند.هر سلول از اجزای مختلفی تشکیل شده است که به طور عمده سیتو پلاسم، غشای سیتوپلاسمی و هسته هستند.
سیتوپلاسم چیست؟
سیتوپلاسم شبیه مایع غلیظی به نظر می رسد که حاوی مواد مختلف از جمله آنزیم هاست.
آنزیم ها از جنس پروتئین بوده و درون خود سلول ساخته می شوند و وظیفه ی آنها اداره کردن تغییرات شیمیایی داخل سلول است.
در واقع شبیه یک کاتالیزور عمل می کنند. یعنی انجام یک واکنش شیمیایی را تسریع می کنند، بدون اینکه خود در آن شرکت کنند و بنابراین مصرف نمی شوند؛ لذا می توانند بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرند.
علاوه بر آنزیم ها در سیتوپلاسم تعدادی اجزای بسیار کوچک وجود دارند که در ساختن سیتوپلاسم نو، و همچنین تولید موادی که در خارج از سلول باید مصرف شوند و یا در تجزیه ی مواد برای تولید انرژی، نقش دارند.
ضمنا دانه های نشاسته یا قطرک های چربی که در واقع غذاهای ذخیره ای
و در نهایت هسته ی سلول ها درون سیتوپلاسم جای دارد.
هسته
هسته ی هر سلول در واقع نقش مدیریت تغییرات شیمیایی که درون سیتوپلاس رخ می دهد را بر عهده دارد.
هر سلول دارای یک هسته است که معمولاَ کروی بوده و همانطور که ذکر شد به وسیله ی سیتوپلاسم احاطه شده است.( قسمت صورتی رنگ)
از دیگر وظایف هسته کنترل تقسیم سلولی است. در واقع سلول بدون هسته قادر به تولید مثل نیست.
هر سلول برای تولید مثل می بایست به دو سلول دیگر تقسیم شود. و این تقسیم تنها مناطق رشد صورت می پذیرد.

حتماً فکر میکنید که آنها نوعی سلول اند که نسبت به بقیه ی سلول ها کمی بزرگترند و جایی نمی توان آنها را پیدا کرد؟ 

 اما باید بگویم، این نوع سلول که از بزرگترین سلول هاست همه جا پیدا می شود. تخم مرغ یک سلول است پوسته ای که دور تخم مرغ را پوشانده پوسته ی سلول نیست! بلکه ماده ایست از جنس آهک که ترشح شده و برای محافظت سلول به وجود آمده است. پوسته ی واقعی سلول لایه ی بسیار نازکی است که در زیر پوست تخم مرغ قرار دارد. سیتوپلاسم این سلول نیز همان سفیده اش است که نمک ها و آنزیم ها در آن قرار دارند. هسته ی آن هم زرده اش نیست. 

هسته ی این نوع سلول بزرگ پیدا نیست و زرده ، یک منبع غذاییست که جوجه از آن استفاده می کند و بسیار مقوی است. حتماً به ذهنتان رسیده که بزرگترین سلول چیست، زیرا تخم مرغ یکی بزرگترین سلول هاست، بزرگترین سلول تخم شترمرغ می باشد. 

همچنین بزرگ ترین یا در واقع بلند ترین سلول ها در بدن سلول عصبی است

به دلیل انتقال پیام به تمام نقاط بدن است

یاخته یا سلول واحد بنیادین ساختاری و کارکردی همه اندامگان‌ها (ارگانیسم‌های موجودات زنده) است. یاخته به زبان ساده‌تر واحد ساختار و عمل در جانداراناست. در هر بخشی از بدن که عملی انجام می‌شود در اصل توسط یاخته‌های آن بخش انجام می‌شود.

نظریهٔ یاخته که در سدهٔ پانزدهم میلادی پدید آمد می‌گوید که همه اندامگان‌ها از یک یا چند یاخته تشکیل شده‌اند، همه یاخته‌ها از یاخته‌های پیشین پدید می‌آیند، همه کارکردهای زیستی یک سازواره در درون یاخته‌ها انجام می‌گیرند و اینکه یاخته‌ها شامل اطلاعات وراثتی لازم برای سامان دادن به کارکرد یاخته و انتقال اطلاعات به نسل‌های آینده یاخته‌ها هستند. یاخته‌های بدن موجودات پریاخته‌ای در برخی بافتها مانند پوست با پیوندهای میان‌یاخته‌ای به هم متصل  می‌شوند.

انواع سلول بر اساس وضعیت:

پروکاریوت: سلول‌هایی که به علت نداشتن دیوارهٔ هسته، مواد هسته‌ای در سیتوپلاسم پراکنده شده است و هسته مشخصی ندارند. مانند باکتری‌ها و  جلبک‌های سبز - آبی

یوکاریوت: سلول‌هایی که هستهٔ آنها غشایی دارد که آن را در بر می‌گیرد و هستهٔ مشخصی دارند. مانند گیاهان، جانوران، قارچ‌ها و آغازیان.

بزرگترین سلول بدن انسان چیست؟

سلول عصبی به همه گونه‌های سلول‌های بافت عصبی گفته می‌شود. اما گاهی منظور از سلول عصبی، تنها نورون‌ها می‌باشد که یکی از گونه‌های سلول‌های عصبی می‌باشند.

سلول عصبی را دو دسته سلول که از نظر ساختاری کاملا متمایز هستند تشکیل می‌دهند این دودسته سلول عبارتند از:

سلول‌های تحریک پذیر (نورون‌ها)

سلول‌های غیر تحریک پذیر (نوروگلی‌ها شامل:آستروسیت‌ها، میکروگلیال‌ها، و الیگودندروسیت‌ها) و سلول‌های شوان اشاره کرد.

ساختار نورون

نورون ها، اصلی‌ترین سلول‌های عصبی هستند. این سلولها وظیفه انتقال اطلاعات عصبی را بر عهده دارند. نورونها از طریق زائده‌هایی بنام دندریت اطلاعات را دریافت کرده و از طریق زائده‌های دیگری بنام آکسون اطلاعات را به سلول بعدی منتقل می‌کنند. جسم سلولی نورون‌ها، پریکاریون نام دارد. این یاخته‌ها در فاز G۰ قرار دارند و تقسیم نمی‌شوند.

ویژگی‌ها

دارای قسمت‌هایی بروی رشته‌ها (دندریت و آکسون) است که غلاف میلین نام دارد و جنس پروتئین و فسفولیپید است. نکته: قسمت‌هایی که غلاف میلین وجود ندارد گره‌های رانویه نامیده می‌شوند. در رشته‌های میلین دار پیام عصبی بسیار سریع تر منتقل می‌شود. (به صورت جهشی)

دستگاه عصبی انسان دارای بیش از ۱۰۰ میلیارد نورون است. سیگنال‌های ورودی از طریق سیناپس‌ها وارد نورون می‌شوند. این سیناپس‌ها عمدتا روی دندریت‌ها قرار دارند، ولی بر روی جسم سلولی نورون نیز وجود دارند. در انواعی از نورون‌ها، ممکن است تا ۲۰۰ هزار عدد از این ارتباط‌های سیناپسی از رشته‌های ورودی وجود داشته باشند.

ساختار نورون

یک قطبی: دندریت و آکسون آنها از یک نقطه جسم سلولی خارج می‌شود.

دو قطبی: دندریت و آکسون آنها از دو نقطه جسم سلولی خارج می‌شود

چند قطبی: دندریت و آکسون آنها از چند نقطه جسم سلولی خارج می‌شود.

انواع از نظر کار

نورون‌های حسی و حرکتی

حسی: اطلاعات را از سایر اندام‌ها به مغز و نخاع می‌برد.

حرکتی: اطلاعات را از مغز و نخاع به سایر اندام‌ها و ماهیچه‌ها می‌برد.

رابط: رابط بین نورون‌های حسی و حرکتی است.

انتقال پیام‌ها در نورون‌ها از طریق وجود اختلاف پتانسیل بین درون و بیرون نورون است. این اختلاف پتانسیل در موقع استراحت در بیشترین میزان و حدود ۷۰ میلی ولت است که موقع تحریک با باز شدن کانال‌ها این اختلاف پتانسیل برای زمان کوتاهی صفر می‌شود و با تحریک کنال‌های بعدی در طول عصب پیام تحریک منتقل می‌شود.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۷
حمید

شیشه هواپیما و جنس آن

شیشه های هواپیما از لحاظ نوع ساختار مقاومتی دارای چندین لایه می باشند و به عنوان مثال در بخش مسافران از نوع Back Up Structure استفاده میگردد و در آن از 2 عدد شیشه تلقی و سیلیکونی همراه با یک عدد لایه حذب کننده نور خورشید در داخل شیشه سیلیکونی استفاده میگردد و فضای بین شیشه ها نیز به دلیل تحت فشار بودن کابین, با هوای آزاد داخل کابین در ارتباط می باشد. همچنین پنجره های بخش مسافران فاقد قابلیت جذب امواج UV به میزان بیش از 30% میباشند و برای این منظور سایه بان و پوشش های خاص به روش کشویی در نظر گرفته شده است. در مقابل, پنجره های کابین خلبان به روش Redundant و همراه با 3 الی 5 لایه مقاومتی از جنس شیشه, اکرلیک, کربن, پلاستیک و ... ساخته میشوند. همچنین به دلیل Limited بودن لایه های اول و دوم, چنانچه جسم خارجی با این بخش برخورد نماید, شیشه خورد نمیشود و تنها ترک برمیدارد و در سر جای خود باقی می ماند

بیضوی بودن شیشه های هواپیما

چهار ضلعی بودن این شیشه ها باعث می شده تا آنها در برابر فشار بسیار آسیب پذیر باشند و احتمال ترک خوردنشان افزایش یابد. اما درست برعکس آن، گرد و منحنی بودن قاب پنجره ها کمک می کند تا فشار وارده به اطراف پخش گردد و از این رو، هیچ فشاری روی شیشه ها وجود نداشته باشد.بد نیست بدانید وقتی هواپیما در آسمان اوج می گیرد، فشار جو بیرونی، توربو بالانس و نیروی کششی کاهش پیدا می کنند. هر چه ارتفاع وسیله بیشتر گردد.

نواع تشکیل یخ برروی بدنه هواپیما

انواع گوناگون تشکیل یخ روی هواپیما کاملا قابل تشخیص نیستند ولی می توان آنها را به گونه های زیر تقسیم کرد:

1-شبنم یخی Hoar Frost 2-یخ کدر Rime Ice  3-یخ شفاف Clear Ice   4-یخ باران Rain Ice     5-برف آبدار Pack Snow

اثرات شبنم یخی

الف) رسوب شدن آن روی آنتن ها با عث اختلال در سیستم مخابراتی هواپیما می شود.

ب) موقع پرواز و جدا شدن از سطح باند ایجاد مشکل می نماید.

ج) شیشه جلوی هواپیما را کدر می کند.

تشخیص یخ بر روی سطوح هواپیما است

۱- سنسورهای الکترنیکی موجود بر روی سطوح هواپیما که البته برخی اوقات دچار اشتباه تشخیص نیز می شوند .

۲-  نوعی سیستم تشخیص که در آن میزانی یخ بر روی یک سنجنده قرار می گیرد

روش های امحای یخ در هواپیما

۱- سیستم های ضد یخ : این سیستم ها قبل از اینکه هواپیما دچار شرایط یخ زدگی شود روشن می شوند تا مانع یخ زدگی شوند . که شامل سیستم های گرمایشی ، سیستم های نگهداری گرما ، سیستم حرارتی دریچه سوخت ، سیستم گرمایشی سپرهای باد و یخ زداهای سطح (در فرم مایع) می باشد.

۲- سیستم های یخ زدایی : این سامانه ها پس از یخ زدگی و در واکنش به یخ فعال می شوند. شامل بال های گرم شونده ، سیستم بال های گریان (weeping wing system) و سامانه چکمه boots می شود.

روش های یخ زدایی شیشه ها

۱- استفاده از المان های حرارت مقاومتی، که در اثر عبور جریان الکتریکی گرما تولید می کنند . به مانند شیشه عقب ماشین ها

۲- استفاده از مواد شیمیایی مایع نظیر : اتیلن گلیکول ،‌ پروپلین گلیکول ، ایزوپروپیل الکل درجه بی ، اوره ، سدیم استات و نمک های کراید

جمع بندی

به طور کلی شیشه های هواپیما جزء قطعات مهم هواپیما دسته بندی می شوند. چرا که راه ارتباطی خلبان با محیط اطراف هستند در نتیجه تعمیر و نگهداری آن نیز امر مهمی است، باید توجه داشت که استفاده از راه هایی که به ذهن فرد می رسد ممکن است خطرناک باشد و به شیشه هواپیما آسیب برساند و خسارات های سنگینی به هواپیما وارد شود.

منبع:                                         Aircraft Anti-Icing Systems Group 4 Leslie Mehl Annie Parsons
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۸
حمید

دیدگاه های مختلف نسبت به فضای مجازی

اینترنت و شبکه های اجتماعی مانند بسیاری از پدیده های دیگر دارای پیامدهای مثبت و منفی می باشد که با برنامه ریزی و بالا بردن سطح آگاهی عمومی می توان از آثار و دستاوردهای مثبت آن بهره گرفت و پیامدهای منفی را به حداقل رساند.

رشد سریع تکنولوژی و بویژه پیشرفت روزافزون در حوزه های ارتباطی، ماهواره ها و اینترنت باعث تحولات پرشتاب در جوامع بشری گردیده و آثار مثبت و منفی فراوانی در پی داشته است.

فضای سایبر که در ایران از آن به فضای مجازی تعبیر می شود، فضای تئوری است که  ارتباطات کامپیوتری در آن رخ می دهد.

ورود فضای مجازی در چند سال اخیر به جامعه ی ما مزایا و معایب خاص خود را به همراه داشته است مثل بسیاری از پدیده های مدرن دیگر که به جامعه های سنتی چون ما ورود پیدا می کنند ولی آیا مردم ما فرهنگ استفاده ی درست و منطقی از فضای مجازی را دارا می باشند؟

مقدمه

مطمئنا چه شما معتاد به شبکه های اجتماعی یا یک کاربر ساده باشید و یا حتی کسی که تازه به فکر استفاده از این شبکه ها افتاده است؛ سوالاتی در خصوص مزایا و معایب شبکه های اجتماعی دارید. مثلا، آیا این شبکه ها بهره وری انسان را بالاتر می برد و یا فقط وقت گران بهای او را هدر می دهد؟ این شبکه ها به چه میزان امن هستند؟ بیایید پیش از آن که بر روی این شبکه ها  چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ زمانی سرمایه گذاری زیادی کنید از مزایای آنها در مقابل معایبشان آگاه شوید. در این مقاله آنچه که برای یک تصمیم آگاهانه باید بدانید، بیان شده است؛

رشد سریع تکنولوژی و بویژه پیشرفت روزافزون در حوزه های ارتباطی، ماهواره ها و اینترنت باعث تحولات پرشتاب در جوامع بشری گردیده و آثار مثبت و منفی فراوانی در پی داشته است.

اینترنت

اینترنت که ابتدا برای اهداف نظامی و امنیتی طراحی شده بود، بمرور وارد دیگر بخش ها اجتماعی از جمله تجارت، تفریح و سرگرمی و گردید و این امر چنان پررنگ و گسترده بود که کارکرد آن را تغییر داد بطوریکه این تکنولوژی نوظهور، امروزه به یک صنعت و عرصه ی تاثیرگذار جهانی تبدیل شده است و کمتر موضوع اجتماعی را می توان یافت که متاثر از اینترنت نباشد.

اینترنت ابتدا در کشورهای غربی به عنوان رسانه‌ای همگانی رواج یافت و بتدریج دیگر کشورها را نیز دربرگرفت و به مثابه ابزاری موثر در انتقال و ترویج سیاست‌ها، فرهنگ، اقتصاد و کاربرد پیدا کرد.

مزایای فضای مجازی از نظر i _ t wiki

1. ارتباط جهانی

مهم نیست که شما به دنبال یکی از هم کلاسی های سابق خود باشید یا معلم اول دبستانتان، هیچ راهی سریع تر و آسان تر از شبکه های اجتماعی نیست. میشود گفت که فیس بوک، توییتر، لینکدین و مای اسپیس تقریبا شناخته ترین شبکه های اجتماعی هستند و البته وبسایت های جدید دیگری نیز هستند که به این کار اختصاص دارند. به وسیله این وبسایت ها افراد می توانند دوستان جدید پیدا کنند. روابط دوستانه و تجاری خود را گسترش دهند و با دیگران آشنا شوند.

این روابط می توانند افراد را در زمینه های مختلفی مانند موارد زیر یاری کنند:

·         ایجاد روابط عاشقانه

·         پیدا کردن شغل جدید

·         پیدا کردن دستیار

·         گرفتن و عرضه خدمات و کالا

·         حمایت شدن از سوی افراد همفکر

·         دادن یا گرفتن پیشنهادات و راه حل هایی درباره مسائل کاری و یا شخصی

از خیلی از جهات، شبکه های اجتماعی جانشینی مجازی برای روابط در دنیای واقعی به منظور رد و بدل کردن اخبار و دیگر مسائل است. نامه های کاغذی جای خود را به آواتارهایی مجازی و پیام های خصوصی در شبکه های اجتماعی داده اند.

2. اشتراک علایق

وقتی که شما در یک شبکه اجتماعی عضو می شوید؛ می توانید افرادی که سلیقه شان شبیه به خودتان است را در کنار خود بیاورید و شبکه ای از این افراد در اطراف خود بسازید. برای مثال، اگر شما طرفدار شطرنج هستید و یا به کتاب علاقه دارید؛ می توانید که افرادی که سلیقه ای مشابه با شما دارند را پیدا کنید و با آنان به تبادل اطلاعات بپردازید. چون شما به جای دنیای واقعی در یک دنیای مجازی کار می کنید این فرصت را دارید که در گروه و اجتماعات بیشتری عضو شوید. با این شبکه ها شما در هر زمان که به اینترنت دسترسی پیدا کنید می توانید دوستانتان را ملاقات کنید.

3. اشتراک لحظه ای اطلاعات

بسیاری از شبکه های اجتماعی قابلیت پیام دادن لحظه ای دارند. این قابلیت به این معناست که شما می توانید بی درنگ با یک چت اطلاعات را منتقل کنید. این قابلیتی کاربردی برای معلمین است تا بتوانند گفت و گو در کلاس درس را تسهیل ببخشند. یک پژوهش که توسط مؤسسه جان دی. (John D) و کاترین تی مک آرتور (Catherine T. MacArthur)  انجام شد نشان می دهد که شبکه های اجتماعی می توانند یک ابزار موثر برای دانش آموزان برای خود آموزی آنلاین باشند. به علاوه، اینترنت یک کتاب آنلاین نامحدود است. دیگر لازم نیست که دانش آموزان همزمان چندین کتاب از کتابخانه قرض بگیرند و با استفاده از اینترنت می توانند بسیاری از اطلاعات مورد نیازشان را بدست آورند.

مدرسه تنها جایی نیست که اشتراک سریع اطلاعات می تواند موثر باشد. مدیران و تاجران نیز در ملاقات ها و کنفرانس هایشان می توانند از شبکه های اجتماعی جهت ارائه اطلاعات به شرکت کنندگان و ارتباط با مشتریانش استفاده کنند.

4. تبلیغات رایگان

اگر شما دارای یک شرکت خصوصی هستید و نیازمند این هستید که خدمات و یا کالای خود بر سر زبان بیاندازید، راهی بهتر از فرستادن پیامتان از طریق شبکه های اجتماعی به میلیون ها انسان ندارید. مزیت اصلی این نوع تبلیغ رایگان بودن آن است. شما می توانید یک کالا، سرویس یا یک ایده را ترویج دهید زیرا شما در این کار هیچ محدودیتی به جز زمان ندارید.

5. سرعت بالای انتشار اخبار

شبکه های اجتماعی انقلابی در زمینه سرعت بخشیدن در انتقال اخبار هستند. بسیاری از خبرگذاری ها، امروزه در شبکه هایی همچون توییتر، یوتیوب و فیس بوک فعالیت دارند و اخبار را با سرعت بالایی انتقال می دهند. یک فرد به راحتی و تنها با خواندن تیتر های اصلی مطالب در این سایت ها می تواند از اخبار روز دنیا اطلاع پیدا کند. این موضوع باعث شده است کهاخبار به وسیله ها صدها شبکه اجتماعی بی درنگ و فوری به سراسر دنیا منتشر شوند.

مزایای فضای مجازی از نظر گرداب (gerdab)

1 عمومی بودن فضای مجازی که به هر فردی در هر نقطه از جهان امکان میدهد از طریق این فناوری به آسان ترین وجه، جدیدترین اطلاعات مورد علاقه خود را بدست آورد و مرزهای جغرافیایی یا سیاسی تا‌کنون نتوانسته جلوی استفاده از فضای مجازی و گسترش روزافزون آن را بگیرد.

2 کاهش هزینه‌های اقتصادی، اجتماعی و با استفاده از امکانات موجود در فضای مجازی، که در بسیاری از روابط اقتصادی و اجتماعی دیگر نیازی به مراجعه‌ی حضوری برای خرید کالا یا خدمات نیست و طبیعی

است که این امر باعث کاهش قابل توجهی از هزینه‌های اقتصادی می‌شود. کاهش رفت‌ و آمدهای غیر ضروری درون‌ شهری و در نتیجه کاهش مصرف انرژی و کاهش آلودگی هوا. همچنین کاهش مصرف کاغذ و هزینه‌های چاپ و نشر و سایر هزینه ها با استفاده از امکانات موجود در فضای مجازی

3 دستیابی آسان به آخرین اطلاعات تخصصی در زمینه های مختلف اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی، هنری و که در سطح جهان بصورت مقاله، کتاب، نرم افزار و در سطح جهان منتشر شده و میشود.

4 تبادل اطلاعات و تاملی بودن روابط و ارتباطات در فضای مجازی بدون محدویت‌های حاکم بر دیگر رسانه‌ها که معمولا در آن ها عده ای گوینده و نویسنده هستند و جمع دیگری صرفا شنونده و خواننده

5 جذابیت و تنوع در فضای مجازی و مخاطب محور بودن اغلب داده ها در آن، بطوریکه امکان نظر‌سنجی و ارزیابی در این فضا برقرار و به روزتر است و این توانایی را به داده‌پردازان می‌دهد که از آخرین خواسته‌های مخاطبان خود مطلع گردند که این امر در کنار تنوع و جذابیت فضای سایبری تأثیر بسزایی در جذب مخاطب دارد.

6 گسترش عدالت رسانه‌ای: در گذشته فقط افراد خاصی آنهم در شهرهای بزرگ می‌توانستند به مطبوعات و نشریات دسترسی داشته و از اخبار روز و رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مطلع شوند و حال آنکه با وجود فضای مجازی و فناوری‌های گوناگون اطلاعاتی و ارتباطاتی، تمام افراد حتی در دورترین نقاط نیز می‌توانند به شکل برابر، از این اطلاعات مطلع و از آن بهره برداری کنند.

7 گسترش تعاملات و تبادل نظرها با سرعت بسیار بالا در فضای مجازی و بخصوص در «شبکه‌های اجتماعی» که این امکان را فراهم می سازد که افراد به تبادل آراء و افکار بپردازند و

این موارد و مزایای احتمالی دیگر فضای سایبری، باعث گرایش هرچه بیشتر افراد به حضور در فضای مجازی شده و فراگیری آن را بشدت افزایش داده است.

صاحب نطران و پزوهشگران علوم انسانی معتقدند که ورود اینترنت به فضاى زندگى انسان ها در کنار مزایا و محاسن غیر قابل کتمان، باعث بوجود آمدن یکسرى دغدغه­ ها و نگرانی ها شده و روابط افراد را بشدت تحت تاثیر قرار داده است که باختصار به بعضی از آنها اشاره می‌شود

معایب فضای مجازی از نظر i _ t wiki

1. در معرض خطر قرار گرفتن روابط چهره به چهره

بزرگترین مزیت شبکه های اجتماعی دارای یک عارضه جانبی منفی است که آن را به مهم ترین عیب این شبکه ها تبدیل کرده است. این شبکه ها روابط چهره به چهره اجتماعی را کاهش و یا به کل از بین می برند. زیرا شبکه های اجتماعی به نوعی استقلال و آزادی به وجود می آورند و افراد می توانند یک دنیای فانتزی برای خود ساخته و وانمود کنند که فرد دیگری هستند.

نه گفتن، گستاخ بودن و بی توجهی به افراد وقتی که رو در رو با آنها در ارتباط هستید سخت است. اما این کار ها در شبکه های مجازی به طرز اعجاب انگیزی آسان است؛ شما به راحتی می توانید یک فرد را Unfollow یا بلاک کرده و از لیست دوستان خود حذف کنید. تنها با یک کلیک تمام مشکلات حل می شود. متاسفانه این قابلیت شبکه های اجتماعی مانع از آن می شود که افراد یاد بگیرند در دنیای واقعی چگونه مشکلات خود را حل کنند و این موضوع می تواند توانایی های افراد را در زمینه های اجتماعی پایین بیاورد.

در این رابطه، نوجوانان در معرض خطر بیشتری هستند، چراکه آنان در سنین یادگیری نحوه ارتباط با دیگران و ساختن گروه های دوستی قرار دارند. گزارشی از انجمن ملی مدارس نشان می دهد که کودکانی در این گروه سنی که از کاربران شبکه های اجتماعی هستند روزانه 41% از زمان خود را صرف فرستادن پیام می کنند در حالی که باید این وقت را صرف روابط رو در رو با هم سالان خود و تقویت مهارت های ضروری برای موفقیت در آینده کنند.

2. مزاحمت های سایبری و جرایم علیه کودکان

استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند افراد را در معرض آزار و اذیت و ارتباطات نامناسب با دیگران قرار دهد. با اینکه والدین محتوای اینترنت را برای اعضای خانواده ی خود فیلتر می کنند اما با این حال باز هم کودکان در معرض آزار های جنسی و محتوای های نامناسب هستند.

مرکز The Pew در گزارش «مزاحمت های سایبری 2010» خود می نویسد که 93% از نوجوانان 12 تا 17 ساله از اینترنت استفاده می کنند ؛ از این تعداد 63% آنها روزانه از اینترنت استفاده می کنند. این میزان استفاده زیاد از اینترنت آنها را در معرض خطرهای زیادی در زمینه مزاحمت ها و جرم های سایبری قرار می دهد.

3. جعل هویت و کلاه برداری

چه خوشتان بیاید چه نه، اطلاعاتی که شما بر روی اینترنت می فرستید می تواند در دسترس هرکسی که به اندازه کافی باهوش و زیرک باشد قرار بگیرد . اکثر سارقان تنها به مقدار کمی  اطلاعاتی ضروری از شما نیاز دارند تا با جعل هویت تان، زندگی شما را به کابوس تبدیل کنند. گزارشی در CNET نشان می دهد که 24 میلیون امریکایی اطلاعات شخصی خود را با قرار دادن در شبکه های اجتماعی در معرض خطر قرار می دهند.

4. اتلاف کننده زمان

گزارشی در Nielsen نشان می دهد که شبکه های اجتماعی یکی از بزرگترین ابزارهای اتلاف کننده وقت هستند بطوریکه 17 % از زمان استفاده از اینترنت را بدون هیچ گونه بهره وری به خود اختصاص می دهند. گرچه بخشی از این زمان صرف انجام کارهای مهم تجاری، اجتماعی و حرفه ای می شود. البته صرف نظر کردن از بازی ها، چت و دیگر کارهای غیر ضروری و اتلاف کننده های وقت کار آسانی است. دوری کلارک (Dorie Clark) از هافینگتون پست گزارش می دهد که کاربران فیس بوک ماهانه 6 ساعت از زمان خود را در این سایت می گذرانند. این در حالی است که کاربران شبکه های اجتماعی سه برابر زمانی که به فعالیت های آنلاین دیگر مانند ایمیل زدن اختصاص می دهند را صرف این شبکه ها می کنند.

5. به خطر افتادن حریم شخصی

شبکه های اجتماعی به حریم خصوصی شما تجاوز کرده و اطلاعات شخصی تان را به شرکت های مختلف می فروشند. آیا تا به حال در فیس بوک نظری داده اید و به تبلیغاتی که مربوط به پست شماست دقت کرده اید؟ فیس بوک در سال 2011 میزان 3.8 میلیارد دلار از همین راه کسب درآمد کرده است. این میزان برای یک سایت رایگان بد نیست. پس فیس بوک و شبکه های اجتماعی دیگر، از چه راهی باید درآمد زایی کنند؟ آنها درآمد خود  را از طریق فروش تبلیغاتی که به طور خاص هدف گذاری شده اند کسب می کنند. در شبکه های اجتماعی وبسایت کالا نیست بلکه کاربرانش کالا هستند. این سایت ها از طریق فهمیدن کلمات کلیدی جست و جو شده، عادت های مرور اینترنت و دیگر اطلاعاتی که در کامپیوتر و یا پروفایل شما ذخیره شده است؛ تبلیغاتی اختصاصی برای شما ارائه می دهند. در همین حال ممکن است شما به سایت اجازه دهید تا اطلاعات تان را با منابع خارجی به اشتراک بگذارد؛ بدون اینکه تنظیماتی بری غیر فعال کردن این موضوع وجود داشته باشد. استفاده از برنامه هایی همچون Farmville نیز ممکن است اطلاعات شخصی شما را در دسترس فروشندگان قرار دهد.

معایب فضای مجازی از نظر گرداب (gerdab)

1- القای فرهنگ لیبرال دمکراسی: مهمترین آسیب وارده از ناحیه فضای مجازی به جوامع بشری، هضم فرهنگ های اصیل بومی در فرهنگ «لیبرال دمکراسی» غرب است و این آسیب رسانی در تمام جوامع، موضوعیت داشته و محدود به جامعه­ و یا اقلیتی خاص نمی­ شود.

2- ایجاد آشفتگی در خانواده ها: شکستن حرمت ها و قبح شکنی از گناهان همراه با ایجاد آشفتگی در اصلی ترین عنصر سازنده ی جامعه یعنی "نهاد خانواده” که این کار با هدف از بین بردن نقش سازنده خانواده در تربیت فرزندان صورت می‌گیرد.

3- افزایش هنجار شکنی در جامعه: ویژگی های فضای مجازی موجب بالا رفتن آمار جرم و اعمال مجرمانه و تشدید آسیب های اجتماعی شده و ارزش های انسانی مانند اخلاق خانوادگی، حیا، حریم خصوصی، آموزهای سنتی و آداب و رسوم فرهنگی را مورد تاخت و تاز قرار داده است که نتیجه ی این تهاجم، درگیر نمودن نهاد خانواده با چالش های و تهدیدات جدی و کم رنگ شدن بسیاری از «ارزش های اجتماعی» برای افراد است.

4- جهانی سازی از طریق تبلیغ و القاتی فرهنگ غربی: درگذشته، افرادی که در یک محدوده‌ی جغرافیایی زندگی میکردند، دارای فرهنگ مخصوص همان محدوده بوده و از آن پیروی می‌کردند اما با گسترش فضای مجازی، این مرزهای فرهنگی از میان رفته و در نتیجه فرهنگ کاربران فضای مجازی تا حدود زیادی به هم شبیه‌تر شده است تا جایی که بسیاری از صاحب‌نظران حوزه‌ی ارتباطات، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را بخشی از پروژه‌ی «امریکایی شدن» می دانند که وظیفه دارند فرهنگ تمام مردم دنیا را به فرهنگ غرب نزدیک کند.

5- کمرنگ شدن نقش نظارتی خانواده ها: بسیاری از والدین به دلیل ویژگی­های خاص فضای مجازی و نو بودن این پدیده، فرصت و یا توان کافی برای شناخت دقیق این فضا و کاربردهای آن را به دست نیاورده­ اند که این عدم آشنایی با فضای سایبری در کنار استفاده روزمره نوجوانان و جوانان و حتی کودکان از این فضا باعث شده است که یک فضای محرمانه و خصوصی بدون احساس وجود ناظر برای فرزندان ایجاد شود و آنها بدون دغدغه به سایت ها و احیانا شبکه های مختلف مجازی دسترسی یافته و به دلیل ویژگی­ های سنی و کنجکاوی­ های خود، از فضاهای ناسالم موجود در اینترنت متأثر شوند که این مساله در بلند مدت باعث تغییر رفتار فرد و به تبع آن جامعه می شود که معمولا در مغایرت با عرف و ارزش های سنتی خانواده ها است.

6- تعارض ارزشها و باورهای اجتماعی: ورود اینترنت همراه با ارزش های غربی، چالش های جدیدی را در جوامع مختلف به وجود آورده است. قدرت های غربی و صاحبان بزرگ کارتل های اقتصادی از ظرفیت های

فضای مجازی برای نیل به اهداف خود سوء استفاده کرده و در تلاش هستند که با حاکمیت ایدئولوژی «سرمایه داری» تمامی حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی سایر جوامع را پذیرای عقاید خود سازند.

7- اختلال در شکل گیری شخصیت: عناصر سه گانه هویت، یعنی خود شخص، فرهنگ و جامعه، در تکوین شخصیت هرفرد نقش مهمى را ایفا مى‏کنند. از آن جا که فضای سایبری، صحنه ای فرهنگى و اجتماعى است که کاربر را در موقعیت‏ هاى متنوع، نقش ‏ها و سبک‏ هاى زندگى قرار مى دهد، زمینه ای است برای آسیب پذیری شخصیت کاربر و در بسیاری از مواقع، چند شخصیتی شدن فرد می‌شود.

8- به خطر افتادن حریم شخصی: گردانندگان شبکه های اجتماعی با تجاوز به حریم خصوصی کاربران تجاوز کرده و اطلاعات شخصی افراد را در اختیار مراکز اطلاعاتی و امنیتی، شرکت های تجاری و سایر مراکز متقاضی قرار میدهند. در هنگام نصب برنامه شبکه های اجتماعی، کاربر به سایت مربوطه اجازه میدهند تا اطلاعات شخصی او را با منابع خارجی به اشتراک بگذارد؛ بدون اینکه تنظیماتی بری غیر فعال کردن این موضوع وجود داشته باشد.

9- شکاف نسلها: استفاده از اینترنت شکاف میان نسل ها را بیشتر کرده و با ورود وسایل و تکنولوژی‌های جدید به عرصه خانواده‌ها، شاهد هستیم که اعضای خانواده ساعت های متمادی در کنار یکدیگر می‌نشینند، بدون آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند. امروزه نشست های خانوادگی که در آن والدین و فرزندان درباره موضوعات مختلف خانوادگی و کاری با هم گفتگو کنند، رو به کاهش است. روابط موجود میان والدین و فرزندان رو به سردی گرائیده و دو نسل به دلیل داشتن تفاوت‌های اجتماعی، زندگی را از دیدگاه خود تفسیر می‌کنند.

10- اعتیاد به اینترنت: یکی از آسیب های اینترنت، اعتیاد به آن است که افراد معتاد به این ابزاز، بعلت استفاده افراطی از اینترنت، با معضلات زیادی گریبان گیر هستند و این نوع اعتیاد مدرن، در جامعه ما نیز

با گسترش روزافزون استفاده از اینترنت، رشد فزاینده ای پیدا کرده است که خود آغاز یک آسیب بزرگ برای نیروی انسانی کشور می باشد. قابل ذکر است که ترک این نوع اعتیاد، سخت تر و پرهزینه تر از سایر اعتیادها است.

11- گسترش ارتباطات نامتعارف و سوء استفاده های جنسی: اینترنت به دلیل تسهیل ایجاد روابط دوستانه و عاشقانه، زمینه رفتارهای غیر اخلاقی را فراهم ساخته و موجب سهولت خیانت در روابط زناشویی و ایجاد روابط نامشروع و همچنین سوء استفاده جنسی شده است.

12- تضعیف اعتقادات و گسترش شبهات فکری: طرح و نشر انواع شبهات در فضای مجازی، موجب تزلزل در باور کاربران سست عقیده، کم‌اطلاع و زودباور می‌شود. اتاق های فکر متعدد در مراکز امنیتی و فرهنگی نظام سلطه تشکیل گردید و بطور دائم در حال تولید و ایجاد بدعت، تحریف و شبهه در حوزه های دینی، فرهنگی، تاریخی و می باشند که این موارد با توجه به انفعال و کم کاری دستگاههای ذیربط و در مواردی باور نداشتن شبیخون فرهنگی و جنگ نرم دشمنان از سوی مسئولین مربوطه، خسارت و صدمات جبران ناپذیری بر فرهنگ و بینش مخاطبان و بخصوص جوانان وارد کرده.

لازم به یادآوری است علاوه بر موارد ذکر شده، آسیب های متعدد دیگری نیز از ناحیه ورود ابزارهای مدرن رسانه ای، به جوامع بشری تحمیل شده است که از آن جمله می توان به؛ رواج «تفرّد» و کاهش روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری، در معرض خطر قرار گرفتن روابط چهره به چهره، کم‌رنگ شدن ارزش‌های مترقی، جعل هویت و کلاه برداری، رواج سطحی‌نگری فکری، مزاحمت ها و جرایم سایبری، ترویج روحیه ثروت اندوزی زندگی اشرافی، اتلاف زمان، ترویج تبرج و تن آرایی، کاهش کارآمدی افراد، گسترش اباحه‌گری، به خطر افتادن حقوق مادی و معنوی مولفین از جمله کپی رایت، افسردگی و انزواو اشاره کرد.

 

نتیجه گیری

صاحب نطران و پزوهشگران علوم انسانی معتقدند که ورود اینترنت به فضاى زندگى انسان ها در کنار مزایا و محاسن غیر قابل کتمان، باعث بوجود آمدن یکسرى دغدغه­ ها و نگرانی ها شده و روابط افراد را بشدت تحت تاثیر قرار داده است که باختصار به بعضی از آنها اشاره می‌شود

در کشور ما با وجود تدابیر مقام معظم رهبری و ابلاغ سیاست‌های کلی فضای مجازی از طرف ایشان، کم کاری‌های زیادی صورت گرفته که نتایج آن در جامعه مشهود و محسوس است. به نظر می رسد تا زمانی که مسئولین فرهنگی و دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور، اعتقاد و باور راسخی به جنگ نرم رسانه ای دشمن که با سوء استفاده از ابزارهای متنوع اتفاق می افتد نداشته باشند، نمی توان افق روشنی در این رابطه متصور بود

به فکر ایمنی و سلامت خود باشید و هرگز چیزی را به خاطر اینکه رایج است و یا همه دوستان تان در آن عضو هستند؛ قبول نکنید.در جمع بندی خوبی ها و بدی های شبکه های اجتماعی، باید بگوییم بهتر است از این شبکه ها با احتیاط و داشتن اطلاعات کافی استفاده کنید؛ چراکه در نظر نگرفتن این دو فاکتور می تواند نتایج ویرانگری به دنبال داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۶
حمید

﴾﴾﴿﴿بی خبری خوش خبری است 

{ No news is good news }


یکی از رایجترین مکالمات روزمره بین مردم در همه فرهنگ ها و زبان ها بعد از سلام و احوالپرسی، پرسیدن جمله “چه خبر” از طرف مقابل است. معمولا زمانی که دو نفر که با هم سلام و احوالپرسی می کنند پرسیدن این سوال خیلی رایج و متداول است که جواب این سوال می تواند آغازگر یک مکالمه طولانی باشد. به عبارت دیگر بدون این سوال نمی توان انتظار مکالمه خیلی طولانی را از طرفین داشت، و در واقع پس از طرح این سوال است که مکالمه اصلی بین طرفین شروع می شود.

در دنیای پرحادثه و پراز خبرهای جورواجور، در خیلی از مواقع بی خبری و اطلاع نداشتن از اخبار، حودات، و اتفاقات بخصوص بد و منفی می تواند مایه آرامش و حفظ روحیه مثبت تلقی گردد. از آنجا که اکثر اخبار موجود در رسانه ها، مطبوعات، و حتی خبرهای رایج بین مردم که دهن به دهن منتقل می شود و می تواند برای اکثر مردم ارزش خبری داشته باشد، خبرهای خوبی نیستند، بنابراین بی اطلاعی و بی خبری از این دسته از خبرها می تواند تاثیر مثبتی بر روحیه فرد داشته باشد و او را از اتفاقات بدی که در دنیای اطراف فرد می افتد به دور نگه می دارد.

بنابراین بی خبر بودن از خبرهای بد مربوط به جنگ و دعوا، قتل و خونریزی، تصادفات رانندگی و که دنیای کنونی اطراف ما را پرکرده اند می تواند به مراتب بهتر از اطلاع داشتن از آنها باشد و حداقل آن این است که این بی اطلاعی روی روحیه مثبت فرد می تواند تاثیر بهتری داشته باشد تا اینه فرد درگیر خواندن، دیدن، و یا شنیدن خبرهای بدی باشد که در مطبوعات، تلویزیون، اینترنت و پخش می شوند.

در زبان فارسی این نکته منجر به تولید یک ضرب المثل شده که می گویندبی خبری خوش خبری است“. با توضیحاتی که در بالا به آن اشاره شده این ضرب المثل می تواند مصداق این باشد که فرد لازم نیست از همه چیز و از همه اتفاقات مطلع باشد، بخصوص اتفاقاتی که اغلب آنها گویای نکته مثبتی در دنیای پرآشوب کنونی ما انسان ها نیست.

این ضرب المثل در زبان انگلیسی نیز با همین مضمون و دقیقا با همان معنای تحت الفظی استفاده می شود. به عبارت دیگر معادل دقیق این ضرب المثل در زبان انگلیسی عبارت مصطلحNo news is good newsاست. برای روشن شدن بیشتر مفهوم این ضرب المثل در زبان انگلیسی، معنی و توضیحات بکار رفته برای آن در فرهنگ لغت (دیکشنری) را بیان می کنیم که با توجه به آنها و البته توجه به مثال های مربوطه می توان معنای این ضرب المثل را بهتر درک کرد:

No news is good news:

It is said to make someone feel less worried when they have not received information about someone or something, because if something bad had happened, they would have been told about it

این عبارت زمانی گفته می شود که بخواهیم کسی کمتر احساس نگرانی داشته باشد بخصوص در زمانی که آنها هیچ اطلاعاتی در مورد کسی یا چیزی را دریافت نکرده اند، زیرا اگر اتفاق بدی افتاده بود، آنها در موردش مطلع می شدند.

Not hearing any news signifies that nothing is wrong.

نشنیدن (و یا ندیدن) هیچ خبری دلالت بر آن می کند که هیچ چیز اشتباه نیست (خبرهای خوبی هست.)

Not hearing about a situation suggests that nothing bad has happened.

نشنیدن (بی اطلاع بودن) در مورد یک مساله خاص نشاندهنده این است که هیچ اتفاق بدی نیفتاده است.

Without information to the contrary you can assume that all is well.

بدون داشتن اطلاعات برخلاف نظر شما که فکر می کنید همه چیز خوب است.

If you haven’t heard any bad news, it is a good idea to assume that everything is fine.

اگر شما خبر بدی به گوشتان نرسیده، فکر خوبی است که فرض کنید همه چیز به خوبی پیش می رود.

حال با توضیحاتی که در بالا به آنها اشاره شد، برای درک بهتر این ضرب المثل به مثال های زیر توجه کتید:

We haven’t heard anything from the hospital today, but I suppose no news is good news.

ما امروز از بیمارستان چیزی نشنیده ایم ، اما گمان می کنم بی خبری خوش خبری است.

Why are you so worried while they are probably on their way back home, and there was no news about an accident. You know, no news is good news.

چرا شما آنقدر نگران هستید در حالی که آنها احتمالا در راه بازگشت به خانه هستند، و هیچ خبری در مورد وقوع تصادف نبوده، می دانید بی خبری خوش خبری است.

Frank: I wish she could be succeed in her new job.
Jake: No news is good news.

فرانک: ای کاش که او می تونست در کار جدیدش موفق باشد.
جیک: بی خبری خوش خبری است.

Sue: I’m worried about my sister. She hasn’t called me for months.
Mike: No news is good news, right?

سو: من در مورد خواهرم نگران هستم. او ماههاست که با من تماس نگرفته است.
مایک: بی خبری خوش خبری است، درست نمی گویم؟



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۵
حمید

آیا از عواقب ساعت ها نشستن پای رایانه با خبر هستید؟

اگر بیشتر از هشت ساعت پای کامپیوتر می نشینید و احساس سوزش، خارش، تاری دید، سر درد، حساسیت به نور، سرخی، خستگی، سنگینی یا ورم در چشمانتان دارید حتما این گزارش را بخوانید تا راه حل درمان آن را بیاموزید.

به گزارش دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ برای خیلی از ما ۸ ساعت نشستن جلوی کامپیوتر و زل زدن به مانیتور تبدیل به یک کار روزانه و عادی شده است. این عادت چه برای کار و چه برای تفریح و تحصیل و اگه بدون کنترل و مراقبت باشد دیر یا زود مشکلات زیاد جسمی برای ما ایجاد می کند.
چشم ما یکی از اولین اعضای بدن ماست که از استفاده مداوم و کنترل نشده از کامپیوتر آسیب می بیند. اگر بعد از چند ساعت کار احساس سوزش، خارش، تاری دید، سر درد، حساسیت به نور، سرخی، خستگی، سنگینی یا ورم در چشم هایتان می کنید، خبر بدی را باید به اطلاع شما برسانم: شما درگیر سندرم خستگی چشم شدید!
این سندرم راه های درمانی ساده ای دارد که با یادگیری آن می توانید چشم های خود را از این عوارض دردسرساز نجات دهید. تمرینات یوگای چشم می تواند کمک بزرگی برای چشم های شما باشد. اولین تمرین این است که کف دستاها را به هم بمالید تا گرم شوند و آن ها را همزمان روی چشم های بسته خود بذارید. نگذارید هیچ نوری به چشم های شما برسد، فشاری به چشم و بینی تان نیاورید، فقط به تاریکی فکر کنید و سه دقیقه به طور منظم و عمیق نفس بکشید.

دومین تمرین آرام بخش این است که به نقطه خیلی دوری نگاه کنید. این کار به رفع خستگی چشم ها خیلی کمک می کند. برای حرکت بعدی چشم ها را ببندید. با سر و با حرکات آرام عدد ۸ را تجسم کنید و شکل آن را با سر بکشید یعنی سر خود را طوری حرکت دهید که انگار می خواهید عدد ۸ لاتین را بنویسید. این تمرین در ۳ دقیقه حال چشم ها را جا می آورد. بعدا یک حوله را با آب گرم خیس کنید و روی پیشانی و گونه و گردن بمالید اما از مالیدن به چشم ها خودداری کنید. بعد از اینکه پوست مرطوب شد به آرامی پیشانی و پلک ها را با نوک انگشتان ماساژ دهید. اگر حوله و موارد تمرین بالا را ندارید روی چشم های خود آب سرد بپاشید. صورت خود را بعد از این شستشو خشک نکنید و بذارید خودش خشک شود. ۲ حوله بردارید و یکی را در آب گرم و یکی را در آب سرد بگذارید. اولین حوله را بردارید (ترتیب حوله ها مهم نیست) و روی صورت و چشم های بسته خود بگذارید، بعد جای حوله ها را عوض کنید. هیچ فشاری به چشم ها نیارید و مراقب شستشو ها و حوله ها باشید که تمیز باشند و باعث عفونت و مشکلات تازه نشوند.

ارسال از عبدالرضا چکاوه خبرنگار افتخاری دریچه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۲۰
حمید

image

ارابه فرود هواپیما  (Landing Gear)

ارابه فرود (مصوبه فرهنگستان زبان: فرودافزار) سازه‌ای است که هواپیما در هنگام توقف یا حرکت بر روی زمین بر آن تکیه دارد. ارابه فرود معمولاً دارای چرخ است ولی در برخی هواپیماها اسکی (برای روی برف) و محفظه هوا (برای روی آب) نیز بجای چرخ بکار می‌رود.

چرخ‌ها در قسمت‌های دو بال، بدنه و دماغه هواپیما قرار دارند. در بیشتر هواپیماها ارابه فرود پس از برخاستن هواپیما جمع می‌شود تا از نیروی پسار بکاهد.

به طور کلی ارابه فرود در هواپیما دارای چند وظیفه اساسی می‌باشد این وظایف به طور خلاصه عبارت‌اند از:
١- هواپیما را بر روی زمین در حالت پایدار نگه می‌دارد و مانع از تماس و صدمه دیدن بال و بدنه می‌شود.

٢- نقش شاسی گردان را برای هواپیما بازی می‌کند تا هواپیما بتواند بر روی زمین حرکت و یا بارگیری نماید.

٣- در هنگام فرود، ضربات را جذب می‌کند.

۴- قبل از برخاستن هواپیما از روی زمین امکان افزایش سرعت را فراهم می‌کند.

با توجه به وظایف اشاره شده در خصوص ارابه فرود اعتقاد بر این است که این سامانه در هنگام پرواز هیچ نقشی را برعهده ندارد و بنابراین برای کاهش تبعات منفی آن از جمله ایجاد پسا بهتر است این نوع سامانه به نوعی داخل بال و یا بدنه هواپیما جمع شود، با توجه به تنوع موجود در طراحی و ساخت ارابه‌های فرود و تعداد چرخ‌های نصب شده و حتی چیدمان متنوع چرخ‌ها به طور کلی ارابه‌های فرود به ۶ نوع تقسیم‌بندی می‌شوند.

طراحی

ساخت ارابه فرود نیاز به فناوری بالا دارد و نیازمند آزمایش‌های فراوان به منظور دریافت تأییدیه است. معیارهایی که در بخش طراحی فرودافزار مطرح هستند، عبارتند از: ۱. ضریب پسار، ۲. وزن فرودافزار، ۳. تأثیر بر گرانیگاه، ۴. پایداری زمینی، ۵. قابلیت هدایت زمینی، ۶. ضریب امیدواری فرودافزار، ۷. واکنش در مقابل نوسانات زمینی، ۸. نیاز به سامانه جمع‌کننده.

انواع ارابه فرود :

١)یک چرخ اصلی و یک چرخ کوچک  (Single main)

٢)چرخ دم (Tail gear)

٣(چهار چرخ  (quadricycle)

‏۴)دو چرخ اصلی و دو چرخ کوچک  (Bicycle)

‏۵)سه چرخ (چرخ زیر دماغه) ‏(Nose gear یا Tricycle)

‏۶)چند چرخ (Multi bogey)

در تصاویر زیر برخی از قسمت های ارابه فرود نشان داده شده است:

    Image result for ‫ارابه فرود هواپیما‬‎


                                Image result for ‫ارابه فرود هواپیما‬‎    


Image result for ‫ارابه فرود هواپیما‬‎                             

Related image

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۴۴
حمید

سازمان های مردم نهاد یا اِن جی اٌ ( به انگلیسی Non governmental Organization و به ‌اختصار NGO) در کلی ترین معنای خود، به سازمانی اشاره می‌کند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمی‌شود اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فردْ فردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا می‌کند.

بسیاری از سازمان های مردم نهاد، غیرانتفاعی و مستقل از دولت هستند و بودجه این سازمان ها از راه کمک های مردمی و در مواردی نیز با کمکِ سازمان های دولتی، دولت یا ترکیبی از این روش ها و در قالب پروژه های مشترک تأمین می‌شود.

شرایط و مدارک ثبت سازمان مردم نهاد و یا ( NGO ) ها

سازمان با شخصیت حقوقی مستقل ، غیردولتی ، غیرانتفاعی و غیرسیاسی است که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی ، بشردوستانه و بر اساس قانونمندی و اساسنامه مدون، رعایت چهارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آیین نامه اجرایی آن فعالیت می کند.

عبارت " سازمان های غیردولتی" با تاسیس سازمان ملل متحد در سال 1945 که مفاد آن در ماده 71 از فصل 10 منشور سازمان ملل آمده است، به وجود آمد. از ویژگی این سازمان ها می توان به غیردولتی بودن، غیرانتفاعی بودن ، غیرسیاسی بودن، تمایل به استقلال و خودجوشی اشاره نمود. همان طور که از نام این سازمان ها پیداست، بودجه ی سازمان های مردم نهاد، از راه کمک های مردمی و وقف و  در مواردی هم با کمک سازمان های دولتی، دولت یا ترکیبی از این روش ها تامین می شود.

از جمله مهم ترین کارکردهای سازمان مردم نهاد عبارت است از :

- گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم

- بسیج عمومی و جلب مشارکت مردمی

- اطلاع رسانی و آگاه سازی

- جذب سرمایه ها و منابع کوچک مردمی

- نظارت و ارزیابی

  • شرایط اعضاء موسس سازمان های مردم نهاد ( (NGO

شرایط اعضاء موسس سازمان های مردم نهاد به قرار ذیل است :

1) تابعیت ایرانی و داشتن هیجده سال تمام

2) دارا بودن صلاحیت تخصصی حداقل دو نفر از موسسات در خصوص موضوع فعالیت سازمان

3) نداشتن محکومیت موثر کیفری به نحوی که موجب محرومیت از حقوق اجتماعی شود.

4) عدم عضویت در گروه هایی که بر اساس رای دادگاه صالح، محارب و معاند شناخته شده اند .

نکته : حداقل تعداد اعضاء موسس در سازمان های با ساختار عضو پذیر ( مجمع عمومی ) پنج نفر و در سازمان های باساختار هیات امنایی نه نفر می باشد.

  • مدارک لازم جهت ثبت سازمان مردم نهاد

- تکمیل فرم های مشخصات فردی به همراه مشخصات محل سکونت ، اشتغال و کد پستی دقیق و تلفن همراه
- تنظیم اساسنامه و امضاء ذیل تمام صفحات آن ( سه نسخه )

- صورتجلسه برگزاری مجمع عمومی

- صورتجلسه هیئت مدیره با امضاء اعضاء هیئت مدیره

- عکس سه در چهار ( سه عکس )

- کپی آخرین مدرک تحصیلی یا گواهی اشتغال به تحصیل موسسین ( دو نسخه )

- کپی کارت ملی و شناسنامه موسسین ( دو نسخه )

شایان ذکر است ، وفق تبصره 2 آیین نامه سازمان های مردم نهاد، سازمان های مردم نهادی که دارای گستره فعالیت در سطح یک محله یا شهرستان خاص هستند باید مراحل ثبت و تاسیس را از طریق فرمانداری مربوطه و سازمان هایی که دارای گستره فعالیت در سطح استان هستند باید مراحل را از طریق دفتر امور اجتماعی استانداری دنبال نمایند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۶
حمید

نقش ارتش در آزادی خرمشهر

صدام حسین رئیس جمهور عراق وقتی زمینه حمله به ایران را مناسب دید با هدف اشغال خوزستان یعنی فتح یک روزه خرمشهر و 48 ساعته اهواز، در 31 شهریور 1359فرمان حمله به خاک جمهوری اسلامی ایران را رسما اعلام کرد و غرش نیروهای شیطانی بعثی نمایان شد.

دولت بعثی که در اوج آمادگی نظامی قرار داشت توانست با 12 لشکر زرهی و پیاده قسمتی از مرز کشور را مورد تاخت و تاز قرار دهد و وارد خاک ایران اسلامی شود. صدام متکبر و مغرور به همراه نیروهای تا بن دندان مسلح‌اش انتظار داشتند بتوانند بدون هیچ گونه مقاومتی از طرف نیروهای مسلح ایران تا اهواز پیشروی کنند اما به عنوان نمونه، در پادگان دژ خرمشهر که تحت فرمان ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار داشت، نتوانستند با دو تیپ مجهز خود از این ناحیه عبور کنند لذا در آن سوی دژ خرمشهر، به مدت 34 روز معطل ماندند و در مقطع زمانی معلومی، اسیر مقاومت و اقتدار 19 رزمنده به فرماندهی شهید امیری شدند.

رزم آورانی که قسم خوردند تا آخرین قطره خون خود، از دژ خرمشهر دفاع کنند و یک قدم عقب نشینی نکنند و البته به عهد خود وفادار ماندند و با مقاومت جسورانه خود صحنه نبرد را به چالش کشیدند. توانایی و لیاقت آنان، ناتوانی نیروهای دشمن را نمایان کرد و کار به جایی رسید که تیپ­‌های عراقی به ناچار، برای شکستن دژ خرمشهر از پشتیبانی هوایی و بمباران های متعدد کمک خواستند و در این شرایط بود که توانستند با شهادت 19 رزمنده دلاور از دژ عبور کنند و پس از 34 روز مقاومت سرسختانه نیروهای رزمنده ایران اسلامی خرمشهر را اشغال کنند،میهن دوست را به جوش می آورد و از آن بدتر، مصیبت‌­هایی که بقول خالد سلمان (از فرماندهان عراق )در کتاب آتش وخون، بر مردم خوزستان ((خرمشهر)) وارد شد؛ یعنی جنایات انجام شده توسط رژیم بعث عراق که گوشه ای از آنها بدین شرح است:

«پس از اشغال خرمشهر: الف: اموال اهالی شهر به سرقت رفت و طلاها وحیوانات آنان غارت شد. ب : خودروهای ایرانی به داخل عراق منتقل شد. ج : خانه های ساکنین با دینامیت منهدم گشت. د : اسرای ایرانی اعدام شدند. ه : زنان مورد تجاوز قرار گرفتند. و:کودکان و پیرمردان کشته شدند. ز:دیواره دفاعی برای خرمشهر کشیده شد.»

درچنین وضعیتی ارتش جمهوری اسلامی ایران که البته خود از ناحیه بعضی جریانات آسیب های متعددی دیده بود، با حمایت نیروهای انقلابی سپاه پاسداران و بسیج مردمی و...به دنبال تامین اصول 9 گانه جنگ که عبارتند از : اصل هدف ، آفند، مانور، تمرکز، صرفه جویی درقوا، غافلگیری، تامین، سادگی، وحدت فرماندهی،را طراحی و تدوین نموده وآماده عملیاتی گسترده جهت خروج دشمن از خرمشهرشوند. لذا طرح عملیاتی بیت المقدس را تنظیم و در زمان مورد نظرآماده­ اجرا کردند.

بدون شک تجربه عملیات های قبل و پیروزی های متعدد حاصله، روحیه رزمندگان کشور را دو چندان کرد و نیروهای مسلح، با توکل به خداوند متعال و ایمان به قدرت لایزال الهی و پذیرش خطر و آرزوی شهادت، آماده کارزاری سخت و حیاتی، به نام عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) به فرماندهی سپهبد شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی شدند.

در این عملیات سرنوشت ساز، ارتش به ‌عنوان رکن سازمان‌ یافته وکلاسیک دفاعی، بانیروی انسانی و تجهیزات لازم به اجرای عملیات پرداخت. بی شک بدون نیروی انسانی کارامد و آزموده و تجهیزات مطلوب و راهبردی، امکان جنگ و مقابله جدی با نیروهای آماده عراق ممکن نبود و بر همین اساس است که شناسایی نقاط قوت و ضعف دشمن، از وجوه مختلف بررسی و متناسب با وضع پدافندی اشغال گران، طرح عملیاتی تدوین می شود.

بلاشک آب در هاون کوبیدن است اگر فرض کنیم می شود ارتش مجهز و مستقر عراق در خرمشهر را، با نیروهای کم تجربه وتجهیزات سبک ویا بدون تجهیزات سنگین و دور برد ،از خرمشهر به بیرون راند. از آنجایی که حفظ تمامیت ارضی کشور یکی از مهمترین وظایف ارتش جمهوری اسلامی بوده و هست لذا سازمان یاد شده با ادوات جنگی و نیروی انسانی متناسب با دفع دشمن به اجرای عملیات بیت المقدس پرداخت.

عملیات فتح خرمشهر در حالی با پیروزی به پایان رسید که از بالاترین رده های فرماندهی تا پایین ترین رده های نظامی در ارتش، به تامین جانی و مالی، تجهیزاتی، و شرایط برای پیروزی همت گماشتند و برای وجب به وجب نقاط آزاده شده خاک میهن، خون دادند. اگرچه ممکن است حق ارتش تا کنون ادا نشده باشد، اما تاریخ به خوبی از آن یاد می کند. می توان گفت سهم ارتش در دفاع از میهن اسلامی و فتح خرمشهر کمتر از دیگر نهادهای درگیر در جنگ نبوده است. اگر نبود تجهیزات و نیروی انسانی معتقد و متدین و کار آزموده ارتش قدرتمند کشور، جای شک و تردیدی نیست که امکان آزادسازی خرمشهر فراهم نمی شد.

نقش پر رنگ نیروی هوایی در آزادسازی خرمشهر

بدون شک نیروی هوایی و هوانیروز جمهوری اسلامی نقش شگرفی در کسب پیروزی بزرگ در عملیات بیت المقدس داشته و برگ زرینی بر افتخارات این نیروی آماده دفاع‌ مقدس زده شد.

  با آغاز جنگ تحمیلی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آماده‌ترین نیروی نظامی کشور بود که در همان روزهای اولیه جنگ، قدرت خود را به رخ ارتش بعث عراق کشید.

نیروی هوایی در روز دوم مهر 59 و تنها 24 ساعت پس از آغاز رسمی جنگ تحمیلی علیه کشورمان، با 140 فروند فانتوم از مرزهای عبور کرده و در آسمان عراق مراکز مهم نظامی و شاهرگ‌های اقتصادی این کشور را مورد اصابت قرار دادند.

تیز پروازان ارتش جمهوری اسلامی در عملیاتی بی‌نظیر در تاریخ جنگ‌های نظامی دنیا، 15 فروردین ماه 60 نیز ضربه مهلکی به پیکره نظامی رژیم بعث وارد کرد که کارشناسان نظامی و سرکردگان غربی را متحیر کرد و این عملیات در نوع خود یک اعجاز محسوب می‌شود.

"عملیات H3 یا حمله به الولید" پیچیده‌ترین و پر استرس‌ترین عملیاتی بود که تاکنون به انجام رسیده بود، چرا که در مسیر 6000 کیلومتری جنگنده‌های ایرانی می‌بایست 4 بار سوخت‌گیری کرده و در این مسیر 6 ساعته با کمترین صحبتی در درون کابین خود مرز ترکیه و عراق را طی کرده و به غرب کشور عراق رسیده تا سه پایگاه هوایی مهم این کشور را مورد هدف قرار دهند.

این عملیات به قدری پیچیده و اعجاب انگیز بود که رژیم بعث ابتدا عنوان کرد که جنگنده‌های اسرائیلی به پایگاه‌های این کشور در غرب عراق حمله کردند.

پس از آن عملیات غرور آفرین، نیروی هوایی نقش پر‌رنگی در شکست حصر آبادان، عملیات طریق القدس و فتح‌المبین ایفا کرد و باعث شد تا قوای نظامی ایران با برتری خاصی بر دشمن چیره شوند.

عملیات بیت المقدس یکی از نفس گیرترین و طولانی‌ترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس به شمار می‌رود که از شامگاه 10 اردیبهشت ماه 61 آغاز و در ظهر سوم خرداد همان سال به ثمر نشست.

در این عملیات که منجر به آزادسازی بخش قابل توجهی از خاک میهن اسلامی ما شد، خرمشهر شهری که در نزد ملت ایران از تقدس خاصی برخوردار بود آزاد شد و به آغوش میهن بازگشت.

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به رقم اینکه نیروهای سه‌گانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هنوز تشکیل نشده بود به تنهایی نقش تعیین کننده‌ای در فتح خرمشهر بر عهده داشت.

فانتوم‌های جنگنده ایران، بارها مواضع دفاعی دشمن را محورهای شط علی، جفیر، شلمچه، طلائیه، کوشک، حمید، حسینیه و گرمدشت کوبیدند و باعث شدند حرکت رزمندگان اسلام رو به خرمشهر سریع‌تر انجام شود.

در عملیات بیت المقدس، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به عنوان پشتیبان نیروهای سطحی درگیر در منطقه وارد عمل شد و با استفاده از توان بالای تیز پروازان خود نقش تعیین کننده‌ای در پیروزی در این عملیات ایفا کرد.

در عملیات بیت المقدس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پروازهای متعددی را انجام داد. در آن زمان نیروی هوایی مامور جنگ با تانک‌ها به منظور ضربه زدن و از کار انداختن ماشین جنگی دشمن بود.

نیروی هوایی عملیات دشواری را باید انجام می‌داد چرا که نیروهای دشمن به صورت پراکنده و تاکتیکی در منطقه پخش شده بودند و نیروی هوایی برای اینکه لبه جلویی منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد شکار تانک‌ها را در دستور کار خود قرار داد.

در این عملیات بزرگ نیروهای هوایی  890 نوبت پرواز (با F-5E و F-4E وF-14) آسمان خرمشهر را پوشش داد و، 87 نوبت پرواز با F-5E و F-4D/E  و شناسایی و عکاسی، 22 نوبت پرواز با     (RF-4E) ترابری هوایی 847 نوبت پرواز با  C-130 و B747 سوختگیری هوایی 315 نوبت انجام شد و 20849 نفر مجروح حمل شد.

همچنین 48000 پوند مهمات توسط جنگنده‌های F-4D/E و F-5Eمصرف شد که در نوع خود بی‌نظیر بود.

در بیت المقدس مخازن سوخت خارجی، با حداکثر مهمات پرواز کرده و توان رزمی‏شان بسیار افزایش یافته بود. (برای مثال جنگنده‏های F-4 گاه با پیکربندی 24 بمب 500 پوندی تجهیز میشدند و ماموریت عمده آن‌ها، شکستن خط پدافندی بسیار مستحکم عراق در شرق خرمشهر بود) به طوری که بدون عملیات این جنگنده‏ها، شکست خط پدافندی عراقی‏ها بسیار مشکل، با تلفات زیاد و یا غیرممکن می‏شد.

نیروی هوایی از 15 روز به آغاز عملیات، به انجام ماموریت‌های هوایی پرداخت و تا 10 روز بعد از خاتمه عملیات و فتح خرمشهر، به ماموریتهای خود ادامه داد.

بیشترین فعالیت نیروی هوایی در طول عملیات، در پشتیبانی از قرارگاه قدس و در روزهای 11 و 12 اردیبهشت 1361 در جنوب کرخه‏کور و جفیر انجام گرفت.

در شب 19 اردیبهشت ماه سال 61 نیروی هوایی با استفاده از هواپیماهای بوئینگ 747، ظرف یک شب، تعداد 6000 نفر از نیروهای ویژه (کلاه‌‏سبز) را از مشهد به پایگاه امیدیه ترابری نمود.

در عملیات بیت‏‌المقدس، 4 فروند هواپیمای اف4 مورد اصابت موشک‌های سام عراقی گرفت که این سوانح در روزهای 11 و 12 اردیبهشت ماه 61 در جنوب کرخه‏کور، روز 16 اردیبهشت ماه 61 در منطقه چنانه و در 18 اردیبهشت ماه 61 در منطقه شلمچه رخ داد.

در مجموع، 60 فروند جنگنده عراق در جریان این عملیات ساقط شدند، تعداد هواپیماهای سرنگون شده عراقی توسط سیستمهای پدافند موشکی هاوک، رپیر و توپ‌های ضدهوایی هفت فروند اعلام شد.

همچنین تعداد هواپیماهای سرنگون شده عراقی توسط جنگنده‌‏های شکاری 53 فروند بوده و برابر اظهار پاره‌‏ای از مسئولان اطلاعات و عملیات نیروی هوایی، در حوالی شلمچه در روز دوم خرداد ماه 61 مقر فرماندهی نیروهای عراقی که به شدت از آن محافظت و پدافند می‏شد توسط هواپیماهای اف4 که در ارتفاع بسیار پائین پرواز می‌کردند بمباران شد و صدام حسین که در آن پایگاه حضور داشت، مجروح شد.

هدایت عملیات پشتیبانی نیروی هوایی را در عملیات بیت‏‌المقدس، سرهنگ خلبان بهرام هوشیار، معاونت عملیاتی نیروی هوایی عهده‌‏دار بود.

بدین ترتیب در عملیات بیت المقدس جنگنده‌های ارتش اسلام با برتری کامل آسمان ایران را از لوس کفار بعثی پاک کرده و فصل تازه‌ای از فرهنگ دفاع را در اذهان عوام مردم بازسازی کرد.

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران خلبانان ارزشمندی را در طول هشت سال دفاع مقدس تقدیم اسلام و انقلاب کرد که هر کدام جان خود را در قبال مسئولیتی که داشتند از بی‌ارزش‌ترین داشته‌های خود می‌دانستند.

چرا «خرمشهر» را خدا آزاد کرد؟

«خرمشهر را خدا آزاد کرد.» این جمله تاریخی برای همه مردم ایران آشناست .جمله‌ای که امام (ره) بعد از پایان عملیات خرمشهر و در روزهایی که همه به دنبال این بودند تا آزاد سازی خرمشهر را به گروهی خاص انحصار دهند و یا شخصی خاص را قهرمان این عملیات بنامند همه نقشه‌ها را نقش بر آب کرد. دکترین سیاسی و الهی امام(ره) در این میان بسیار قابل تامل است چرا که در کنار حجم کم امکانات و ایثارگری‌های مردمی و رزمندگان این جمله را عنوان کردند و در حالی که ایران برای این فتح کشته و شهید هم زیاد داد اما امام پیروزی را از جانب خدا دانستند تا فراموش نشود همه چیز به کرم و لطف خداوند متعال بستگی دارد.

در هر حال آزادی سازی خرمشهر را شاید بتوان نقطه عطف ۸ سال جنگ تحمیلی ایران دانست که با رشادت‌های بی‌نظیر رزمندگان ایرانی از هر قشری از سپاه گرفته تا ارتش و بسیج رقم خورد.
پیروزی شیرین و البته پر زحمت که تلفات جانی زیادی نیز برای ایران به همراه داشت و بسیاری از رزمندگان ایرانی در دفاع از خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

در واقع سوم خرداد سال ۱۳۶۱ یادآور نقش آفرینی رزمندگانی است که ۳۲ سال پیش خونین شهر قهرمان را با ایثار و مقاومت مثال زدنی خود آزاد کرده و نقشه شوم استکبار جهانی را برای جدا کردن بخش‌هایی از خاک عزیز ایران نقش بر آب کردند .

 فتح خرمشهر در واقع نقطه عطفی در تاریخ معاصر بود که تحقق آن با هیچ یک از معیارهای نظامی و راهکارهای اتاق جنگ قابل محاسبه نیست و بر همین اساس حماسه شگرف آزادی خرمشهر انتهای جانفشانی و منتهای روحیه توکل و نماد نصرت الهی لقب گرفته است.

به این ترتیب بود که غیورمردان ارتش و سپاه و بسیج با توکل بر خدا و وحدت فرماندهی به رهبری امام راحل (ره) یکی از بزرگ‌ترین عملیات دوران هشت سال دفاع مقدس را انجام دادند و تمامی کار‌شناسان نظامی جهان را متحیر نمودند و ثابت کردند که توان طراحی و انجام بزرگ‌ترین عملیات‌ها را دارند.

از آنجایی که بی‌گمان پیروزیهای بزرگ، آفت‌های بزرگی نیز به دنبال دارد و امام خمینی(ره) به خوبی پیش بینی این افت‌ها را کرده بوند، فتح خرمشهر را هدیه خداوند دانستند تا نسل حاضر و نسل‌های آینده بدانند، فقط خداوند است که رهبر این پیروزی بزرگ بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۵
حمید