کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

... امروز همان فردایی است که در انتظارش بودیم

کافی نت حمید

از لحظات لذت ببریم. لحظه لحظه ها، دقایق و ساعت زندگی مان را می سازند
زندگی را زیبا نقاشی کنیم
راه های ارتباطی با ما
Telegram: @CnHamid
Instagram: mddrngiprnd
Www.CnHamid.ir

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

غذای جانوران:

همه ی جانوران باید غذا بخورند. جانوران گوشت خوار گوشت جانوران دیگر را می خورند. گیاه خوارانی که گیاه می خورند، غذای اصلی گوشت خوران اند. هضم گوشت از هضم مواد گیاهی آسان تر است، به همین دلیل، گوشت خواران سریع غذا می خورند و تکه های بزرگ گوشت را می بلعند. گوشت ارزش غذایی زیادی هم دارد، به همین دلیل گوشت خواران نیازی ندارند که مانند گیاه خواران وقت زیادی را صرف غذاخوردن کنند. بیش تر آن ها احتیاجی ندارند که هر روز غذا بخورند. بسیاری از گوشت خواران کوچک از گوشت حشرات و سایر بی مهرگان تغذیه می کنند. بزرگ ترین گوشت خوار، بالن آبی است که از موجودات کوچک شبیه میگو تغذیه می کند. بزرگ ترین گوشت خوار خشکی، خرس قطبی است.

با این که بعضی از جانوران کوچک یا کندرو مانند عنکبوت برای از پا در آوردن طعمه که ممکن است سریع تر یا قوی تر باشد، از زهر استفاده می کنند، بیش تر گوشت خواران برای کشتن طعمه شان دندان ها یا چنگال تیزی دارند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۲۱
حمید


کودک در خانه به دنیا می آید و اولین کسی که با او ارتباط مستمر برقرار می کند, مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانواده اند نوع اعتقادات و ملاک و معیارهای اخلاقی, خلقی و دینی از والدین به کودک منتقل می گردد

پس روشن شد که حیات فردی و معنوی یک نوجوان و جوان کاملاً با حیات اجتماعی و سیاسی وی در ارتباط است و نارسایی در هر کدام آن ها باعث بروز مشکلات در وجود دیگری خواهد شد. اصولاً به وجود آوردن انگیزش های قوی و تحریک کننده برای ایجاد و یا تغییر رفتار در نوجوان و جوان تابع شرایط خاصی است. زیرا جنبه های انفعالی روحیات و گسترده بودن افق فکری در ایشان مسأله را پیچیده تر می کند و مکانیزم های خاصی را نیز می طلبد.

علاقه مندی نوجوان و جوان به الگوهایی چون روحانیون، علما و دانشمندان و صاحبان فضل و اندیشه و همنشینی با آنان نشان از رشد یافتگی و حساسیت در قبال مسایل فرهنگی و اجتماعی است. او به خوبی دریافته است که انسان با تکیه بر اصول انسانی و درک مفاهیم اجتماعی و ارزشی در اجتماع می تواند جایگاه اصلی خود را پیدا و حفظ نماید. لذا او در تلاش است که با بزرگ ترها و بزرگسالان ارتباط داشته باشد. «اگر بزرگ ترها و بزرگسالان او را تأیید نکنند بازگشت می کند و یا در جا می زند» یعنی در رشد عقلانی، عاطفی و اخلاقی نوجوان وقفه ایجاد می شود. بنابراین «امکانات ملاقات او با کسانی که در یک جامعه به مسایل سیاسی و اجتماعی می پردازند باعث رشد اجتماعی و سیاسی او خواهد شد.» ترتیب ملاقات با روحانیون، استادان دانشگاه و کلیه کسانی که در خط مشی های سیاسی و اجتماعی جامعه مشارکت دارند باعث پویایی رفتار و بالندگی در نوجوان می گردد.

آنچه گذشت تقریباً مقدمه ای بود برای ورود به مبحث «هماهنگی حیات سیاسی و اجتماعی انسان با حیات فردی و معنوی او» که در ارتباط با راه های جذب دانش آموزان به نماز جماعت و تقویت باورهای اعتقادی آنان مطرح شد. مسوولان نظام تربیتی کشور و عناصر دخیل در اجرای کم و کیف مسایل تربیتی که در مدارس مشغول ایفای وظیفه می باشند و الحق در سال های اخیر کوشش فراوانی را در آموزش و ایجاد امکانات اقامه نماز جماعت در مدارس فراهم نموده اند، بایستی جدیت نمایند که این مهم در قلب و روح دانش آموزان رسوخ کند و در سازمان شخصیتی آنان جای گیرد و توجه داشته باشند که هر گونه رفتار نسنجیده و حساب نشده می تواند تأثیر عمیق و نامطلوبی در روند شکل گیری شخصیت و هویت معنوی او ایجاد کند و تلاش های بعدی را دچار مشکل سازد. علت این که «نوجوان ویژگی های شخصیتی مورد نظر خود را درونی می سازد و در سازمان شخصیت خود پیاده می کند

دست اندرکاران تعلیم و تربیت، خصوصاً پرچمداران اقامه نماز در جامعه و مدارس کشور وظیفه بس خطیر و سنگین و حساسی بر دوش دارند. باید کوشش شود که این امر در کمال آرامش و متانت روحی و برخوردهای حساب شده انجام شود و دانش آموزان عزیز این فرصت را پیدا کنند که لطایف و ظرایف معنوی را درک و تجربه کنند و در نتیجه پرورش انسان های پارسا و متقی و مطلوب نظام تربیتی کشور میسر شود.

‌● الگوهای مؤثر)صاحبان فضل و اندیشه(

پیش از این گفتیم که نوجوان و جوان و حیات اجتماعی او در گرو چگونگی حیات فردی و معنوی اش بوده و در ارتباط کامل است همچنین اشاره گردید که تربیت نسل پاک و دارای منش های الهی و انسانی در شکل گیری باورهای اعتقادی وی مؤثر است.

با توجه به این که «دوره بلوغ مقارن است با تأثیر روزافزون، جنبه انفعالی در روحیات و موارد گسترش سریع افق فکری، نهادی شدن حیات درونی، فردی شدن رفتار، بیداری جنسی، احساس استقلال، بحران هویت، کوشش برای هم شکلی و انجام کارهای بزرگ، تلاش برای مورد قبول واقع شدن» لذا با درک چنین وضعیتی پدیدآوردن یک اندیشه سالم و درست در ذهن و روان نوجوان و جوان از طریق ارایه الگوهای صحیح ضرورت تام دارد.

می دانید که گاهی شخصیت ها محیط را تحت تأثیر قرار می دهند و گاهی محیط است که بر انسان تأثیر می گذارد. در هر حال شخصیت های مثبت یا منفی محیط ها و محیط های با شخصیت از عناصری هستند که در شکل گیری شخصیت واقعی کودک و نوجوان عمل می کنند.

پس از خانواده، که به عنوان اصلی ترین سازمان در نهادی و درونی شدن رفتارها برای کودک و نوجوان کمک می نماید و اولین تجربیات زندگی را در اختیارش قرار می دهد، مدرسه جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. در این سازمان معلم و مربی الگوهایی هستند که بیشترین درصد مقبولیت را در پیش کودک و نوجوان دارند.

بی شک گذر از این مرحله در ساختار ذهنی و رفتاری کودک و نوجوان حائز اهمیت است. هوشیاری والدین و مربیان دلسوز و آگاه این امکان را برای دانش آموز به وجود خواهد آورد که با همانندسازی، بهترین الگوهای رفتاری را برای خود انتخاب نمایند. بنابراین شرکت فعالانه مدیران و مربیان در عرصه های فرهنگی و ترویج ارزش های انسانی و اخلاقی توأم با عمل، شناخت معیارهای فضیلت و انسان های فاضل را برای نوجوان آسان تر خواهد کرد.

چنانچه مدیران، معلمان و مربیان همراه دانش آموز در نماز جماعت مدرسه شرکت فعال داشته باشند و در اجرای فرامین الهی و مواظبت در رفتار و گفتار خود کوشش نمایند، دانش آموز رغبت پیدا خواهد کرد که با علاقه مندی بیشتر در نماز حضور یابد. بایستی متوجه این معنا بود که : الگو بودن رهبران دینی، علمی و مذهبی نقش اساسی را در تکوین شخصیت دانش آموزان ایفا می کند.

یک تحقیق نشان می دهد که ۴۸ درصد کل دانش آموزان نوجوان ،اعتقاد والدین خود را به خداوند و عمل به دستورات او را در جذب فرزندان به نماز مؤثر دانسته اند.

در یک تحقیق دیگر که از ۱۲۵ نفر دانش آموز یک مجتمع آموزشی سوال شده است ۶۶ درصد از دانش آموزان پسر و ۷۷ درصد از دانش آموزان دختر علت نمازخوان شدن و یا بودن خود را والدین خود ذکر کرده اند که این نشانگر نقش پراهمیت خانواده و الگو بودن آن برای نوجوان و جوان است.

والدین یا اولیای مدرسه و مدیران و شخصیت های معروف جامعه هر کدام نقش ویژه و حساسی در این مهم دارند. احساس مسوولیت در سازندگی نسل مؤمن و نمازخوان وظیفه اصلی و واجب و عینی هر فرد مسلمان اعم از والدین و دیگر مربیان و الگوهای جامعه است. آری آنجا که هستی از ارتباط و هماهنگی برخوردار است، آن جا که دنیا راه و کلاس است، یک نگاه، یک لبخند و یک فساد، یک فساد نیست که هستی را به فساد می کشد و تمام دریاها و دشت ها را در خود می گیرد.

)ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس) وقتی که ما کوچک تر بودیم در کنار ساختمان هایی که آجر می ریختند به بازی مشغول می شدیم و آجرها را پشت سرهم با فاصله های کوتاه می چیدیم و مارپیچ و گرد و خلاصه از شکل های مختلف، آجر کنار هم می گذاشتیم و آنگاه یک آجر را می زدیم، ما بیش از یک آجر را نزده بودیم اما چون آجرها مرتبط و کنار هم و هماهنگ بودند همه آن ها تا آخر می افتادند و بر روی زمین می ریختند، یک ضربه یک ضربه نمی ماند و یک فساد در یک جا حبس نمی شد. در هستی منظم، یک گناه، یک فساد نمی ماند وادامه می یابد و کسی که راه بودن و کلاس بودن را حساس کرده دیگر بی حساب نمی گوید و نمی شنود و نمی بیند و نمی زند و با ناهمخوانی گفتار و رفتار، هستی پاک کودک و نوجوان را به آتش نمی کشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۲۰
حمید


 ملاحظه آثار خطرناک چشم‏چرانى، به روشنى نشان مى‏دهد که عفت چشم براى پیشگیرى از انحرافات جنسى تا چه حدّ اهمیت دارد و چرا قرآن کریم، مرد و زن مسلمان را پیش از دعوت به عفّت جنسى، به عفت چشم دعوت مى‏کند؟

 «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکى لهم إنّ اللَّه خبیر بما یصنعون»[1] نور ایه 30

 به مردان با ایمان بگو عفّت چشم و عفت جنسى را رعایت کنند، این اقدام به پاکى آنان مى‏افزاید، بدون شک خداوند به آنچه مى‏کنند، آگاه است.

«وقل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن»[2] نور ایه 32

 وبه زنان با ایمان بگو عفت چشم و عفت جنسى را رعایت کنند.

 حضرت على علیه السلام در سخنى فرمود:

 «نعم صارف الشّهوات غضّ الأبصار»[3] غرر الحکم، حدیث شماره 9924

  عفّت چشم، مانع خوبى براى پیشگیرى از شهوتهاست.

 عفّت چشم، نه تنها از انحرافات جنسى پیشگیرى مى‏کند، بلکه در سازندگى روانى انسان، اثر دارد. امام على علیه السلام فرمود:

 «من عفّت اطرافه حسنت اوصافه»[4]

 کسى که نگاه‏هاى او عفیف باشد، اوصافش نیکو خواهد بود.

 در روایات اسلامى براى تشویق به عفت چشم و برخوردارى از آثار سازنده آن، سه پاداش ارزنده مژده داده شده است:

 1- چشیدن شیرینى ایمان‏

 2- احساس شیرینى عبادت‏

 3- ازدواج با حورالعین‏

 * از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله روایت است: خداوند فرمود: نگاه آلوده، تیرى زهرآگین از تیرهاى شیطان است. کسى که آن را از بیم من ترک کند، (به جاى لذّت زودگذر آن) ایمانى به او مى‏دهم که شیرینى آن را در جان خود احساس کند.[5]* رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

 هرمسلمانى که بى‏اختیار چشمش به زیباییهاى زنى بیفتد و چشم فرونهد، خداوند به‏او توفیق عبادتى مى‏دهد که شیرینى آن رااحساس مى‏کند.[6]

 * موجبات عفت چشم‏

 چگونه مى‏توان عفت چشم را تحصیل کرد؟ نوجوانان گرفتار کششهاى جنسى و چشم‏چرانى، از چه راهى مى‏توانند چشم خود را از نگاههاى آلوده حفظ کنند؟

 شخصى از امام على علیه السلام پرسید: از کدام وسیله براى چشم‏پوشى از نگاههاى حرام مى‏توان کمک گرفت؟ امام فرمود:

 «بالخمود تحت سلطان المطلع على سترک»[7]

 با این احساس که زیر نظر خداى قدرتمندى هستى که بر اسرار نهان تو آگاه است.

 تقویت ایمان و احساس حضور خداوند توانا و دانایى که از رازهاى درونى انسان آگاه است، بهترین وسیله براى مبارزه با چشم‏چرانى و هرزگى چشم است. کسى که باور دارد که خدا نگاههاى خیانت‏آمیز او را مى‏بیند.[8] وفرشتگان او نگاه ناپاکى را به عنوان گناه در نامه عملش ثبت مى‏کنند و روزى به حساب آن رسیدگى خواهد شد، بدون شک از گناه دیده فرو خواهد بست.

 * قانون حجاب‏

 حجاب براى بانوان، زمینه طبیعى عفت چشم را فراهم مى‏سازد. قرآن کریم پس از اینکه مردان و زنان با ایمان را به عفّت چشم و عفت جنسى توصیه مى‏کند، قانون حجاب اسلامى را مطرح مى‏فرماید:

 «ولایبدین زینتهنّ إلّا ماظهر منها ولیضربن یِخُمُرِهِنَّ على جیوبهنّ»[9]

 بانوان نباید زیور خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار کنند و باید روسریهاى خود را بر سینه‏هاى خود افکنند.

 علما فتوا داده‏اند: «زن باید بدن و موى خود را از مرد نامحرم بپوشاند، ولى پوشاندن صورت و دستها از مچ به پایین واجب نیست

 2- منظره‏هاى جنسى:

 خطرناکترین آفت عفّت وقویترین ابزار انحرافات جنسى، تماشاى منظره‏هاى شهوت‏انگیز و انواع منظره‏هاى جنسى اعم از عکس، مجله، فیلم و ... مى‏شود. این آفت در جامعه امروز بیش از هر خطر دیگرى نسل نو را تهدید مى‏کند.

 تهیه و تولید انبوه عکس‏ها، مجله‏ها و فیلمهاى مستهجن جنسى و توزیع آن در میان نوجوانان به روشهاى مختلف و به کار گرفتن ماهواره براى اشاعه آن، بیانگر یک توطئه فرهنگى حساب شده براى نابود کردن عفت عمومى و فراهم ساختن زمینه سلطه قدرتهاى استکبارى بر کشورها بویژه کشورهاى‏ اسلامى است.

 تماشا کنندگان این منظره‏هاى عفّت سوز آینده خویش و جامعه خود را تباه مى‏کنند و اگر توبه نکنند، این بى‏عفتى در قیامت به صورت آتشى گدازنده، دیده‏هاى آنان‏را فراخواهد گرفت. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در این باره فرمود:

 «من ملأ عینه من حرام ملأ اللَّه عینه یوم القیامة من النار إلّا أن یتوب ویرجع»[10]

 کسى که دیده خود را از حرام پر کند، خداوند در روز قیامت چشمش را از آتش پر مى‏کند، مگر آنکه توبه کرده و بازگردد.

 3- موسیقى مُطرِب:

 «موسیقى مُطرب» که در زبان روایات اسلامى به آن «غنا» گفته مى‏شود، یکى دیگر از آفات بزرگ «عفّت» است.

 رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره نقش «غنا» در انحراف جنسى فرمود:

 «الغنا، رقیة الزّنا»[11]

 غنا، افسون زناست.

 این تشبیه زیبا، رساترین تعبیر درباره نقش خطرناک و جادوگرانه موسیقى مطرب در آلودگیهاى جنسى است.

 4- خلوت کردن با نامحرم:

 یکى دیگر از آفاتى که عفت را تهدید مى‏کند، خلوت کردن مرد با زن نامحرم است. نوجوان وقتى با دختر یا زنى نامحرم خلوت کند، در معرض وسوسه‏هاى شیطان قرار مى‏گیرد.

 خلوت کردن با نامحرم حتّى براى افرادى که درمراتب والایى از علم و تقوا هستند خطرناک است و هیچ کس نمى‏تواند با تکیه بر قدرت بازوى تقوا خود را در معرض این آفت قرار دهد.

 5- بیکارى:

 بسیارى از بزهکاریها و انحرافات جنسى جوانان در اثر بیکارى وبى‏برنامگى براى اوقات فراغت است. بیکارى آفت عفت است و کار، یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى بوده و نقش بارز آن در پیشگیرى از مفاسد و انحرافات اخلاقى و اجتماعى روشن است.

 در روایات اسلامى بیکارى بشدت مورد نکوهش قرار گرفته است.

 پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:

«إن اللَّه یبغض الصحیح الفارغ لافى شغل الدنیا ولا فى شغل الآخرة»[12]

 خداوند شخص سالم و بیکارى را که نه در راه انجام کار دنیا و نه در راه انجام کار آخرت است، دشمن مى‏دارد.

 و کار چه براى تأمین زندگى دنیوى باشد و چه براى تأمین زندگى اخروى، از آن مفاسد پیشگیرى مى‏کند.

 آن حضرت درباره ضرورت برنامه‏ریزى براى اوقات فراغت فرموده:

 «إن کان الشُغل مجهدة فالفراغ مفسدة»[13]

 اگرچه کار خسته کننده است، ولى بیکارى فساد مى‏آفریند.

 در سخنى منسوب به امام على علیه السلام آمده است:

 «القلب الفارغ یبحث عن السّوء والید الفارغة تنازع الى الإثم»[14]

 دلِ بیکار، دنبال کارِ زشت است و دست بیکار به سوى گناه دراز مى‏شود.

 قرآن کریم توصیه مى‏کند که انسان باید براى اوقات فراغت خود برنامه‏ریزى کند تا هیچ وقت بیکار نباشد:

 «فإذا فرغت فانصب»[15]

 هنگامى که از کارى فارغ شدى، به کارى دیگر بپرداز.

 طبق این رهنمود، افراد با ایمان در واقع، اوقات فراغت ندارند. امام على علیه السلام در توصیف مؤمن چنین مى‏فرماید:

 «مشغولٌ وقته»[16]

 اوقات مؤمن، مشغول است.

 این بدان معنا نیست که اهل ایمان، تفریح و استراحت ندارند، بلکه شخص مسلمان هیچ وقت بیکار نیست و براى تمام اوقات خود برنامه دارد.

 یکى از برنامه‏هایى که روایات اسلامى تأکید کرده که در برنامه‏ریزى اوقات گنجانیده شود، استراحت وتفریح است. امام على علیه السلام فرمود:

 «إنّ لیلک ونهارک لایستوعبان لجمیع حاجاتک فاقسمها بین عملک وراحتک»[17]

 فرصت تو در شب و روز کمتر از آن است که هرچه بخواهى در آن انجام دهى، بنابر این باید اوقات خود را میان کار و استراحت تقسیم کنى.

 نیازهاى انسان، نامحدود و فرصت او محدود است، بدون استراحت و با تلاش شبانه‏روزى، انسان نمى‏تواند همه خواسته‏هاى خود را تأمین کند، تنها با برنامه‏ریزى صحیح و تقسیم اوقات، میان کار و استراحت، مى‏توان به نتیجه مطلوب رسید.

 اسلام مخالف استراحت، تفریحاتِ سالم و بهره‏گیرى از لذتهاى مشروع نیست، بلکه براى ارائه کار بهتر، به آن توصیه نیز نموده است؛[18] شخص مسلمان باید براى اوقات خود بگونه‏اى برنامه‏ریزى کند که وقت خالى نداشته باشد، نظام اسلامى نیز باید براى اوقات فراغت جامعه و بخصوص‏ نوجوانان برنامه‏ریزى کند. از نظر اسلام، تفریحات سالم و بهره‏بردارى از لذتهاى مشروع با هدف و انگیزه الهى، نه‏تنها کار محسوب مى‏شود، بلکه عبادت است و خداوند به آن پاداش نیز عنایت مى‏کند.[19]


جشن تکلیف ویژه پسران، ص:81 -  87

 [1] ( 1) نور ایه 30

[2] ( 2) نور ایه 32

 [3] ( 3)- غرر الحکم، حدیث شماره 9924

 [4] ( 1)- همان

 [5] ( 2)- میزان الحکمة، ج 10، ص 78، حدیث شماره 19985

 [6] ( 3)- همان، حدیث شماره 19986

 [7] ( 1)- بحار الانوار، ج 104، ص 41، حدیث 52

 [8] ( 2)-« یعلم خائنة الأعین و ما تخفى الصدور»( غافر، آیه 19.)

 [9] ( 3)- نور، آیه 32

 [10] ( 1)- بحار الأنوار، ج 76، ص 334

 [11] ( 1)- همان، ج 79، ص 247، حدیث 26

 [12] ( 1)- شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 17، ص 146

 [13] ( 2)- تنبیه الخواطر، ج 1، ص 60

 [14] ( 3)- ر. ک. شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحدید، ج 20، ص 303، حدیث 473

 [15] ( 4)- انشراح، آیه 7

 [16] ( 1)- نهج البلاغه، کلمات قصار، کلام 333

 [17] ( 2)- غرر الحکم، حدیث شماره 3641

 [18] ( 3)- ر. ک. بحار الأنوار، ج 77، ص 71، حدیث 1

 [19] محمد محمدى رى شهرى، جشن تکلیف ویژه پسران، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1.


برگرفته شده از dosteman.blog.ir

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۲۰
حمید

تاریخ انسانهای بزرگ را سراغ دارد که با وجودمحروم بودن از نعمت بینایی ، به مدارج عالی علمی و اخلاقی رسیده اند.عصای هور یا عصای بلند بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان یک وسیله کمک حرکتی برای نابینایان ابداع شد.
فرد نابینا یا کم بینا عصا را بصورت قوس مانند حرکتمی دهد، به طوری که آهسته با نوک آن ضرباتی بر زمینی که روی آن راه می رود وارد می کند. عصای بلند به فرد این امکان را می دهد تا موانع و تغییرات موجود بر سر راه خود را تشخیص دهد...

روز ۲۳ مهرماه برابر با ۱۵ اکتبر، روز بزرگداشت عصایسفید و شأن و منزلت اجتماعی نابینایان است. عصای سفید نشانه ای بین المللی برای شناخت نابینایان است.در سال ۱۹۳۷ دو تن از نیک اندیشان امریکایی به نامهایدکتر ناول پری ریاضیدان و دکتر جاکوپس تن بروک حقوقدان،بیانیه ای در حمایت از حقوق نابینایان ارائه کردند و مواردی از حقوق اجتماعی آنان را با ضرورت رعایت فرصتهای برابربرای افراد بینا و نابینا مورد بحث و گفتگو قرار دادند .این برداشتها بتدریج به تدوین قانون عصای سفید یا روز جهانی ایمنی نابینایان منجر شد که در سال ۱۹۵۰ در نشست مشترک سازمان فرهنگی یونسکو و شورای جهانی نابینایان به کشورهایجهان ابلاغ شد.
امروزه بسیاری از کشورها مفاد این بیانیه را پذیرفته و تمام یابخشی از آن را به صورت قانون اجرا می کنند.
موارد مهم قانون عصای سفید بدین شرح است:
۱) دولت موظف است نابینایان و دیگر معلولان جسمی را برایشرکت در امور اجتماعی و اقتصادی تشویق کند و زمینه اشتغالآنان را فراهم آورد.
۲) نابینایان حق دارند آزادانه از خیابانها، پیاده روها و سایر اماکنعمومی و وسایل حمل و نقل استفاده نمایند و اگر در بعضی موارد،محدودیتی وجود داشته باشد باید این محدودیت قابل اجرا برایهمگان باشد .
۳) راننده ها موظف هستند که در صورت نزدیک شدن به نابینایی که از عصا استفاده می کند یا سگ راهنما به همراه دارد، احتیاطلازم را بکنند تا صدمه ای به فرد نابینا وارد نشود.
۴) هرگاه شخص یا سازمانی بخواهد محدودیتی غیرمجاز در استفاده فرد نابینا از تسهیلات همگانی ایجاد کند یا حقوق نابینایان را نادیدهبگیرد باید مجرم شناخته شود.
۵) همه ساله، مسئولان دولت باید روز ۱۵ اکتبر را به عنوانبزرگداشت عصای سفید به نحو شایسته ای ارج نهند و اهمیت قانون عصای سفید را مورد بحث قرار دهند و قدمهای مؤثریبرای آنها بردارند.
۶) دولت موظف است افراد نابینا را در بخشهای دولتی و مدارسبا شرایط مساوی همانند دیگر افراد جامعه بپذیرد. مگر اینکه معلولیتخاص آنها مانع انجام دادن کار در آن مرکز شود.
۷) افراد نابینا همچون دیگر افراد جامعه حق دارند که در کشور خود طبق شرایط و مقررات قابل اجرا برای همه، از خانه های مسکونیاستفاده کنند.
۸) نابینایان حق دارند که از امکانات و تسهیلات وسایل حمل و نقلهمگانی مانند هواپیما، قطار، اتوبوس، کشتی و مکانهای عمومی، هتلها و مراکز تفریحی و مذهبی استفاده کنند.
۹) افراد نابینا و کم بینا حق دارند که سگ راهنمای خود را بدون پرداخت وجه اضافی به اماکن عمومی و وسایل حمل و نقل همگانیببرنند.
قانون عصای سفید ، تصویری جدید از نابینایان را در جامعه ترسیممی کند و از افراد نابینا می خواهد که به منظور حمایت از منافعخود ، از تمام مفاد این قانون مطلع باشند.در میان وسایل کمک حرکتی نابینایان ، می توان عصای سفیدرا به عنوان پرچم استقلال آنان قلمداد کرد.البته این ابزار حرکتی سودمند ، در صورتی از کارایی برخوردارخواهد بود که نارساییهای فیزیکی محیط زندگی افراد نابینا تقلیل یابد یا به طور کلی حذف شود ، بنابراین علاوه برتوجه به مسائل عاطفی و احساسی ، کمترین هزینه و لحاظ کردن عوامل لازم ، ضروری است زمینه ای را برای تردد آسان آنان فراهم سازیم و کمک شایانی به استقلال حرکتی نابینایان بکنیم.
نگرش جامعه نسبت به روشندلان و همچنین برداشت آنها نسبت به خود که طبعا متاثر از برخورد جامعه و فرهنگ حاکم است، نقش بسیار مهمی در چگونگی تشکیل انگیزه ها ، توسعه و رشد استعدادهای نابینایان دارد. بنابراین ، جامعه، مدرسه وخانواده مسئولیت خطیری را درزمینه ایجاد و تقویت انگیزه های بالنده درنابینایان برعهده دارند.
وجود الگوهای رفتاری سازنده درمقابل نابینایان ، نقش بسزایی در آگاهی آنان و جهت دار شدن و تحقق یافتن انگیزه های ایشان دارد. نابینایی هرگز مانع رشد و ترقی نمی شود ، اگر فرد نابینا خود را باور داشته باشد و بداند که می تواند با وجود نابینایی به موفقیتهای فراوانی نائل شود.
تاریخ انسانهای بزرگ را سراغ دارد که با وجود محروم بودن از نعمت بینایی ، به مدارج عالی علمی و اخلاقی رسیده اند ؛ ابوالعلاءمعری، طه حسین، آیة الله حاج سید عبدالهادی شیرازی( از مراجع تقلید در نجف ) و مرحوم دکترمحمد خزائلی از جمله این انسانهای بزرگ بوده اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۶
حمید

طهارت باطنی  (طهارت خیال)


انسان باید مراتب طهارت ظاهری را بگذراند تا به مرتبه ی باطنی برسد. طهارت باطنی را مراتبی است که از طهارت خیال آغاز می گردد و به طهارت روح و سِرّ پایان می پذیرد.مهم ترین و مشکل ترین مرتبه ی طهارت و پاکی، مرتبه ی قوّه ی خیال است. آن جا که انسان آن را از تخیّلات بی خود و سوء ظن های بی جا نجات بخشد.

... اساس تمام این سؤالات بر این است که اعتقادات او بر پایه ی قوّه ی خیال محکم شده است نه از روی عقل. زیرا عقل وحدت بین است و هرگز به نظام عالم به دید کثرت بینی جدای از علّت تامّه نمی نگرد برخلاف قوّه ی خیال که فقط کثرات را می بیند.
مرحوم صدرالمتألّهین (رحمه الله) در اسفار می فرماید : «اکثر مردم عاقل بالقوّه و متخیّل بالفعل اند زیرا آن چه دارند خیال است و آن چه می توانند به دست بیاورند عقل است. هر کس را دسترسی به عقل نیست و اوحدی از مردم که زحمت کشیده اند و جان به لب آورده اند، می توانند به آن دست یابند

... نوعاً برای فهم مسائل عمیق از مثال استفاده می شود زیرا دست اکثر مردم از فهم عقلی کوتاه است.
...
انسان باید قوّه ی خیالش را از اعتقادات فاسد تطهیر کند. حال تطهیر قوّه ی خیال از اعتقادات چگونه است؟ ... به در آمدن و رها کردن قوّه ی خیال در این بخش سال ها حرف شنیدن از استاد کتل طی کرده می خواهد. در این بخش اگر شخصی بعد از بیست سال قوّه ی خیالش را تطهیر کند، باز هم هنر کرده است.

مرحوم جناب سیّد مهدی بحرالعلوم بعد از سی و چهار سال قوّه ی خیال را تطهیر کرد. بعد از سی و چهار سال دو رکعت نماز شکر به جا آورد که خدایا باز هم زود تطهیرش کردم و خیلی هم طول نکشید. مرحوم ملاّ حسینقلی همدانی بعد از بیست و چهار سال زحمت کشیدن آن را تطهیر کرد.
علاوه بر این بخش، انسان باید قوّه ی خیال را از تخیّلات ردّی و پست نیز پاک کند. باید قوّه ی خیالش را از سوء ظن هایی که موجب کدورت او با رفقایش می شود، تطهیر کند.
...
آتش جهنّم برای تطهیر مردم آفریده شده است زیرا در روایات آمده که آتش جهنّم مانند آتش دنیا سوزنده است امّا سوزندگی آن سازندگی است. جهنّم نمی سوزاند تا فقط زجر دهد، بلکه می سوزاند تا بسازد. مثل این که پزشک با چاقوی جرّاحی اش شکم مریض را پاره می کند تا مرض او را علاج کند. آری، جهنّم ادبستان حق است.


طهارت ظاهری(طهارت بدن)

همان طوری که بین ظاهر و باطن عالم مناسبت وجود دارد و این ظاهر و باطن از هم تأثیر می پذیرند، بین روح و بدن انسان نیز مناسبت وجود دارد که هم بدن در روح تأثیر می کند و هم روح در بدن.

اگر طهارت هم در مرتبه ی بدن و هم در مرتبه ی روح مراعات شود، تأثیر بسیار زیادی در انسان خواهد داشت. این است که برای آدمی هم طهارت ظاهری (مانند طهارت بدن و لباس) و هم طهارت باطنی که طهارت در مقام نفس، عقل، خیال، وهم، سر و باطن است، نیاز می باشد.

چند نکته ی مهم در طهارت ظاهری بدن :

... طهارت ظاهری بدن باعث می شود که بدن معتدل شود و انسان در امور ظاهری بدن افراط و تفریط نکند تا آن جا که باعث می شود نفس به اعتدال راه پیدا کند.

آن چه مهم است این است که تأثیر نا مطلوب جنابت بر روح شخص بسیار شدید است لذا در رفع این ناپاکی باید خیلی دقّت شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۵
حمید

شیر عسلی در دنیا با دو نام condensed milk و sweetened condensed milk شناخته میشه. شیر عسلی همون شیر معمولیه که مقدار زیادی از آبش تبخیر شده و به دلیل وجود شکر بسیار غلیظ هستش و معمولا یک قوطی شیر عسلی تا چند سال بدون نیاز به یخچال (در صورت باز نشدن) عمر میکنه. این محصول خوشمزه مصرف بسیار زیادی در شیرینی پزی داره.

پس اگر تا الان نمیدونستید این "شیرعسلی شیرعسلی" که من هی ازش استفاده میکنم برگ چه درختیه یا اینکه فکر میکردید شیرعسلی از ترکیب شیر با عسل درست شده؛ انشالا که رفع ابهام شده باشه.

1-مواد اولیه :      شیر 2 لیوان       شکر نصف لیوان      کره 25 گرم

از بزرگ ترین تابه یا قابلمه ای که توی خونه دارید استفاده کنید. کار رو به مراتب ساده تر میکنه و همچنین زمان پخت رو بسیار کم میکنه

شکر و شیر رو توی تابه بریزید

هر شیری میتونه باشه, میزان چربیش اصلا مهم نیست

روی حرارت بذارید و هم بزنید تا شکرش حل شه

همین که دیدید تصمیم گرفته قل بزنه زیرش رو کم کنید

حرارت باید اینقدر ملایم باشه که شما قل زدن رو توی شیر ملاحظه نکنید. در غیر اینصورت مطمئن باشید ته میگیره.

و اگر ته بگیره هنگام هم زدن ته دیگش وارد خود شیر عسلی میشه و هم رنگش رو تیره میکنه هم بافتش دون دون میشه هم اینکه طعمش دودی میشه!

هر 5 دقیقه یا ده دقیقه یا اصلا مرتب (بسته به جنس تابه) همش بزنید که خیالتون راحت باشه ته نگرفته

اگر سطح تابه خیلی بزرگ باشه و با همین دو لیوان شیر دارید کار میکنید بعد از نیم ساعت شیر عسلی آماده است

ولی اگر تابه یا دیگ شما کوچیکه و یا رسپی رو دو برابر کردید زمان هم ممکنه دو برابر یا چهار برابر شه. پس نتیجه میگیریم که اندازه شیر و تابه تاثیر مستقیم روی زمان پخت داره

وقتی آماده است که حجم شیر نصف شه و به غلظت قابل ملاحظه ای برسه

با این رسپی یک لیوان شیر عسلی خواهید داشت

حالا کره رو اضافه میکنیم و مرتب هم میزنیم تا کره ذوب شه

زیرش رو خاموش میکنیم و باز هم میزنیم تا یکدست شه

2-مواد اولیه :    کره۲۵گرم      شیر۲لیوان         شکرنصف لیوان             آماده سازی: ۱ ساعت
حتما شما هم تا به حال در طرز تهیه کیک ها و دسر ها با واژه شیر عسلی رو برو شده اید و حتما فکر میکنید این نوع شیر عسلی همان مخلوط شیر و عسل است! اما اشتباه میکنیداگر تا به حال از بازار شیر عسلی خریده باشید از دیدن غلظت و طعم آن و البته قیمت بسیار زیاد آن متعجب میشوید. در واقع شیر عسلی کارخانه ای که برای مصارف شیرینی پزی و تهیه دسر آماده شده است فرآیندی متفاوت دارد!

طرز تهیه:

تابه ای نچسب و بزرگ را انتخاب کرده و شیر و شکر را داخل آن بریزید.  زیر حرارت شعله پخش کن قرار داده و مرتب مخلوط شیر و شکر را هم بزنید تا شکر در شیر حل شود.
شیر نباید بجوشد پس توجه کنید اگر حرارت طوریست که شیر به مرحله جوش میرسد آن را سریعا کم کنید.هم چنین مطمئن شوید شیر ته نمیگیرد یعنی مرتب آن را هم بزنید.
شیر باید تبخیر شود اما نجوشد.شما تقریبا نیم ساعت تا ۱ساعت باید به هم زدن ادامه دهید تا حجم شیر نصف شود و غلظت آن مثل عسل شود.
وقتی شیر نصف شد کره را اضافه کرده و دوباره هم میزنیم تا کره کاملا حل شود و شیر عسلی کاملا یکدست و کشدار شود.
در این مرحله شعله را خاموش کرده و شیر عسلی را به ظرف مورد نظر انتقال دهید.

نکات:

۱)شیر عسلی ماده ای بسییییییییییییییییار خوشمزه است طوری که میتوانید آن را همراه با چای،قهوه و حتی تنها میل کنید!
۲)دقت کنید موقع هم زدن زیاد اطراف شکرک زده وارد شیر نشود چون ممکن است شیر عسلی داخل یخچال شکرک بزند.
۳)اگر متوجه شدید شیر عسلی ته گرفته سریعا آن را به ظرف دیگری منتقل کنید.
۴)حتما سعی کنید از ظرف خیلی بزرگی استفاده کنید تا شیرعسلی زود آماده شود.
۵)اگر با وجود هم زدن زیاد شیر عسلی حالت دانه دانه پیدا کرد آن را داخل میکسر بریزید.

3-مواد لازم :    شیر: دو و نیم پیمانه       شکر: یک پیمانه       وانیل: به میزان لازم

طرز تهیه:

برای تهیه این شیر عسلی، بهتر است از تابه‌ای بزرگ که کف آن ضخیم باشد‌‌‌‌‌‌‌‌، استفاد‌‌‌‌‌‌‌‌ه کنیم. شیر و شکر را د‌‌‌‌‌‌‌‌رون تابه ریخته، روی حرارت ملایم گذاشته و هم می‌زنیم تا شکر حل شود‌‌‌‌‌‌‌‌. زمانی که شروع به جوشید‌‌‌‌‌‌‌‌ن کرد‌‌‌‌‌‌‌‌، حرارت را کم می‌کنیم. (حرارت باید‌‌‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌‌‌ر حد‌‌‌‌‌‌‌‌ی باشد‌‌‌‌‌‌‌‌ که شما جوشید‌‌‌‌‌‌‌‌ن مواد‌‌‌‌‌‌‌‌ را د‌‌‌‌‌‌‌‌رون تابه نبینید‌‌‌‌‌‌‌‌ و مواد‌‌‌‌‌‌‌‌ به آرامی، از زیر، ریز جوش بزند‌‌‌‌‌‌‌‌) هر چه حرارت کمتر و زمان پخت بیشتر باشد‌‌‌‌‌‌‌‌، شیر عسلی با کیفیت‌تری خواهیم د‌‌‌‌‌‌‌‌اشت و به د‌‌‌‌‌‌‌‌لیل کارامل شد‌‌‌‌‌‌‌‌ن شکر د‌‌‌‌‌‌‌‌ر مد‌‌‌‌‌‌‌‌ت طولانی، رنگ و عطر خوبی پید‌‌‌‌‌‌‌‌ا می‌کند‌‌‌‌‌‌‌‌. هر ۱۰ د‌‌‌‌‌‌‌‌قیقه یک بار مواد‌‌‌‌‌‌‌‌ را هم زد‌‌‌‌‌‌‌‌ه و مواظب هستیم ته نگیرد‌‌‌‌‌‌‌‌ و رویه نبند‌‌‌‌‌‌‌‌د‌‌‌‌‌‌‌‌. وقتی مایه تقریبا نصف شد‌‌‌‌‌‌‌‌ و حس کرد‌‌‌‌‌‌‌‌یم که غلیظ می‌شود‌‌‌‌‌‌‌‌، آن زمان، شیر عسلی آماد‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. آن را از روی حرارت برد‌‌‌‌‌‌‌‌اشته و وانیل به آن اضافه می‌کنیم. (توجه د‌‌‌‌‌‌‌‌اشته باشید‌‌‌‌‌‌‌‌ که شیر عسلی پس از سرد‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌ن، غلیظ‌تر می‌شود)

نکات
مدت زمان پخت: یک ساعت
شیر عسلی یک نوع شیر غلیظ شده شیرین است که در قنادی بسیار کاربرد دارد. نوع صنعتی آن در قوطی های فلزی کنسروی در بازار یافت میشود.
شیر عسلی را درون شیشه در بسته، در یخچال دو، سه هفته میتوانید نگهدارید
غلیظ شدن شیر و آماده شدن شیر عسلی، حدود یک ساعت طول میکشد.
اگر احیانا شیر عسلی ته گرفت، سریع آن را به ظرف دیگری منتقل کنید.
اگر شیر عسلی رویه بست، سعی نکنید که رویه را با مواد مخلوط کنید، بگذارید حاضر شود، سپس از صافی عبور دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۴
حمید

یک شهاب‌ سنگ قطعه جامدی از بقایای بجامانده از جرم‌هایی مانند یک دنباله‌دار، سیارک یا شهاب‌واره است که در اصل در فضای بیرونی شکل گرفته و توانسته پس از گذر از اتمسفر و تحمل تأثیر آن، بر روی سطح زمین یا یک سیارهٔ دیگر انتقال یابد. هنگامی که جرمی به جو وارد می‌شود، عوامل گوناگونی مانند اصطکاک، فشار و تعامل شیمیایی با گازهای اتمسفری باعث گرم شدن جرم و انتشار آن انرژی می‌شوند. سپس به یک شهاب‌واره تبدیل می‌شود و یک آذرگوی را تشکیل می‌دهد که همچنین به عنوان یک شهاب ثاقب یا ستارهٔ درحال سقوط شناخته می‌شود؛ اخترشناسان نمونه‌های درخشان این پدیده را آذرگوی  می‌نامند. شهاب‌سنگ‌هایی که در ورود خود تأثیر جو را تحمل کرده‌اند، در اندازه‌های بسیار متفاوتی دارند. برای زمین‌شناسان، یک آذرگوی شهاب‌سنگی است که به اندازه کافی بزرگ باشد تا بتواند یک دهانه برخوردی ایجاد کند.

 

شهاب‌سنگ‌ها بیشتر از سنگ و فلز تشکیل شده‌اند. این اجرام هنگامی که وارد جو زمین می‌شوند به دلیل قطر زیادشان از جو می‌گذرند و دهانه‌ها و عوارض گوناگونی را از خود بر جای می‌گذارندبرای نمونه دهانه بارینجر در آریزونا و دهانه وردفورت در آفریقای جنوبی. اهمیت مطالعه شهاب سنگ‌ها جهت تعیین سن زمین، منظومه خورشیدی (شمسی) و در نهایت تعیین سن کل کیهان است. به علاوه می‌توان از آنها جهت تعیین ترکیب شیمیایی بخشهای مختلف سیاره زمین و سایر سیارات سنگی استفاده نمود و حتی فرایندهایی را که منجر به تشکیل این سیارات و حتی فرایندهای تشکیل هسته، پوسته اولیه، فرایند تفریق عنصری در گوشته اولیه و فرایند مهمی چون تشکیل حیات می‌باشد به دقت بررسی نمود. به کمک مطالعه شهاب سنگ‌های فلزی (آهنی) و مطالعات لرزه‌نگاری بود که دانشمندان ترکیب حدودی هسته زمین را تعیین نمودند.

 

بیشتر سنگ‌های آسمانی دست کم مقداری فلز آهن دارند (در واقع آلیاژی از آهن و نیکل). شما می‌توانید درخشش فلز را در سطوح شکسته آن‌ها ببینید. سنگ‌های آسمانی به طور کامل همواره مقداری فلز دارند و بسته به مقدار فلز آن‌ها در سه گروه دسته‌بندی می‌شوند:

  • سنگ‌های آسمانی فلزی، که ۹۸ درصد از فلز ساخته شده‌اند؛
  • سنگ‌های آسمانی فلز سنگ، که دارای ۵۰ درصد فلز و ۵۰ درصد سنگ هستند؛
  • سنگ‌های آسمانی سنگی، که دارای رگه‌های فلزی کوچکی هستند.
  • در واقع جنس بعضی‌ها از نیکل و ۲۴٫۵٪ تکنیککوالو مادهٔ خیلی خطرناک است.

 

بسیاری از سنگ‌های آسمانی، به ویژه شهاب سنگ‌های فلزی، بسیار سنگین تر و چگال تر از سنگ‌های زمینی هستند. چگالی فلز آهن در حدود ۸ گرم بر سانتی‌متر مکعب است، چنان‌که بیشتر سنگ‌های آسمانی دارای چگالی بالاتر از ۳٫۳ گرم بر سانتی‌متر مکعب هستند. چگالی شمار کمی از سنگ‌های زمینی، البته به جز سنگ‌های معدن فلزی، بالاتر از این است، که آن‌ها هم به طور نوعی اکسید آهن (مانند سنگ آهن مغناطیسی یا هماتیت) هستند.

 

بیشتر سنگ‌های آسمانی دارای مقداری آلیاژ آهن - نیکل هستند و به آسانی یک آهنربا را به سوی خود می‌کشند. شما می‌توانید به آسانی با یک آهن‌ربا این ویژگی را آزمایش کنید. یک آهنربا بی گمان به سنگ‌های آسمانی خواهد چسبید به شرط آن که دست کم دارای مقداری فلز باشند. برخی از شهاب سنگ‌ها مانند گونهٔ سنگی آن‌ها تنها دارای مقدار کمی فلز هستند با این وجود یک آهن‌ربای آویخته با ریسمان را به سوی خود می‌کشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۴
حمید


شواهد نشان می‌دهند که قدمت شنا و شنا کردن به ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد در تمدن مصر و بعد از آن در تمدن‌های آشور و یونان و روم باستان بازمی‌گردد. آنچه از گذشته آموزش شنا می‌دانیم بر اساس یافته‌هایی است که از (حروف تصویری) هیروگلیف مصریان به دست آورده‌ایم. یونانی‌های باستان و رومی‌ها شنا را جزو برنامه‌های مهم آموزش نظامی خود قرار داده بودند، و مانند الفبا یکی از مواد درسی در آموزش مردان بوده‌است. شنا در شرق به قرن اول قبل از میلاد بازمی‌گردد. ژاپن جایی است که شواهد و مدارکی از مسابقات شنا در آن وجود دارد. در قرن هفدهم به دستور رسمی حکومتی شنا به صورت اجباری در مدارس تدریس می‌شد.

مسابقات سازمان یافته شنا در قرن ۱۹ میلادی قبل از ورود ژاپن به دنیای غرب شکل گرفت. از قرار معلوم مردم ساحل نشین اقیانوس آرام، به کودکان هنگامی که به راه می‌افتادند یا حتی پیش تر شنا می‌آموختند. نشانه‌هایی از مسابقات گاه‌وبیگاه میان مردم یونان باستان وجود دارد و همچنین یکی از بوکسورهای معروف یونان شنا را به عنوان تمرین در برنامه ورزشی خود گنجانیده بود. رومی‌ها اولین استخرهای شنا را بنا کردند و گفته می‌شود که در سدهی یکم پیش از میلاد گایوس ماسناس، رایزن سیاسی سزار آگوست رومی، نخستین استخر آب گرم را ساخت.

برخی عدم تمایل اروپائیان به شنا را در سده‌های میانه ترس از گسترش و سرایت عفونت و بیماری‌های مسری می‌دانند از طرفی شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد در سواحل بریتانیای کبیر در اواخر قرن ۱۷ میلادی از شنا در آب به عنوان وسیله‌ای برای درمان استفاده می‌شد. البته تا پیش از قرن نوزدهم شنا به عنوان تفریح و ورزش در میان مردم جایگاهی پیدا نکرد. زمانی که نخستین سازمان شنا در سال ۱۸۳۷ تأسیس شد در پایتخت بریتانیا یعنی لندن، ۶ استخر سر پوشیده وجود داشت که مجهز به تخته شیرجه بودند. در سال ۱۸۴۶ اولین مسابقه شنا در مسافت ۴۴۰ یارد در استرالیا بر پا شد که بعد از آن هر ساله نیز به اجرا درآمد. باشگاه شنای «متروپولیتین»[۲] لندن در سال ۱۸۶۹ تأسیس شد که بعدها به انجمن شنای غیر حرفه‌ای تغییر نام پیدا کردکه در واقع هیئت رئیسه شنای غیر حرفه‌ای بریتانیا بود. فدراسیون‌های ملی شنا در چندین کشور اروپایی در سال ۱۸۸۲ تا ۱۸۸۹ شکل گرفتند...

با شروع قرن نوزدهم رشد کمی و کیفی شنا چشمگیر می‌شود. در سال ۱۸۱۰ لرد بایرون شاعر نامدار بریتانیا تنگه داردانل را با شنا می‌پیماید. اولین مدرسه‌ای که در سال ۱۸۱۰ شنا را در برنامه خودگنجاند، مدرسه (فورتا) در آلمان بوده‌است و به تدریج سایر مدارس از این برنامه استقبال کرده‌اند. (گوتس موتس) در مورد توسعه ورزش شنا در مدارس نقش اساسی داشته و این نقل از اوست که (ورزش شنا باید قسمت اصلی تعلیم و تربیت باشد) وی به کمک طناب، کمربند و قلاب، مبتدیان را در آب تعلیم می‌داد.

سال ۱۸۷۵ شناگر آمریکایی (ماتیووب) دریای مانش را به وسیله شنای قورباغه در مدت ۲۲ ساعت طی کرد و شاهکار او انعکاس بزرگی داشت.

در سال ۱۸۷۸ شنای (تروجن) ابداع شد که نام نخستین نمایش دهنده آن (جیمزتروج) بر روی آن نهاده شده‌است. تروجن با مشاهده بومیان آمریکای جنوبی، استراحت هر دو دست را به طور متناوب در خارج از آب قرار داد. وی در همین دوره این شنای کرال را با یک ضربه پای قورباغه ترکیب کرد. پیشرفت بعدی، اجرای دو ضربه پا در یک دور بود یعنی دو ضربه پا در هر حرکت دست که موجب کوتاهتر و سریعتر شدن حرکات دست شد. در آخر ضربه پای شنای قورباغه با ضربه عمودی جایگزین و شنای کرال سینه متولد شد. ابداع کننده این سبک شناگر استرالیایی(ریچارد کاویل) در آستانه قرن بیستم بوده‌است. ضربه پا در شنای کاویل به (ضربه کرال استرالیایی) معروف و آن عبارت‌اند از ۴ ضربه پا در هر حرکت دست می‌شد.

در سال۱۹۰۶ هم وطن او (سیسیل هالی) این حرکت را به اروپا برد. در همین زمان کرال در آمریکا نیز پیشرفت کرد و بالاخره شیوه آمریکایی ۶ ضربه پا، جهان را فتح کرد.

نخستین رقابتهای بین‌المللی به نام (قهرمانی۱۰۰ یارد جهان) در سال ۱۸۵۸ در استرالیا برگزار شد. بعد از آن طرح برگزاری مسابقات شنا در کشورهای مختلف توسعه یافت و در نیمه دوم قرن نوزدهم این مسابقات شروع شده‌است.

·                     سال ۱۸۶۹ اولین دوره مسابقات شنای قهرمانی انگلستان

·                     سال ۱۸۷۷ اولین دوره مسابقات شنای قهرمانی آمریکا

·                     سال ۱۸۹۹اولین دوره مسابقات شنای قهرمانی فرانسه

·                     سال ۱۸۹۶ اولین دوره مسابقات شنا در بازیهای المپیک)دوران جدید(

برنامه مسابقات شنای مردان در المپیک شامل رقابتهای کرال سینه، کرال پشت و شنای قورباغه می‌شد که تقریباً در سال ۱۹۰۸ جنبه استاندارد پیدا کرد و تا سال ۱۹۵۲ بدون تغییر باقی می‌ماند. برای اولین بار در المپیک ۱۹۰۸ لندن مسابقه‌های شنا در استخرهایی انجام گرفت که طول آن ۱۰۰ متر بوده‌است. در مسابقات المپیک ۱۹۵۶ ملبورن مشکل جدیدی بروز کرد. در این مسابقات (ماسارو یوروکاوا) قهرمان المپیک و همچنین تعداد دیگری از شناگران بیشتر مسیر خود را در زیر آب طی کردند. این مسئله باعث شد تا قانون جدیدی از سوی کنگره فینا وضع شود و شنای زیر آبی حذف گردید، بدین ترتیب که پس از شیرجه یا برگشت، با هر ضربه پا سر شناگر باید سطح آب را بشکافد.

افزایش بحث و جدل در مورد قوانین شنا به خصوص شنای قورباغه سبب پدید آمدن کمیته فنی شنا در فینا در سال ۱۹۵۴ شد. استفاده از وسایل زمان سنجش الکترونیکی و رایانه ای کردن اطلاعات مربوط به شنا و نیز استفاده از دستگاه‌های تلویزیونی مدار بسته برای رده‌بندی شناگران در پایان شناها از سال ۱۹۶۴ و از بازیهای المپیک توکیو آغاز شده‌است.

در خصوص پیشینه استارت و برگشت گفتنی است که استارت در ابتدا در آب انجام می‌شد، بدین‌صورت که شناگران در آب می‌ایستادند یا دراز می‌کشیدند، این شیوه تا زمان ساخت سکوهایی که شیرجه به درون آب را ممکن گردانید، ادامه یافت.

 

شنا و سلامت

1.                 شنا، فشار را از روی ستون فقراتتان برمی‌دارد. این اتفاق تقریباً مشابه تجربهی جاذبهی صفر است؛ بنابراین شنا کردن برای استخوان‌های شما خوب است و مفاصلتان را سالم نگاه می‌دارد.

2.                 شنا، اکثر عضلات بدن شما را به حرکت می‌اندازد، اما شما به ندرت احساس فشار بیش از حد یا کشیدگی عضلات می‌کنید. شما می‌توانید هر دوره، از تکنیک‌های مختلف شنا استفاده کنید تا انواع عضلات بدنتان را پرورش داده و به عضلات دیگر استراحت دهید.

3.                 شنا یک تمرین کاردیوی عالی‌ست. قلبتان را آموزش و راه صحیح تنفس را به شما یاد خواهد داد و به استقامت بدن و قلبتان می‌افزاید.

4.                 شنا می‌تواند با ایروبیک در آب نیز ترکیب شود تا به شما کمک کند راحت‌تر چربی‌های اطرف باسن و ران خود را بسوزانید.

5.                 شنا به شما کمک می‌کند تا به خوبی به بدن خود شکل دهید. پوست و عضلات شما را ماساژ می‌دهد و از بوجود آمدن چربی‌های ناخواسته جلوگیری می‌کند.

6.                 شنا، از نظر آسیب‌پذیری یکی از کم خطرترین ورزش‌هاست و نسبت به بدنسازی یا ورزش‌های قدرتی خیلی امن‌تر است. این ورزش از مفاصل شما محافظت کرده تا کمتر دچار صدمات مفصلی بشوید.

7.                 شنا کردن، نتایج سلامتی بسیار خوبی برایتان دارد، در حالی که ورزشی با فشار کم است. همهٔ آدم‌ها می‌توانند شنا کنند، حتی کسانی که توانایی ورزش بصورت مؤثر و سنگین را ندارند. بعنوان مثال، برای خانم‌هایی که باردار هستند یک ورزش عالی و ایمن است. با این حال احتیاج دارند تا پیش از اینکه در استخر شیرجه بزنند با پزشک خود در اینباره مشورت نمایند.

8.                 شنا، انرژی مثبت شما را افزایش می‌دهد و استرس را از جسمتان دور خواهد کرد.

9.                 شنا همچنین کمک می‌کند تا فشار خونتان را کنترل کنید. می‌تواند قلب شما را سالم نگاه دارد.

10.            شنا باعث خواهد شد تا دستگاه تنفسی‌تان نیز سالم بماند. اگر در آب و هوای خشک و خنک زندگی می‌کنید، در اکثر مواقع در خانه یا در محل کار تان هوای خشک تنفس می‌کنید. تنفس هوای تازه و مرطوب در محیط استخر یا دریا می‌تواند دستگاه تنفسی شما را سالم نگاه دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۱
حمید


شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین/ روی دل با کاروان کربلا دارد حسین


شهریار شاعر برجسته کشورمان به مناسبت حرکت امام حسین(ع) از مکه به سمت کربلا سروده‌ای این گونه دارد: شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین/ روی دل با کاروان کربلا دارد حسین.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، شعر جاودانه محمدحسین بهجت تبریزی مشهور به «شهریار» حال و هوای این روزهای حرکت امام حسین از مکه به سمت کربلا را روایت کرده و به تصویر می‌کشد:

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

 

از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست

مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین

 

می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم

بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین

 

پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست

اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین

 

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

 

رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند

تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین

 

بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب

ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

 

سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

 

سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

 

او وفای عهد را با سر کند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

 

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین

 

سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما،یکی صورت نما دارد حسین

 

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

 

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

 

بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشکست و خون

دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین

 

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

 

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

 

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

 

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۱
حمید

سیمُرغ نام یک چهره ی اسطوره ای-افسانه‌ای ایرانی است. او نقش مهمی در داستان‌های شاهنامه دارد. کنامش کوه اسطوره‌ای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را می‌پرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی می‌کند. به رستم در نبرد با اسفندیار رویین‌تن یاری می‌رساند. جز در شاهنامه دیگر شاعران پارسیگوی نیز سیمرغ را چهره ی داستان خود قرار داده‌اند. از جمله منطق الطیر، عطار نیشابوری نیز از آن دسته‌اند.

سیمرغ در دوره ساسانی

نشان سیمرغ نگاره ایست با ساختاری پیچیده؛ مرغی افسانه‌ای با دُم طاووس، بدن عقاب و سر سگ و پنجه‌های شیر. نشان سیمرغ در دوره ایران ساسانی، بر بسیاری از جامها و ظرفها نقش بسته و شاید نشان رسمی شاهنشاهی ایران بوده باشد. نگاره‌های کشف شده بر بخش غربی دیوار افراسیاب،در شهر سمرقند، شاه یا شاهزاده‌ای را نمایش می‌دهند که همان طرح، همانند جامه خسرو پرویز بر دیوار طاق بستان، روی جامه اش نقش بسته. پژوهشگر نگاره‌های دیوار افراسیاب، پروفسور مارکوس موده، (استاد انستیتوی باستان‌شناسی و هنر شرقی دانشگاه مارتین لوتر آلمان) در پژوهش خود یادآور شده که به دلیل وجود این نگاره بر پیکره خسرو بر طاق بستان، ممکن نیست نشانی ساده بوده باشد، او همچنین شبیه بودن کلاه در این دو پیکره را دلیل دیگری بر مهم بودن شخصیت گمنام نقش بسته بر دیوار افراسیاب می‌داند و در ادامه به این نتیجه رسیده که نگاره سیمرغ، به احتمال بسیار پیکر یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی را نشان می‌دهد، چون تاریخ تقریبی ساخت آن نگاره‌ها با سالهای پایانی شاهنشاهی ساسانی منطبق، و همچنین از بین یکصد پیکره نقش بسته بر آن دیوار، تنها یک نفر جامه اش به این نشان آراسته‌است. جامه ابریشمی (یا کفتان) دیگری از پایان دوره ساسانی در موزه سرنوچی پاریس با همان نقش به نمایش گذاشته شده. شماری تکه پارچه ابریشمی، کاشی‌ها و ظرفهای سیمین و زرین آن دوران نیز، سیمرغ را در همان قالب و همان نقش نشان می‌دهند.

پیشینه حضور این مرغ اساطیری در فرهنگ ایرانی به دوران باستان می‌رسد. آنچه از اوستا و آثار پهلوی بر می‌آید، می‌توان دریافت که سیمرغ، مرغی است فراخ‌بال که بر درختی درمان بخش به نام «ویسپوبیش» یا «هرویسپ تخمک» که در بردارنده ی تخمه ی همه ی گیاهان است، آشیان دارد. در اوستا اشاره شده که این درخت در در دریای «وروکاشا» یا «فراخکرت» قرار دارد. کلمه  یسیمرغ در اوستا به صورت «مرغوسئن» آمده که جزء نخستین آن به معنای «مرغ» است و جزء دوم آن با اندکی دگرگونی در پهلوی به صورت «سین» و در فارسی دری «سی» خوانده شده‌است و به هیچ وجه نماینده ی عدد ۳۰ نیست؛ بلکه معنای آن همان نام «شاهین» می‌شود. شاید هدف از این واژه (سی) بیان صفت روحانیت آن مرغ بوده‌است.

سیمرغ پس از اسلام هم در حماسه‌های پهلوانی هم در آثار عرفانی حضور می‌یابد. سیمرغ در شاهنامه  ی فردوسی دو چهره ی متفاوت یزدانی (در داستان زال) و اهریمنی (در هفت خوان اسفندیار)دارد. زیرا همه ی موجودات ماوراء طبیعت نزد ثنویان (دوگانه پرستان) دوقلوی متضاد هستند. سیمرغ اهریمنی بیشتر یک مرغ اژدهاست، فاقد استعدادهای قدسی سیمرغ یزدانی است و به دست اسفندیار در خوان پنجمش کشته می‌شود. ورود سیمرغ یزدانی به شاهنامه با تولد «زال» آغاز می‌شود.

آنچه نمادی از اهریمنی بودن سیمرغ در خوان پنجم اسفندیار باشد در شاهنامه نیست. سیمرغ مظهر خرد تمام و بی نقص است که پاسخ تمام پرسش‌ها را در خود دارد، و اسفندیار فره ایزدی دارد و رسالت انتشار مذهب بر دوش اوست که در مسیر تعالی خود سیمرغ را از میان برمی‌دارد. اسفندیار با وجودی که فره ی ایزدی دارد و مرتکب گناهی نمی‌شود ولی شخصیت نیکی در شاهنامه ندارد چنان‌که با حیله پس از هفت خوان راهنمای خود را می‌کشد در قیاس با رستم که وفای به عهد می‌کند و راهنمای خود در هفت خوان را به پادشاهی مازندران می‌رساند

«سام» پدر زال فرمان می‌دهد فرزندش را که با موهای سپید به دنیا آمده در صحرا رها کنند تا از بین برود. سیمرغ به سبب مهری که خدا در دلش می‌افکند، زال را به آشیانه می‌برد و می‌پرورد. سرانجام وقتی سام به دنبال خوابی که دیده‌است به پای البرز کوه (جایگاه سیمرغ) به سراغ زال می‌آید، سیمرغ بعد از وداع با زال پری از خود را به او می‌دهد تا به هنگام سختی از آن استفاده کند. سیمرغ دو جا در شاهنامه کمک‌های مهمی به زال می‌کند. یکی به هنگام به دنیا آمدن رستم که به علت درشت بودن تولدش با مشکل مواجه شده‌است و سیمرغ با چاره جویی به هنگام، این مشکل را بر طرف می‌کند. دیگری به هنگام جنگ رستم و اسفندیار است که رستم ناتوان از شکست دادن اسفندیار با روشی که سیمرغ به وی می‌آموزد موفق می‌شود اسفندیار را در نبرد مغلوب کند. سیمرغ هم چنین زخم‌های بدن رستم و رخش را درمان می‌کند.

اگرچه در شاهنامه سیمرغ به منزله ی موجودی مادی تصویر می‌شود، اما صفات و ویژگی‌های کاملاً فراطبیعی دارد. ارتباط او با این جهان تنها از طریق زال است. به یکی از امشاسپندان یا ایزدان یا فرشتگان می‌ماند که ارتباط گهگاهشان با این جهان، دلیل تعلق آنها با جهان مادی نیست. سیمرغ در دیگر متون اساطیری فارسی، همچون «گرشاسب نامه» اسدی توسی، چهره‌ای روحانی و فرا طبیعی ندارد. اصولاً جز در بخش اساطیری شاهنامه، بعد از اسلام ما متن اساطیری به معنای حقیقی کلمه نداریم، به همین سبب است که سیمرغ تنها با شخصیت و ظرفیت بالقوه تأویل‌پذیری اسطوره‌ایش که در شاهنامه ظاهر می‌شود، به آثار منظوم و منثور عرفانی فارسی راه می‌یابد و از طریق شخصیت رمزی خود در عنصرهای فرهنگ اسلامی جذب می‌گردد. اما روشن نیست که دقیقاً از چه زمانی و به دست چه کسی سیمرغ صبغه ی عرفانی گرفته‌است.

پس از شاهنامه ی فردوسی کتاب‌های دیگری نیز در ادبیات فارسی هست که در آنها نشانی از سیمرغ و خصوصیاتش آمده‌است. از جمله ی آنها کتاب‌ها و رساله‌های زیر را می‌توان برشمرد: رسالة الطیر ابن سینا، ترجمه ی رسالة الطیر ابن سینا توسط شهاب الدین سهروردی، رسالة الطیر احمد غزالی، روضة الفریقین ابوالرجاء چاچی، نزهت نامه ی علایی (از نخستین دانش نامه‌ها به زبان فارسی)، بحر الفواید(متنی قدیمی از قرن ششم که در قرن چهار و پنج شکل گرفته و در نیمه ی دوم قرن ششم در سرزمین شام نوشته شده‌است) و از همه مهم‌تر منطق الطیر عطار.

منطق الطیر عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمایی هدهد به کوه قاف برای رسیدن به آستان سیمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دسته ی خاصی از انسان‌ها تصویر می‌شود. سختی‌های راه باعث می‌شود مرغان یکی یکی از ادامه ی راه منصرف شوند. در پایان، سی مرغ به کوه قاف می‌رسند و در حالتی شهودی در می‌یابند که سیمرغ در حقیقت خودشان هستند. اکثر محققان ادبیات، از جمله «شفیعی کدکنی» بر این باورند که در این داستان، سیمرغ رمزی از وجود حق تعالی است. سیمرغ رمز آن مفهومی است که نام دارد و نشان ندارد. ادراک انسان نسبت به او ادراکی است «بی چگونه». سیمرغ در ادبیات ما گاهی رمزی از وجود آفتاب که همان ذات حق است، نیز می‌شود. ناپیدایی و بی همتا بودن سیمرغ، دستاویزی است که او را مثالی برای ذات خداوند قرار می‌دهد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۰
حمید